هما هماوندی روانشناس و درمانگر اعتیاد در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص دلایل تمایل نوجوانان و جوانان به مصرف مواد مخدر گفت: دوستی با خانواده از اهمیت ویژهای برخوردار است نوجوانان و جوانان بیش از حد از خانه بیرون میروند. بیرون رفتن با همسالان خیلی خوب است اما وقتی دوستی با خانواده وجود ندارد، نظارت و مراقبت خانواده بر جوانان و نوجوانان کاهش پیدا میکند. یکی از دلایل گرایش جوانان به اعتیاد، تفاوت نسل است. زمانی میگفتند بین ۲ نسل ۲۰ سال فاصله است ولی الان میگوییم ۱۰ سال فاصله است، یک بچه دهه هشتادی با یک دهه نودی خیلی فرق دارد.
ماجرای مددکاری که ۴۰ سال اعتیاد داشت/ چرا جوانان با وجود آگاهی به مصرف روی میآورند؟
وی افزود: مشکلات اقتصادی هم در این امر دخیل است، ما برای جوانان امکانات تفریحی مثل دورهمیهای سالم شبانه که مجاز باشد، فراهم نکردیم؛ زمانی که نوجوانان تفریحات سالم نداشته باشند، به سوی تفریحات ناسالم زیر زمینی کشیده میشوند که از درون آن خلاف، مواد مخدر و مشکلات دیگر درمیآید. وقتی جوانان نتوانند هیجانات خودرا به صورت مثبت بروز دهند؛ اول اینکه پول ندارد اگر بخواهد استخر و شهربازی برود، باید کلی پول دهند و اگر بخواهد در فضاهای عمومی بچرخند، با مشکلات دیگری همراه میشود. اینگونه جوانان مجبور میشوند تفریحات خود را در جاهای خلوت انجام دهند که تمامی خلافها هم در جاهای خلوت انجام میشود.
درمانگر توضیح داد: حتی در آزادترین کشورها هم اینگونه نیست که در کافه و جاهای عمومی شیشه و پایپ بگذارند و مواد مصرف کنند؛ در همه کشورها مکان عمومی دارای ارزش و مقررات است ولی افراد کارهای خلاف را در جاهای بسته و تاریک انجام میدهند.
هماوندی عنوان کرد: در بسیاری از مواقع جوانان با آگاهی از مضرات مواد به سمت آن کشیده میشوند و با این تفکر که تافته جدا بافته هستند، باز هم اقدام به مصرف میکنند که جریان ضرب المثل مرگ برای همسایه است میشود. جوانان میگویند فقط یک بار صرف میکنم برای هیجانش، برای اینک بدانم چه حسی دارد و یا برایم تجربه شود؛ با این جملات جلو میروند. هیچکدام از بیماران ما اصلا فکر نمیکردند معتاد شوند.
وی اظهار کرد: در بین معتادان تحصیل کردههای زیادی وجود دارد. من بارها دانشجوی داروشناسی، دانشجوی علوم آزمایشگاه و دانشجوی پزشکی عمومی دیدهام که معتادند. گاهی افراد هرچقدر دانششان بیشتر است، اعتماد به نفس کاذبشان نیز بیشتر است. میگویند ما درگیر نمیشویم چون میدانیم باید چه کار کنیم و آنان که گرفتار شدند، بیسواد بودند و هرروز مهمانی میرفتند؛ همین توهم دانش ما را درگیر میکند.
وی در رابطه با نقش مسئولین در این مورد گفت: کار مسئولین اشکالات زیادی دارد و خیلی کارها را باید انجام دهند؛ خیلی زیر ساختها را باید درست کنند. مشکل این است که ما قیف را برعکس گذاشتهایم؛ یعنی میآیند، به جای اینکه بگویند چه کار کنیم که اعتیاد نباشد، صبر میکنند اعتیاد که به وجود آمد و جمعی مریض و معتاد و بیخانمان که دور هم جمع شدند، حالا میآیند بیمارستان و کمپ میسازند و دنبال کاهش آسیب میگردند. مسئولان دنبال پیشگیری از آسیب نیستند.
درمانگر شرح داد: حتی در این مورد هم اشکالاتی دارند برای مثال به مراکز ترک اعتیاد مجاز، اجازه پذیرش بیماران زیر ۱۸ سال را نمیدهند که یعنی دختر یا پسری که ۱۶ یا ۱۷ سال دارد و مواد مصرف میکند را باید تا سن ۱۸ سالگی رها کنیم و بعد به درمان آنها اقدام کنیم. در مملکت ما برای نوجونان معتاد فکری نکردهاند؛ این یعنی اصل ماجرا را انکار میکنند و معتقدند ما نوجوان معتاد نداریم. من در مراکز مجاز آقایون و خانمها که کار میکنم، هرروز شاهد مصرف کنندههای زیر ۱۸سال هستم که خانوادههایشان برای پذیرش و درمان کردنشان اصرار میکنند ولی ما مجبوریم بگوییم که بهزیستی اجازه بستری بیماران زیر ۱۸ سال را به ما نمیدهد و برای پذیرش کردن فرزندتان باید ۱۸ سال داشته باشد.
باید در مهدکودکها به کودکان آموزش دهند
وی اظهار داشت: باید در مهدکودکها به کودکان آموزش دهند مثلا، به جای اینکه هر روز بگویند بچهدار شوید، خانمهای باردار را به جلسه دعوت کنیم و به آنها آموزش دهیم ولی ما اینکار را نمیکنیم و نوجوانهایمان هم که معتاد میشوند میگوییم عزیزم صبر کن به ۱۸ سال که رسیدی برای درمان خودت اقدام کن.
روانشناس بیان کرد: اعتیاد از فقر میآید اما نه فقط فقر مالی بلکه فقر دانش، فقر فرهنگی و از همه مهمتر فقر صمیمیت؛ اعتیاد زاده فقر است ولی انواع مختلف فقر برخی میگویند افراد مرفه جامعه از دلخوشی معتاد میشوند؛ برخی دیگر میگویند افراد فقیر معتاد میشوند چون هیچ تفریحی ندارند؛ ولی ما میگوییم تمام اقشار جامعه گرفتار اعتیاد میشوند و به احتمال زیاد بزرگترین فقری که ما را درگیر خودش کرده است، فقر فرهنگی و دانش است.
وی در رابطه با علت اعتیاد جوانان عنوان کرد: در اعتیاد افراد عوامل مختلفی دخیلند. اولین عامل تاثیرگذار در اعتیاد افراد، خانواده و بعد گروه همسالان است؛ خانواده هم از بستر جامعه میآید که باز هم به بحث آموزش میرسیم. خانوادههای آموزش ندیده و نا آگاه که شعارشان این است که هرآنکس که دندان دهد نان دهد که اتفاقا بسیار شعار غلطی است چون که آدمها که فقط به نان احتیاج ندارند بلکه به غذای ذهن احتیاج دارند و خانوادهای که در تامین مایحتاج خود ناتوان است، پول مهد کودک فرزندش هم نمیتواند تهیه کند.
وی افزود: رسانهها در افزایش مواد مخدر دخیلند اما تصویری که اعتیاد در رسانهها پخش میشود شرح حال امروز جامعه است که اگر شما در رسانهها هم نبینید، در پارکها و اماکن خصوصی دارید میبینید که موضوع چیز دیگری است. در تلویزیون چیزی را نمایش میدهند که در جامعه است؛ دنیا دهکده جهانی است و همه، همه چیز را میبینند همه چیز باید آزادی داشته باشد اما در کنارش آموزش نیز باشد به عنوان مثال، در کشور هلند که مصرف مواد آزاد است آیا همه معتاد شدهاند؟
درمانگر در رابطه با قوانین توضیح داد: قوانین کافی و جامع نیستند و وقتی قانون گذاران قانونی تصویب میکنند، به آن فکر نمیکنند. قانون را تایید میکنند به اجرا میگذارند و بعد ۲ سال متوجه میشوند که این قانون مشکل داشته است. فکر چیزی است که در جامعه ما خیلی کمیاب است چراکه ما به دنبال نتایج زود بازه هستیم و ثابت شده است که این نتایج زود بازه بازدهی درستی ندارند بلکه خرابکاری به بار میآورند. مسئولین یا دانش ندارند، یا صبر ندارند و یا فکر نمیکنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کسی که به سمت اعتیاد میرود، تصور میکند که ممکن است روزی کارتن خواب شود، گفت: اصلا برخی تصور نمیکنند معتاد شوند چه برسد به اینکه کارتن خواب شود؛ آدمهایی به کارتن خوابی میرسند که دوست دارند همه چیز را تا ته آن انجام دهند و از تجارب دیگران استفاده نمیکنند؛ من بیمار کارتن خوابی دارم که پزشک است و کنار خیابان مولوی کارتن خوابی میکند. انسانها همیشه این تصور را دارند که از چیزی که هستند، قوی ترند چیزی که راجب مسئول گفتم راجب خود ما هم صدق میکند اول کاری را انجام میدهیم بعد به آن فکر میکنیم.
انتهای پیام/
نظر شما