مرتضی اکبری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره ترویج مدرکگرایی صوری در جامعه اظهار کرد: مدرکگرایی سالیان سال مطرح بوده و چندین بعد دارد. اولین بعد به آموزش عالی برمیگردد. نظام آموزشی به گونهای تعریف شده که افراد را به مدرکگرایی تشویق میکند. نه تنها برای افرادی که در جامعه هستند بلکه افرادی که خود در بدنه آموزش عالی قرار دارند به سمت مدرک گرفتن صوری پیش میروند.
وی گفت: یکی از واضحترین موضوعاتی که بسیار روال است، داشتن مدرک به شرط استخدام افراد است. افراد برای بدستآوردن شغل، ترغیب به مدرک گرفتن میشوند. گام بعدی که پیش روی افراد خواهد بود، ارتقاء شغلی است که نیاز به مدرک بالاتر دارد. تا زمانی که نظام آموزش عالی اصلاح نشود، مدرکگرایی درست نخواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: بعد دیگر مدرکگرایی به نظام سیاسی و کارکردی نهادهایی که دولتی یا خصوصی هستند برمیگردد. سیاستگذاریهایی که این نهادها انجام دادند، درست نبوده است. همچنین گسترش دانشگاهها فقط در یک برههای درست بود؛ اما امروز خیلی از صندلیهای دانشگاهها به نوعی اشباع شده و خالی هستند. در دانشگاه تهران نیز برخی رشتهها بدون متقاضی هستند.
اکبری گفت: اگر طرح آمایش سرزمینی درست اجرا میشد، برنامهها مشخص تر بود. به این صورت که مثلا در رشته حقوق ۴ متقاضی نیاز است که قاضی یا وکیل شوند. منطقیترین سهمیهای که باید لحاظ شود حداکثر ۴۰ نفر است نه این که ۵۰۰ نفر اعلام شود. این موضوع منجر به بیکاری میشود چون نظام آموزش عالی فکری برای اشتغال این افراد نکرده است.
استاد دانشگاه تهران افزود: مسئله سومی که منجر به مدرک گرایی شده، موضوع فرهنگی است. ایرانیها از دیرباز به دانش و فرهنگ علاقه زیادی داشتند. با نگاهی به زندگینامههای شعرا و آثار تاریخی آنها میتوان به سواد آنها پی برد. سواد آنها در گذشته در قالب مکتبخانه بوده و امروزه دانشگاه و نظام آموزش و پرورش است. براساس این پیشینه فرهنگی افراد به دنبال مدرک گرفتن میروند. در برههای نظام فرهنگی، اجتماعی، باورها و ارزشهای خانوادهها مخصوصا در دهه ۶۰ و ۷۰ ، این بود که اگر فرزندی وارد بازار کار نشده و ادامه تحصیل ندهد، آینده ندارد، تنبل و به دردنخور است. این باعث میشد خانوادهها پیگیر شوند و رقابت بین افراد برای ورود به دانشگاه زیاد شود.
اکبری اظهار کرد: هیچ کس به افراد جامعه نگفت که تحصیل همراه با کار یک ارزش است. مهارتی را یاد بگیرید. همانطور که کشور به معلمین،استاد دانشگاه و پزشک نیاز دارد به یک رفتگر چه بسا باسواد نیاز دارد. جامعه بنای باسوادی که معماری هم خوانده باشد نیاز دارد. ارزشها به سمتی رفت که حتما ابتدا تحصیلات داشته باشید به جای اینکه راننده باسوادی باشید. این سه عامل اصلی به نوعی منجر به توسعه مدرک گرایی در ایران شد.
وی افزود: دانشگاه نمیتواند به حل این موضوع کمک کند و نیاز به یک پایش ملی دارد. همچنین رشتههایی که متقاضی ندارد و رشتههایی که بیش از حد متقاضی دارد باید شناسایی شود. برای مثال، افرادی هستند که پزشکی خواندند اما وارد حیطه معماران شدند. چون ساختوساز از پزشکی پولسازتر است. با بررسی و شناخت نیاز جامعه میتوان از بروز این اتفاقات جلوگیری کرد که دانشگاه نمیتواند به این موضوع بپردازد. اگر اعلام شود که برخی رشتهها نیاز جامعه نیست، مسئولیت وارد شدن افراد به این رشتهها به عهده خودشان میشود چون بازار کار نیست.
انتهای پیام/
نظر شما