به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ یکی از مقولههای مهم در دنیا در زمینه ارتباط دانشگاه و صنعت، بحث «آموزش مشارکتی» است. منظور از آموزش مشارکتی، تعمیق ادغام تولید و آموزش از سوی دولت، حمایت از بنگاههای کسبوکار، اتصال دانشگاه، ساختوساز مشترک و به اشتراکگذاری تجربیات، ارتقای ارتباط در زنجیره آموزش و همچنین پیوند زنجیره استعداد با زنجیره نوآوری و ترویج اصلاحات است. در این مقوله به آموزش استعدادها با توجه به آخرین نیازهای توسعه صنعتی و فناوری توجه ویژهای میشود.
امروزه از نظر کشورها، علم و آموزش اجزای حیاتی برای داشتن یک ملت قوی به شمار میرود و نوآوری مستلزم آموزش استعدادهای نوآور از همه اقشار است. آموزش مشارکتی در مقایسه با سایر روشهای پروش استعداد، دارای شایستگی نزدیک بودن به زنجیره صنعتی و پرورش موضوعات متنوع است که با الزامات توسعه اقتصادی با کیفیت بالا سازگار است. در این راستا، کالجها و دانشگاهها اولین منبع استعدادهای صنعتی و اولین نیروی محرکه نوآوری به شمار میروند.
تحقیقات قبلی در مورد اصلاحات آموزشی مشارکتی بیشتر بر مضامین تدریس حرفهای، مکانیسم مدل و ساخت پلتفرم متمرکز شده است و به ندرت وحدت ارزش را لمس میکند. امروزه الگوهای سازمان اجتماعی و تقاضاهای ارزشی، از جمله نظام صنعتی مدرن و آموزش عالی، عمیقاً تغییر کرده است و وحدت ارزشها در بین موضوعات متعدد، ناگزیر بر ثبات و پایداری رفتار مشارکتی تأثیر میگذارد که به نوبه خود بر کیفیت پرورش استعداد و تأثیر میگذارد.
این مقاله سعی دارد با ردیابی تاریخچه آموزش مشارکتی در کالجها و دانشگاههای دارای ویژگیهای صنعتی، محور ارزش، ریشههای ارزش، زیانهای زندگی واقعی ارزش مشارکتی را روشن کند. در نهایت، این مقاله با هدف ارائه ایدههای جدید برای کالجها و دانشگاههای خاص صنعت در برخورد با سردرگمی در فرآیند آموزش استعدادهای نوآوری مشارکتی در بازتاب اصلاح نظام ارزشی است.
تکامل
کالجها و دانشگاههای خاص صنعت به کالجها و دانشگاههای تک رشتهای اتلاق میشوند که ویژگیهای رشته ارتباط نزدیک با صنعت و ویژگیهای خاص صنعت مهم را دارند. همکاری و ارتباط متقابل شرکتها و موسسات علمی و تلاش آنها برای پرورش افراد حرفهای سطح بالا باعث میشود که با نیازهای توسعه اقتصادی و اجتماعی سازگار باشند و بتوانند پاسخگوی این نیازها باشند. در این صورت است که سه بخش مهم پیشبرد توسعه صنعت، ارتقای پیشرفت علمی و فناوری و همچنین خدمت به جامعه و اقتصاد میسر میشوند.
تاریخچه آموزش مشارکتی در چین را میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد: مرحله اول، مرحله گسترش، مرحله تحول و مرحله بهبود کیفیت.
- مرحله اولیه از سال 1952 تا 1983
چین از نیمه دوم سال 1952 به منظور پاسخگویی به نیازهای اولیه ساخت سوسیالیستی و تحت تاثیر آموزش حرفهای اتحادیه جماهیر شوروی، شروع به جداسازی یا ادغام و سازماندهی مجدد کالجها و دانشگاهها کرد و در این راستا شروع به تاسیس دانشگاههایی با ویژگیهای صنعتی کرد که شامل صنایع کشاورزی، جنگلداری، زمینشناسی و معدن، متالورژی آهن و فولاد، صنایع نفت و شیمیایی، پزشکی و مراقبتهای بهداشتی، حفاظت از آب و برق، ساختوساز و حملونقل، الکترونیک و ارتباطات، رسانه و بود.
کالجها و دانشگاهها برای دستیابی به هدف دقیقتر و عمیقتر کردن به بخشهای مختلف تقسیم شدند. در سال 1995، دانشکدهها و دانشگاههای صنعتی در پاسخ به دستورالعمل وزارت آموزش و پرورش چین مبنی بر اینکه «آموزش و پرورش باید با کار تولیدی ترکیب شود» از گوشه عزلت خود بیرون آمدند و پایگاههای همکاری خارج از دانشگاه خود را تقویت و در این راستا، مزارع، کارخانهها و معادن، و مدل اولیه «ترکیب نیمه کار، نیمه مطالعه، کار و مطالعه» را ایجاد کردند. در این مرحله، کالجها و دانشگاههای خاص صنعت یک مدل اولیه از آموزش مشارکتی را توسعه دادند. اگرچه پرورش کالجها و دانشگاههای خاص صنعت دیر شروع شد، تقاضا برای آموزش مشارکتی قوی، سریع و محکم بود و منطق ارزشی به طور طبیعی با نیازهای ساختوساز کلان همپوشانی داشت، اما بدیهی است که اجباری بود و از این رو، از انگیزه درونی هر موضوع از رفتار مشارکتی به سمت خودسازی جلوگیری میکرد.
- مرحله گسترش از سال 1984 تا 1994
ارزش آموزش مشارکتی با در نظر گرفتن «اصلاح نظام علم و آموزش» تعمیم یافت و از طرح چندجهته مانند سطح علمی و حمل و نقل دو طرفه حمایت کرد.
دانشکدهها و دانشگاههای مهندسی چین در اوایل دهه 80، تحت تأثیر نظریه «علم و فناوری اولین نیروی مولد است» پیشنهاد شده دنگ شیائوپینگ، رهبر عالیمقام چین از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۹ و اصلاح سیستم آموزشی و همچنین سیستم علم و فناوری، مرز بین تحقیقات علمی و سیستم آموزشی برای پرورش استعدادها را شکستند و شروع به تزریق دانشجویان فارغالتحصیل و کارمندان ضمن خدمت به موسسات وابسته به آکادمی علوم چین کردند. در همین راستا، وزارت آموزش و پرورش تاسیس 24 کالج و دانشگاه را برای ایجاد پایگاههای کارشناسی ارشد مهندسی با شرکتها تصویب کرد و صراحتا پیشنهاد ایجاد «سیستم استاد دوگانه» را داد.
اداره اقتصاد و تجارت دولتی، کمیسیون آموزش دولتی و آکادمی علوم چین به طور مشترک «پروژه توسعه مشترک صنعت-دانشگاه-پژوهش» را راه اندازی کردند. از طریق پیوند علم و آموزش، آموزش مشارکتی دانشگاههای دارای ویژگیهای صنعتی در جهات مختلفی از جمله سطح علمی، شکل کشت و مکانیسم عملیاتی با تمایل به بازگشت به پیشینه پژوهشی دانشگاهی و گرایش تقاضای ارزشی گسترش یافت.
- مرحله گذار از سال 1995 تا 2011
آموزش مشارکتی در این دوره تحت تاثیر تورم و رکود اقتصادی قرار گرفت و از این رو نیاز به همگنسازی پیدا کرد. در اوائل قرن جدید، چندین عامل دیگر از جمله سازگاری اقتصادی ناشی از پیشرفت علمی و فناوری، راهبرد «توسعه کشور از طریق علم و آموزش»، «پروژه 211» و «پروژه 985» به صورت متوالی آغازگر دور جدیدی از اصلاحات نظام مدیریت آموزش عالی شد. در نتیجه، بسیاری از کالجها و دانشگاهها با ویژگیهای صنعتی، مانند دانشگاه داروسازی چین، مستقیماً توسط وزارت آموزش اداره شدند یا به مکانهای دیگر منتقل شدند که منجر به کاهش ارتباط با وزارتخانههای صنعتی و از هم پاشیدگی تدریجی اولیه شد.
با این حال، بین سالهای 1996 تا 2010 چندین موسسه از جمله «پایگاه ملی تربیت استعدادهای درخشان در تحقیقات و آموزش پایه در علوم»، «پایگاه ملی تربیت استعدادهای درخشان در علوم و فناوری زندگی» و برنامه آموزش و آموزش مهندس عالی تاسیس شد. به اجماع موضوعات متعددی از «دولت، صنعت، دانشگاه و تحقیقات» برای پرورش قوی تحقیقات پایه و استعدادهای فنی بالا شکل گرفت.
برخی از دانشگاهها با ویژگیهای صنعتی به سمت منطق توسعه دانشگاههای جامع و دانشگاهی روی آوردند و مفهوم ارزشی و مدیریت آموزش مشارکتی نیز تغییر کرد.
- مرحله بهبود از سال 2012 تاکنون
با در نظر گرفتن «نوآوری مشارکتی» به عنوان یک فرصت، ارزش آموزش مشارکتی چندین برابر شد. در این دوره، موج اینترنت هزاران صنعت را در چین فراگرفت و نوآوری و تکثیر فناوری صنعتی مدرن عوارض جانبی مکرری را در پایان آموزش عالی به ویژه در کالجها و دانشگاههای خاص صنعت ایجاد کرد.
به دنبال آن فرآیند «صنعتی سازی مجدد»، پایههای نوآوری برای انجام همکاریهای عمیق در دانشگاهها ایجاد شد و در نهایت به نیروی اصلی اولین دسته از دانشکدههای صنعتی مدرن ملی تبدیل شدند. در عین حال، دولت در همه سطوح اصلاحات تمرکززدایی و مدیریت را اجرا کرد و از نقش مدیریتی بیش از حد عملی و جزئی خلاص شد و به طراحی سطح بالا یا ایجاد یک پلتفرم یکپارچهسازی جامع از عناصر همافزایی روی آورد.
به موازات آن، سایر نهادها برای کشف نوآوری دانش، نوآوری متقابل و نوآوری اصلی به آموزش مشارکتی متکی شدند. در میان آنها، پلتفرم آموزش مشارکتی همکاری صنعت و دانشگاه وزارت آموزش و پرورش یک نمونه کلاسیک است. در هشت سال گذشته، بیش از هزار و 100 کالج و دانشگاه در مقطع کارشناسی و بیش از هزار و 100 شرکت با 76 هزار پروژه همکاری و بیش از 2/7 میلیارد یوان سرمایهگذاری در این پلتفرم ثبتنام کرده اند. از این منظر، مفهوم جدید و اقتصاد جدید نه تنها بازسازی مدل صنعتی را تسریع میبخشد، بلکه مفهوم آموزش عالی را تغییر میدهد و منجر به ارتقای کیفی ارزش آموزش مشارکتی میشود.
ارزش آموزش مشارکتی در دانشکدهها و دانشگاههای خاص صنعت
از منظر تاریخی، کالجها و دانشگاههای خاص صنعت دارای کارکردهای آموزشی متمایز هستند و ارزشهای متفاوتی با سایر ادراکات ارزشی در حالت آموزش مشارکتی دارند و قدرت ساختوساز دیدگاه صنعتی بیشتری دارند. بنابراین، ابعاد متعددی را میتوان برای تفسیر ارزش ویژگیها انتخاب کرد:
- ارزش قرارداد بهینهسازی ساختار کیفی نیروی کار صنعت
یک دانشگاه با ویژگیهای صنعتی در نظر تاریخی برای انجام ماموریتهای خود به قراردادهایی با دولت و جامعه نیاز دارد تا بتواند به عنوان پایگاهی استراتژیک برای پرورش استعدادهای صنعتی در سطح بالا عمل کند. تامین مستمر نیروی انسانی با کیفیت حرفهای بخشی از قراردادی است که دانشگاه ملزم به آن میشود و آموزش مشارکتی روشی مشتق شده برای تحقق ارزش قرارداد به شمار میآید.
- ارزش اکتشاف در پاسخ به اصلاح و توسعه پایدار آموزش عالی
تغییرات زمانه باعث ایجاد گرایشهای آموزشی شده است که به نوبه خود مقیاس، نوع و مفهوم آموزش عالی در داخل و خارج از کشور را به سمت تغییر و کاوش در عمل سوق میدهد. در نظام آموزش عالی چین، کالجها و دانشگاههایی با ویژگیهای صنعتی از وضعیت عملکردی برخوردار هستند که به دلیل ارتباط و تأثیرگذاری در صنعت، بهویژه در توسعه طبقهبندی و ویژگیها، نمیتوان آنها را نادیده گرفت. نحوه تدریس و ترکیب دانش متفاوت از الگوی تدریس مرسوم است، با تمرکز بر تغییر چرخههای اقتصادی صنعت و تکرارهای فناوری صنعتی، توجه ویژه به ویژگیهای کاربردی عملی و افزایش توانایی سیستم آموزشی، تلقی با فرآیند تدریس عملی به عنوان یک فرآیند هضم نظریه، تقویت نظریه، گسترش تئوری و اصلاح مهارتها.
- ایجاد ترویج متقابل و سود متقابل
دانشگاههای خاص صنعت بر اساس مزیت مسیر متقابل با صنعت، منابع، استعدادها و فناوریها اساسا در یک سیستم خاص در گردش هستند. حتی اگر تغییر مدیریتی رخ دهد، رابطه با پایگاه تحقیقاتی صنعت و وزارتخانهها و کمیسیونهای ذیصلاح سابق همچنان وجود دارد.
با تکیه بر اینرسی آموزش مشارکتی، دانشگاهها نه تنها مستقیماً از پرورش دانشجو بهره مند میشوند، بلکه از سایر نهادهای تعاونی نیز در زمینه پرورش معلم و ایجاد نظم و انضباط جهتدار حمایت و مزایایی دریافت میکنند. به همین ترتیب، بسیاری از نهادهای غیردانشگاهی به طور همزمان از مزایای مختلفی در زمینه جذب استعداد، نوآوری فناوری و تحول دستاوردها برخوردار شدهاند. در همین دوره، بسیاری از رشتههای غیردانشگاهی در جذب استعدادها، نوآوریهای فناوری و تغییر دستاوردها مزایای مختلفی کسب کردهاند که منابع خارجی را برای ارتقای توان خود باز کردهاند. بنابراین، طرفهای همکار نه تنها مشارکتکنندگان شیوههای آموزشی خاص و وارثان دانش و مهارتها هستند، بلکه شرکای نوآوریهای صنعت و اشتراککنندگان دستاوردهای عملی نیز هستند. به همین دلیل، اصطلاحات «ترفیع متقابل، منفعت متقابل، برد-برد و به اشتراک گذاری» به طور مکرر در ادبیات پژوهشی آموزش مشارکتی ظاهر میشود که وجود ارزش همآفرینی را نیز تائید میکند.
- پرورش به مثابه مرکز ثقل یکپارچگی درونی
آموزش و پرورش یک برنامه ملی حیاتی با اولویت توسعه بلندمدت به شمار میرود. در فرآیند آموزش مشارکتی، تنها زمانی میتوان در ترویج همکاری و ایجاد یک سازمان پیشگام بود که افراد اجتماع واقعا در روند پرورش استعداد مشارکت داشته باشند و تضاد بین منافع خود و دغدغههای آموزشی را درک کنند. در این همافزایی، موضوعات مشارکتی کالج وها و دانشگاههای خاص بیشتر تعبیه شده و تمایل بیشتری برای مشارکت در آنها وجود دارد. آنها به طور کاملا مستقیم سود حاصل از آموزش استعدادها را به اشتراک میگذارند و در تجربه آموزشی ارزش معتبرتری دارند.
اگر به زمانهای در حال تغییر اقتصاد و جامعه نگاه کنیم، مضامین همکاری متفاوت است، اما «مردممداری» همیشه ادامه دارد. هنگامی که جوهره اصلی پرورش استعدادها حذف شود، تضاد منافع و بازیهای کوتاه مدت به وجود میآید و اساس همکاری مشترک، پرداخت قراردادی، اجرای اصلاحات آموزشی، یا ایجاد مشترک و اشتراکگذاری را از بین میبرد. بنابراین، همکاری صنعتی بیشتر ثابت میکند که هسته پرورش استعدادها باید به عنوان محور قرار گیرد، که تنها عنصر تشکیل دهنده وحدت درونی ارزشهای چند بعدی است.
رشتههای دانشگاهی برای پیوند نزدیک با صنعت اصلاح میشوند
گزارش آوریل 2023 وبسایت «یونیورسیتی ورلد نیوز» حاکی از آن است که چین یک حرکت بزرگ را برای اصلاح رشتهها و موضوعات دانشگاهی شروع کرده است تا نسبت برنامههای فناوریهای جدید و صنایع اولویتدار را در سیستم آموزش عالی افزایش دهد و در این راستا، موضوعاتی را که به هدف کشور برای تبدیل شدن به یک قدرت علمی و فناوری جهانی کمک نمیکنند، حذف میکند. در نتیجه حدود 10 هزار پروگرم به سیستم آموزش دانشگاهی این کشور اضافه خواهد شد و تقریباً از هر پنج رشته و پروگرم یک رشته تحت این تغییر ساختار آموزش عالی تعطیل میشود.
در توضیح رشته و پروگرم باید توضیحاتی داده شود:
در دانشگاههای آمریکا و برخی کشورهای دیگر یک مدرک دانشگاهی یا degree داریم که شامل لیسانس، فوق لیسانس و دکتری میشود و رشتههای مختلف مانند مهندسی برق یا مهندسی مکانیک را شامل میشود. این رشتهها در دانشگاهها دپارتمان مخصوص به خود را دارند. دپارتمانها ساختار کاملی شامل رئیس، معاون و دبیر دارد.
به غیر از این در دانشگاههای آمریکا دورهای تحت عنوان «دوره آموزشی» یا program تعریف میشود که به شخصی که این دوره را میگذراند، مدرک یا دگری داده میشود، اما این دوره آموزشی دپارتمان ندارد. و چون دپارتمان ندارد از نظر ساختار سازمانی فقط یک رئیس دارد. اکثر اوقات پروگرمها میان رشتهای هستند و افراد از دپارتمانهای مرتبط میتوانند وارد پروگرم شوند و مدرک شان را از آنجا بگیرند. در واقع در پروگرم چند دپارتمان مختلف دخیل میشوند. مثلا دانشجویی که در دپارتمان هوا-فضا تحصیل میکند، میتواند وارد پروگرم «مدلسازی و شبیهسازی کامپیوتری» شود و مدرکش را از این دوره آموزشی بگیرد. پروگرم میتواند برای مقاطع مختلفی تعریف شود.
گاهی اوقات پروگرم با گذشت زمان، توسعه مییابد و تعداد دانشجویان یک پروگرم افزایش پیدا میکند. در این صورت پروگرم به دپارتمان تبدیل میشود. مثلا دانشگاه کارنگی ملون چند سال پیش ابتدا یک پروگرم در زمینه یادگیری ماشینی ایجاد کرد، ولی این پروگرم به قدری توسعه پیدا کرد که الان به یک دپارتمان تبدیل شده است.
دپارتمان کوچکترین واحد یک دانشگاه است که در ایران به آن گروه آموزشی - مثل گروه مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات- گفته میشود.
مجموعه چند دپارتمان در دانشگاههای آمریکا یک school را تشکیل میدهند که در ایران به آن دانشکده میگوییم؛ مثل دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی.
مجموعه چند دانشکده، دانشگاه را به وجود میآورند.
این سلسله مراتب و فرآیند در اکثر دانشگاههای آمریکا وجود دارد، اما گاهی یک دپارتمان به حدی توسعه پیدا میکند که به تنهایی به یک دانشکده تبدیل میشود. در دانشگاههای بزرگی مانند جورجیا تک یا دانشگاه تگزاس کوچکترین واحد دانشگاه دانشکده است.
در این نوع دانشگاهها، مجموعه چند دانشکده کالج و مجموعه چند کالج دانشگاه را تشکیل میدهند.
معمولا دانشگاههای خصوصی کالج ندارند و از واحدهای دپارتمان و بعد دانشکده تشکیل میشوند و در نتیجه اسم شان هم با دانشگاههای دولتی فرق دارد. اکثر دانشگاههای خصوصی اسم شان ابتدا میآید و دانشگاههای دولتی اسم شان بعد از کلمه university میآید. مثلا دانشگاه کارنگی ملون که یک دانشگاه خصوصی است Carnegie Mellon University نام دارد.
براساس این گزارش، طی 2 سال آینده حدود 10 هزار پروگرم یا دوره آموزشی و 300 مرکز اضافی به سیستم آموزش عالی به ویژه در علوم پایه -یعنی ریاضیات، فیزیک، شیمی و زیستشناسی- اضافه میشود، زیرا چین دریافته است که در مقایسه با رقبای جهانی خود در علوم بنیادی ضعف دارد.
علاوه بر این، اسکول یا دانشکدههای جدید بهداشت عمومی در دانشگاههای موجود افتتاح خواهد شد.
حوزههای تمرکز شامل موسسات و مراکز متخصص در مدارهای مجتمع (نیمههادیها)، نرمافزار کامپیوتر، امنیت شبکه، رمزنگاری، انرژی، فناوری ذخیره انرژی و کشاورزی هوشمند خواهد بود. به گفته کارشناسان، از این میان، افزایش تعداد برنامههای نیمهرسانا در دانشگاهها بهعنوان فوریترین برنامه در نظر گرفته میشود.
این وزارتخانه اعلام کرده است: تا سال 2035 ساختار رشتهها و رشتههای آموزش عالی هماهنگتر و با تمایز بیشتر به عنوان بخشی از دستیابی به آموزش عالی با کیفیت بالا، با تشریح تلاش کلی برای بهبود کیفیت و اشتغالزایی تغییر خواهد کرد.
به گفته وزارت آموزش و پرورش، دانشگاههای چین در 66 هزار رشته تحصیلی مدرک ارائه میکنند. از سال 2012، آنها 17 هزار رشته جدید تاسیس کردند و حدود 10 هزار رشته دیگر را حذف یا تعلیق کردند. با این حال، کارشناسان خاطرنشان کردند که اقدام آخر دولت باعث ناپدید شدن یا ادغام حدود 12 هزار شرکت بزرگ در 2 سال آینده خواهد شد.
بر اساس این طرح، حدود 20 درصد از پروگرمهایی که پس از بازرسیهای انجام شده توسط مقامات آموزش و پرورش استان «نامناسب برای توسعه اجتماعی-اقتصادی» تشخیص داده میشوند، حذف خواهند شد. علاوه براین، رشتههایی که کیفیت پایینی دارند یا فارغالتحصیلان آنها نرخ اشتغال پایینی دارند، باید ثبتنام را متوقف کنند.
در این سند آمده است: مقامات باید ارزیابی کنند که آیا رشتههای دانشگاهی در حوزه قضایی آنها با توسعه منطقهای مطابقت دارند یا خیر، و آنها باید لیستی از رشتههای با اولویت بالا و پایین را منتشر کنند.
مقامات آموزش استانی همچنین باید کیفیت معلمان و رضایت دانشآموزان را از رشتههای موجود ردیابی کنند؛ هرچند که نحوه جمعآوری این اطلاعات بیان نشده است.
رسانههای رسمی به نقل از یکی از مقامات وزارت آموزش و پرورش گفته اند که برخی از دانشگاهها علاقه مند به تاسیس رشتههایی به راحتی مدیریت با سرمایه گذاری اندک هستند.
بر اساس قوانین طولانی مدت، اگر کمتر از 60 درصد از دانشجویان فارغالتحصیل در 2 سال متوالی نتوانند کار پیدا کنند، برنامهها حذف میشوند. از آنجایی که بیکاری شهری برای جوانان 16 تا 24 ساله در ژوئیه 2022 به رکورد 19/9 درصد رسید و تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی جدید در سال گذشته به بالاترین حد خود یعنی بیش از 10/75 میلیون نفر رسید، مقامات دولتی رشتههای بیشتری را برای حذف نام برده اند.
با این حال، یکی از دانشگاهیان در بخش مهندسی یکی از دانشگاههای شنژن که خواست نامش فاش نشود، گفت: روند حذف پروگرمها یا راهاندازی پروگرمهای جدید بر اساس برنامههای اقتصادی مبتنی بر علم و فناوری دولت، یا توسعه صنعتی محلی، جدیدتر است، اگرچه در حال حاضر در برخی مناطق اجرا شده است.
بهبود پیوند دانشگاه و صنعت
بهبود سیستم نوآوری دانشگاه-صنعت یک اولویت ملی کلیدی است که در جلسات مشترک کنگره ملی چین و نهاد مشورتی آن، کنفرانس مشورتی مردم چین، مورد بحث واقع شد.
رهبران چین ابراز نگرانی کردند که بسیاری از خروجیهای تحقیقاتی قابل توجه کشور در حال حاضر به برنامههای کاربردی یا محصولات قابل استفاده، به ویژه در فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی تبدیل نمی شود. توانایی تأمین فناوری و تبدیل تحقیقات به محصولات، یکی از اصلیترین عوامل جدایی چین از آمریکا در زمینه تجارت و فناوری به شمار میرود. در نتیجه چین باید آموزش خود را [در فناوری کلیدی] افزایش دهد. به طور مثال، این کشور در حال انجام برخی اصلاحات قابل توجه در زمینه آموزش است تا آموزش در مدارهای مجتمع (نیمههادیها)، اولویت بسیار بالایی داشته باشد.
مقامات چین با اشاره به محدودیتهای آمریکا در صادرات تراشههای نیمههادی به چین، میگویند: ما میدانیم که چین با کمبود جدی استعدادهای واجد شرایط در صنعت نیمههادی مواجه است و توسعه استعدادها برای صنعت نیمههادی چین را به یک اولویت ملی تبدیل میکند.
با این حال، به گفته مقامات، در میان بیش از 100 موسسه موجود در چین با گرایشهای مرتبط با نیمههادیها، تنها 42 موسسه از نظر تولید فارغالتحصیلان سطح بالا و واجد شرایط به عنوان موسسات برتر هستند. در میان تعداد زیادی از موسسات، دانشکده تعامل کافی با صنعت برای درک نیازهای شرکتهای کلیدی ندارد.
ارائه فهرست رشتههای مورد نیاز فوری
به عنوان مثال، برای همگام شدن با تغییرات در صنعت - به ویژه صنایع فناوری نوظهور - و اقتصاد و برای تطبیق بهتر ارتباط مدارک تحصیلی با صنایع کلیدی، از مقامات آموزش استانی خواسته میشود که به طور منظم فهرستهایی از «رشتهها و رشتههای مورد نیاز فوری» تهیه کنند. علاوه براین، یک پایگاه داده تقاضای استعداد، از جمله «پیشبینیهای تقاضای استعداد در صنعت و هشدارهای اولیه بازخورد اشتغال فارغالتحصیلان» ایجاد خواهد شد.
در این بیانیه آمده است که صنعت تشویق خواهد شد تا در بازنگری و اجرای برنامههای آموزشی دانشگاه مشارکت کند.
انتهای پیام/
نظر شما