آموزش عالی با ساختار فعلی نمی‌تواند مولد و پویا باشد

استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: زمانی که سه سطح—اقدامات بالا دستی، سطح اجرا و نهایتاً سطح نظارت و ارزیابی—را در کنار هم قرار می‌دهیم، به وضوح می‌بینیم که به دلیل عدم هماهنگی، نمی‌توان از این ساختار انتظار یک رابطه مولد و پویا داشت.

امیر رضائی‌پناه مدرس دانشگاه تربیت مدرس و جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره مشکلات کیفیت آموزش در آموزش عالی اظهار کرد: آموزش عالی در ایران به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه علمی و فرهنگی کشور، با چالش‌های متعددی در زمینه کیفیت مواجه است. این مشکلات به طور عمده ناشی از عوامل مختلفی از جمله عدم تناسب بین نیازهای بازار کار و محتوای آموزشی، کمبود امکانات و منابع آموزشی، و همچنین ضعف در روش‌های تدریس و ارزیابی است.

وی افزود: سیستم آموزشی ما با دو نوع مشکل اصلی مواجه است: اول، مشکلات ساختاری یا سیستماتیک که ناشی از بحران‌های موجود در جامعه و الگوهای مدیریتی در این حوزه است. به عبارت دیگر، بخشی از اطلاعاتی که در سیستم آموزش عالی داریم، نتیجه همان اطلاعاتی است که در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به طور کلی وجود دارد. دوم، چالش‌ها و بحران‌هایی که به طور خاص به نظام آموزش عالی مرتبط می‌شوند. بنابراین، لازم است که این دو نوع مشکل را تفکیک کنیم و ویژگی‌ها، چالش‌ها و تنش‌های ناشی از ساختار کلی را از مسائل خاص نظام آموزش عالی جدا کنیم.

رضائی‌پناه گفت: زمانی که به سیستم آموزش عالی نگاه می‌کنیم، مفهوم استادمحوری از سه جنبه سرچشمه می‌گیرد. نخست، اقدامات و فعالیت‌های بالادستی، شامل سیاست‌گذاری‌ها، تصمیم‌سازی‌ها، طراحی رشته‌ها و خوشه‌های دروس اختصاصی و اختیاری است. در این مرحله، تصمیم‌گیری درباره این که چه مواردی باید آموزش داده شود و با چه کیفیتی، انجام می‌گیرد. این جنبه‌ها نقش مهمی در شکل‌گیری فرآیند آموزشی و کیفیت یادگیری ایفا می‌کنند. وقتی ما به طراحی رشته‌ها می‌پردازیم، خوشه‌های درسی را نیز تدوین می‌کنیم. در این مرحله، مشخص می‌کنیم که چه دروس اختصاصی، چه دروس اختیاری و چه دروس عمومی باید طراحی شوند.

وی ادامه داد: امروزه تأکید زیادی بر روی دروسی مانند کارورزی وجود دارد که نشانه‌ای مثبت برای مشارکتی کردن آموزش است. به طور کلی، یکی از جنبه‌های مهم در این فرآیند، رویکردهای کلان و بالادستی است که بر تصمیم‌گیری‌ها و طراحی‌های آموزشی تأثیر می‌گذارد. این نکته نشان‌دهنده اهمیت توجه به سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌های فرادستی در نظام آموزش عالی است.

مدرس دانشگاه تصریح کرد: بخش دوم مربوط به مرحله اجرا است، جایی که تصمیم‌گیری می‌شود که یک رشته جدید با الگوی آموزشی مشارکتی معرفی شود. در این مرحله، فرآیند اجرایی در دانشگاه‌ها، دانشکده‌ها، مؤسسات پژوهشی، پژوهشکده‌ها و گروه‌های آموزشی آغاز می‌شود. این فرآیند در نهایت به ارتباط دوگانه استاد و دانشجو در محیط کلاس درس می‌انجامد، جایی که تعاملات واقعی صورت می‌گیرد. متأسفانه، سیستم آموزشی ما به طور سنتی بر اساس الگوی متکلم وحده بنا شده است. در گذشته، روش‌های آموزشی غالباً مبتنی بر مونولوگ بودند و تنها در برخی از حوزه‌های علمیه دیالوگ‌هایی برقرار بود. به طور کلی، سیستم آموزشی ما یک رابطه خطی و از بالا به پایین را دنبال می‌کند، به گونه‌ای که استاد باید دانشجو را "تغذیه" کند و هیچ تعاملی بین آن‌ها وجود ندارد. این رویکرد به یک فرهنگ آموزشی تبدیل شده است.

رضائی پناه گفت: در حقیقت، فرهنگ آموزشی ما بر اساس یک رابطه خطی و از بالا به پایین شکل گرفته است و این موضوع نیاز به بازنگری و تغییر دارد تا بتوانیم به سمت یک مدل آموزشی مشارکتی و تعاملی پیش برویم.

وی گفت: سطح سوم به حوزه نظارت و ارزیابی مربوط می‌شود. در پایان هر ترم آموزشی و در پایان هر سال، اساتید بر اساس چه عواملی رتبه‌بندی می‌شوند؟ آیا این رتبه‌بندی بر اساس تعداد دانشجویانی است که توانسته‌اند فعال کنند؟ آیا بر اساس موفقیت دانشجویانشان در بدنه صنعت یا توانایی آن‌ها در تحقیق و توسعه (R&D) صورت می‌گیرد؟ متأسفانه، پاسخ خیر است.

استاد دانشگاه عنوان کرد: رتبه‌بندی اساتید عمدتاً بر اساس تعداد مقالاتی است که منتشر می‌کنند، تعداد کتاب‌هایی که تألیف می‌کنند و میزان شرکت در همایش‌ها و کنفرانس‌ها. به عبارتی، هر چه یک استاد در زمینه مقالات، کتاب‌ها و سمینارها فعالیت بیشتری داشته باشد، رتبه بالاتری خواهد گرفت.

رضائی‌پناه در پایان گفت: وقتی این سه سطح—اقدامات بالا دستی، سطح اجرا و نهایتاً سطح نظارت و ارزیابی—را در کنار هم قرار می‌دهیم، به وضوح می‌بینیم که به دلیل عدم هماهنگی نمی‌توان از این ساختار انتظار یک رابطه مولد و پویا داشت. نمی‌توان انتظار داشت که از این چارچوب، دانشجویی فوق‌العاده فعال و متعهد بیرون بیاید که در پایان دوره آموزشی بتواند به بدنه تولید صنعت و حتی تولید فکر وارد شود. به نظر من، این بحران اصلی در سه حوزه قابل مشاهده است.

انتهای پیام/

کد خبر: 1261913

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =