به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، «مبارزه با کارخانههای کاغذ جعلی که باعث تحریف علم میشوند» عنوان گزارش جدید نشریه نیچر است که به بررسی تقلبات علمی در کشورهای مختلف از جمله چین، ایران و روسیه پرداخته است. در ابتدای این گزارش به نقل از لارا فیشر آمده است؛ شباهتهای شگفتانگیز بین مقالات پژوهشی ارسالی به مجله سبب مشکوک شدن ما شد، هیچ یک از مقالهها نویسنده یا موسسه مشترکی ندارند، اما نمودارها و عناوین آنها به طرز نگران کنندهای شبیه به هم هستند و من مصمم شدم که تلاش کنم بفهمم جریان چیست؟
در ادامه این گزارش، پرده از تقلبی سازمان یافته و گسترده برداشته و تصریح میکند؛ تاکنون، مجلات علمی حداقل ۳۷۰ مقاله را که به طور عمومی با کارخانههای مقالهسازی مرتبط بودند، از اعتبار ساقط کردند و انتظار میرود که بسیاری از مقالات دیگر نیز پیگیری شود.
در این راستا، با رضا حافظی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، درباره گزارش اخیر نشریه نیچر در زمینه تقلبات علمی و ذکر نام ایران به عنوان یکی از کشورهایی که به طور فراگیر درگیر این موضوع است، گفتوگو کردیم.
شما گزارش نیچر را مشاهده کردید، همانطور که ملاحظه فرمودید این گزارش با تقلبهای علمی دانشمندان چینی آغاز میشود و در ادامه به ایران اشاره میکند. نظر شما درباره این گزارش و ذکر نام ایران چیست؟
درست است که این گزارش در مورد چینیهاست؛ اما این به معنای تبرئه شدن ایران از وجود تقلب در جامعه علمی نیست. به نظر من، چین به این دلیل موضوع گزارش قرار گرفته است که جمعیت قابل توجهی دارد و هر خطای کوچکی در جامعه علمی آن ضرب در جمعیت کشور، عدد بزرگی میشود. بدون شک اگر بررسی شود، ممکن است خیلی از کشورهای دیگر هم با این مشکل مواجه باشند.
به طور کلی ادعای وجود تقلب علمی در ایران، ادعای غلطی نیست و متاسفانه در حال رشد هم هست. اخیرا من به صورت اتفاقی برای چاپ یکی از مقالاتم درگیر این موضوع شدم. مقاله ISI بود و Impact بالای ۲ هم داشت. پس از ارسال مقاله به مجله اشپرینگر، از طرف مجله به ما ایمیل زده شد که مقالهای مشابه مقاله شما تنها با تغییر نام نویسندهها، برای یک مجله سطح پایین ارسال و منتشر شده است. پیگیریهای ما نشان داد این نویسنده قلابی، دانشجوی یکی از همکاران ما در مقاله بوده و مقاله را از طریق فلش استاد به دست آورده است.
به نظر من، نوشتن مقاله ISI نیاز به تجربه دارد و از یک دانشجو یا کسی که تازه فارغالتحصیل شده، برنمیآید. با این وجود، بررسی رزومه این فرد که یک سال از فارغالتحصیلیاش در مقطع کارشناسی میگذشت، این واقعیت را نشان داد که این فرد در سال ۲۰۲۱-۲۰۲۰ ، توانسته ۱۸ مقاله ISI منتشر کند. در نتیجه فردی که در ابتدا تصور میشد از روی ناآگاهی مقاله در سطح ISI را برای یک مجله سطح پایین فرستاده، بعدا مشخص شد از روی هوشمندی این کار را کرده، چون هم میخواسته مطمئن باشد که زودتر از ما میتواند چاپ کند و هم این که داوران آن مجله ایرادات خاصی به مقاله نمیگیرند، چون نمیتوانسته اصلاح کند.
البته این فرد نمیدانست که حتی با قوانین دست و پا شکسته ایران هم اگر پیگیری انجام شود، سوپیشینه قضایی برای او ایجاد میشود. در این صورت، نه تنها از دانشگاه اخراج میشود بلکه امکان ادامه تحصیل در مقاطع دیگر را هم نخواهد داشت و هرگز نمیتواند هیئت علمی شود و برای ادامه تحصیل هم نمیتواند از کشور خارج شود. پس از اثبات تقلب علمی از طرف این فرد، مقالهاش از درجه اعتبار ساقط شد؛ اما به هر حال این ترس برای ما ایجاد شد که اسممان وارد بلک لیست شود، به خصوص در شرایطی که حساسیت زیادی به دلیل برخی مقالات با موضوع کرونا ایجاد شده است.
پس از شیوع کرونا در فضای پزشکی این گونه اتفاقات زیاد رخ داد، البته جدای از نادرست بودن تقلب اصل پررنگ شدن یک موضوع لزوما بد نیست، چون سبب میشود تحقیقات زیادی انجام شود و مقالات زیادی هم نوشته شود و البته بستری هم برای آدمهایی که کار اشتباه انجام دهند، فراهم میکند. برای مثال، تیمی از دانشگاه علوم پزشکی به مرکز ما آمدند و دغدغهشان این بود که تعدادی از همکارانشان در این دوران مقالاتی با IMPACT بالای ۳۰ چاپ کردهاند و آنها هم میخواستند در این رقابت شرکت کنند. راهکاری که به ذهنشان رسیده بود ارتباط با یک مرکز دیگر برای انجام یک کار تازه بود.
به نظر شما چه رویکردهایی در ایران به رواج تقلب علمی دامن میزند؟
به نظر من، هدف از مقالهنویسی نباید ارتقا گرفتن باشد، در اصل مقاله نوشته میشود چون پژوهشگر میخواهد بگوید به چه چیزی فکر میکند و آن را در معرض دید، بگذارد. در حالی که هدف برخی فقط ارتقا گرفتن است.
همانطوری که در متن گزارش آمده؛ در موارد بسیاری نمیتوان به صورت قطعی، حکم به تقلب علمی داد حتی وقتی اجمالا روشن میشود که تقلبی اتفاق افتاده است. برای مثال در اتفاقی که برای ما افتاد، ممکن است کسی با شنیدن این داستان جای متهم و مجرم را متفاوت تشخیص دهد و بگوید یک نفر کار سادهای را انجام داده و چاپ کرده و عدهای دیگر این مقاله را پایه قرار داده و مطالبی به آن افزودهاند.
همچنین برخی در کشور ما این اعتقاد را دارند که نوشتن مقاله ISI اشتباه است، چون آب به آسیاب دشمن ریختن است. من سالهاست که این جمله را در جلسات مختلف شنیدهام که میگویند پول بیتالمال وارد دانشگاه میشود و صرف تحقیقات میشود که این تحقیقات در حوزههای اجتماعی و صنعتی ایران موثر نیستند، در عوض تبدیل میشوند به مقالات ISI که مشکلات جهان پیشرفته را حل میکنند. مثلا مقالهای در ایران نوشته میشود که راهکاری برای ساخت یک ماده پلیمری داده در حالی که این ماده اصلا در ایران تولید نمیشود.
نگاه تئوری توطئه این گونه است که غربیها، مقالهنویسی را برای ما برجسته میکنند و اهداف خودشان را هم ذیل آن تعریف میکنند و ما برای این که بتوانیم مقاله چاپ کنیم، باید در آن فضا کار کنیم. این حرف اشتباه نیست و شواهدی در تایید آن وجود دارد، برای مثال من پژوهشی انجام دادم و وقتی مقاله حاصل از آن را برای یک مجله فرستادم، پاسخ دادند که این موضوع، برای ما مسئله مهمی نیست.
البته به نظر من، باید از کسانی که این ادعا را دارند، پرسیده شود، تا به حال مقاله ISI داشتهاند؟ معمولا این حرف را کسانی میگویند که خودشان مقاله ISI نداشتهاند و نمیتوانستند بنویسند، نه این که خودخواسته نمینوشتند.
مثالهای زیادی از تقلب علمی وجود دارد. مثلا یک زمانی گفتیم چرا استعدادهای برتر باید دغدغه سربازی داشته باشند. به همین دلیل دو سال سربازی این افراد میتواند در جهت انجام پروژههای تحقیقاتی قرار بگیرد، به جای این که به صورت سنتی باشد. این کار سبب میشود هم آنها حس بهترین دارند و هم کشور بتواند از یک نیروی کار متخصص بهتر استفاده کند.
البته دوران آموزشی سربازی حفظ شود؛ اما برای این که این افراد در محیط یکدستتری آموزشها را بگذرانند، دو نوبت در سال برای آنها به طور مجزا در نظر گرفته میشد. در ابتدا این اتفاق افتاد، من در یکی از اولین دورههای این طرح شرکت کردم، دیدم که همه از دانشگاههای برتر آمده بودند حتی کسانی بودند که در دانشگاههای آمریکا درس میخواندند و این میتوانست یک مزیت برای کشور باشد.
تقلب علمی به مرور ماهیت این طرح را از بین برد. به طوری که دیگر فقط نخبگان نبودند که در این دورهها شرکت میکردند حتی میتوان گفت بیاخلاقی علمی، خیلی دوستانه اتفاق میافتاد که مثلا به یک نخبه میگفتند؛ اسم فلان شخص را در پروژه خود وارد کن تا او هم بتواند از این شرایط سربازی استفاده کند.
این تقلب تا جایی ادامه یافت که شرکتهای مقالهنویسی میدان انقلاب هم به موارد خدماتشان مقاله برای بنیاد نخبگان را اضافه کردند. این شرکتهای مقالهنویسی معمولا در ژورنالهای اصلی مقاله چاپ نمیکنند و سایت هیچ لینکی به ژورنال اصلی ندارد.
ذکر این نکته هم لازم است که وقتی در این گزارش نیچر گفته میشود؛ جعل یا تقلب سازمان یافته، منظورش این است که نه تنها شرکتهایی هستند که پایاننامه و مقاله میفروشند، بلکه آن اثر را به چند نفر میدهند. همانطوری که گزارش در جایی اشاره میکند؛ تعداد زیادی از کارها، با عناوین ظاهر دور از هم اما ماهیت یکسان به دفتر مجلات فرستاده میشوند.
تنها در یک جای گزارش نام ایران آورده شده است، با توجه به این که آن بخش از مجله الزویر نقل شده، برخی معتقدند این مجله سیاسی است و ادعایش قابل اعتنا نیست. نظر شما در این زمینه چیست؟
درست است که الزویر سیاسی است؛ اما به نظر من با علم به این که این ادعا میتواند سیاسی باشد، باید بررسی کنیم که آیا تقلب علمی واقعا در کشور وجود دارد؟ به نظر من، چنین مشکلی وجود دارد و باید آن را برطرف کرد. وقتی مشکلی در کشور هست، ابعاد سیاسی اهمیتی ندارد، باید برطرف شود. بگذریم از این که چه کسی حرف را میزند، مهم این است که حرف درستی است.
همچنین باید حواسمان باشد، گزارش در نشریهای منتشر شده که سردبیران زیادی مخاطب آن هستند و در کنار اسم چین، اسم ایران و روسیه را هم میبینند. اگر این سردبیران تصمیم بگیرند، مقالات محققان ایرانی را منتشر نکنند، به دلیل حل نکردن مشکل تقلب علمی در کشور، پاسخی برای آنها نداریم.
ذات نوشتن ونشر خوب است. شاعران و دانشمندان قدیم تنها به این دلیل که آثارشان را مکتوب کردهاند، هنوز شناخته میشود. اگر به علم و نشر ،از این منظر نگاه کنیم که پژوهشگر میخواهد آنچه در ذهنش دارد را چاپ کند و به داوری بگذارد، انتشار یک مقاله در راستای توسعه بشری خواهد بود. این که یک پژوهشگر ایدهاش را در معرض دیده شدن بگذارد تا برخی آن را نقد کنند و برخی از آن استفاده کنند.
در پایان به نظر شما چه راهکاری در سطح سیاستگذاری برای تقلبهای علمی وجود دارد؟
یکی از مشکلات رشد علم در ایران، این است که سیاستگذاران علاقمندند رشد علمی را عددی نشان دهند. به نظر میرسد سیاستگذاران دوست دارند در گزارشهای سالانه خود هر سال عددهای بزرگتری را نسبت به سال قبل ارائه دهند حتی اگر واقعی نباشند.
برای جلوگیری از تقلب علمی باید قوانینی وجود داشته باشد که مانع متخلفان شود؛ اما یا قوانین وجود ندارند یا وجود دارند؛ اما اجرا نمیشوند. در مواردی هم که قوانین وجود دارند، برخورد قاطع اتفاق نمیافتد. وقتی مشخص شد یک استاد برای ارتقا به دنبال تقلب رفته است که به معنای یک تقلب سازمان یافته است، باید اخراج شود.
ما به راحتی میفهمیم که وقتی کسی در یک نزاع به دیگری آسیب بزند، باید مجازات شود؛ اما فراموش میکنیم که کسی که با تقلب ارتقا میگیرد، جای کس دیگری را گرفته است و حق او را ضایع کرده است.
البته توجه به این نکته خیلی مهم است که آدمهایی که واقعا کار علمی میکنند، ظاهر کارشان با افراد متقلب یکی است. کسی که کار پژوهشی سالم انجام میدهد، به مرور با تلاش و پشتکار، خود را در جامعه علمی دنیا مطرح میکند و مقاله هم چاپ میکند. این افراد با مطالعه، شکافهای حوزه خود را میشناسند و ایدههای جدیدی برای پژوهش پیدا میکنند.
مسئله این است که وقتی رزومه فردی خوب میشود، این رزومه بر نگاه داوران مجلات اثر میگذارد و گاهی آدمهایی که در فضای تقلب رشد میکنند، هم این ویژگی را دارند. به همین دلیل، تشخیص این که یک پژوهشگر به درستی کار میکند یا با تقلب، بسیار سخت است. این افراد حتی ممکن است تا جایی مسیر درست را رفته و بعد منحرف شده باشند.
مقالاتی در نیچر وجود دارد که اسم افراد متخلف را هم آورده است، همچنین پایگاهی وجود دارد که اطلاعات همه مقالات از اعتبار ساقط شده را دارد. در این پایگاه، میتوان بر اساس کشور، سال و دانشگاه این مقالات را جستجو کرد.
مدتی پیش من با تیمی دو نفره مقالهای را کار کردم، پس از سابمیت مقاله متوجه شدم؛ اسمهایی در فهرست نویسندگان آمده که هیچ نقشی در کار نداشتند، من به عنوان یک دانشجوی دکتری در آن زمان حتی نمیتوانستم اعتراض کنم، چون زحمات خودم از بین میرفت. من فقط یاد گرفتم با آن ها کار نکنم. متاسفانه برخی با همین شیوه هیئت علمی شدهاند، هرچند تعدادشان کم باشد. وقتی این افراد هیئت علمی میشوند، دانشجویانشان را هم مانند خودشان تربیت میکنند.
انتهای پیام/
نظر شما