به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ مرتضی حافظی متولد سال 1367 در رامسر و بزرگ شده شهسوار است. تحصیلات دانشگاهی را در رشته علوم آزمایشگاهی در دانشگاه تهران آغاز کرد و تحصیلات تکمیلی را در رشته ایمونولوژی پزشکی در همان دانشگاه به اتمام رساند. برای ادامه تحصیل در رشته ایمونولوژی سرطان وارد آکادمی علم و فناوری سنگاپور (A*STAR) شد. وی هماکنون دانشجوی دکتری تخصصی ایمونولوژی سرطان با همکاری دوجانبه دو مرکز تحقیقاتی Duke-NUS در سنگاپور و انستیتو سرطان لودویگ در لوزان سوئیس است و در بخش طراحی و مهندسی سلولهای ایمنی برای کاربرد سلول درمانی (Cell therapy) در سرطان تحقیق میکند.
مرکز تحقیقات پزشکی Duke-NUS یکی از مراکز پیشگام در حوزه تحقیق در زمینه بیماریهای عفونی است. از سوی دیگر انستیتو تحقیقاتی سرطان لودویگ از مراکز تحقیقاتی شناخته شده در زمینه سرطان در جهان به شمار میرود.
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق ایرانی میخوانید:
چه شد که تصمیم گرفتید به خارج از کشور سفر کنید و ادامه تحصیل بدهید؟
بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد، با توجه به اینکه در آن بازه زمانی شروع تحریمها فعالیتهای تحقیقاتی را تحتالشعاع قرار داده بود، تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کنم. پس از دریافت پذیرش از مرکز تحقیقاتی A*STAR برای ادامه تحصیل و تحقیق در رشته ایمونوتراپی سرطان وارد کشور سنگاپور شدم.
سفر به سنگاپور چطور شرایط را برایتان تغییر داد؟ چه تاثیری در زندگی و پژوهشهای شما داشت؟
سفر به سنگاپور تا حد زیادی باعث تغییر نگرش بنده در زمینه تحقیق شد. آنچه که در نگاه اول توجه من را به خود جلب کرد، ارتباط موثر پزشکان در کلینیک و دانشمندان علوم پایه بود که باعث کاربردیسازی و پیشبرد هر چه تمامتر علوم پزشکی در این کشور شده است.
به طور کلی ما دو مقوله علوم پایه و مهندسی داریم. در علوم پایه به دنبال جواب دادن به سوالاتی هستیم که در طبیعت وجود دارد. در سوی دیگر در مهندسی به دنبال راهحل مناسب برای غلبه بر مسائل و مشکلات موجود در طبیعت هستیم که در نتیجه منجر به ابداع در آن زمینه خواهد شد. کاربردیسازی علوم پزشکی Translational Medicine)) به شاخهای از پژوهشهای سلامت و زیست پزشکی اتلاق میشود که هدف آن بهبود بخشیدن به تندرستی شهروندان جامعه از راه کاربردی کردن یافتههای پژوهشی در بخش دارو و درمان است. ارتباط موثر بین محققان علوم پایه و کلینیک سبب کارآمدی تحقیقات بالینی میشود. این دیدگاه سبب میشود نگاه به تحقیق صرفا برای چاپ مقاله یا دفاع از پایاننامه نباشد و دانشجو به چالش کشیده شود و بودجه تخصیص داده شده به تحقیقات در مسیر درستی قرار گیرد و محصول آن تحقیق در خدمت علوم پزشکی به کار گرفته شود. به همین منظور در حال حاضر در سنگاپور اکثر بودجههای تحقیقاتی به آزمایشگاههایی اختصاص مییابد که پتانسیل تولید یک محصول کاربردی و درمانی را دارا باشند و این ارزش کاربردیسازی، علوم پزشکی را ارتقاء خواهد بخشید.
تاکنون چند دستاورد یا کار پژوهشی داشتهاید؟ لطفا کمی در مورد آنها توضیح بدهید.
به طور کلی چندین مقاله در زمینه ایمونوتراپی و کووید 19 به چاپ رساندهام.
یکی از تحقیقاتی که اخیرا در آن مشارکت داشتهام، مطالعه در زمینه ایمنی بیماران مبتلا به کووید 19 بوده است که نتایج این پژوهش در مجله معتبر «نیچر» منتشر شده و بازتاب بسیار گستردهای در سطح جهانی داشته است و در حال حاضر رتبه دوم را در بین تمام مقالاتی که همزمان در نیچر چاپ شده را به خود اختصاص داده است.
در این مطالعه ایمنی اختصاصی در بیماران بهبود یافته از ویروسهای SARS-COV-1 و SARS-COV-2 مورد مطالعه قرار گرفته است. از آنجا که آزمایشگاه ما به صورت اختصاصی روی سلولهای ایمنی T تحقیق میکند، ما هم بر آن شدیم که ایمنی اختصاصی سلولهای تی را در بیماران بهبود یافته از دو ویروس ذکر شده مورد ارزیابی قرار دهیم. طبق نتایج به دست آمده متوجه شدیم که سلولهای تی اختصاصی علیهSARS-COV-1 بعد از گذشت 11 سال از بهبودی این بیماری در بدن این افراد قابل شناسایی است. به طرز جالب توجهی نتایج مشابهی در بیماران بهبود یافته از SARS-COV-2 مشاهده شد و سلولهای تی اختصاصی علیه بخشهای مختلف ویروس سارس-کووید ۲ در بیماران بهبود یافته شناسایی شد. اما آنچه که این تحقیق را بسیار جالب کرد، این بود که افراد سالمی که در این مطالعه شرکت کردند، علیرغم عدم برخورد قبلی با ویروس کووید 19 و نتایج منفی تستهای اختصاصی مانند PCR و آنتیبادی در آنها، دارای سلولهای تی اختصاصی علیه کووید 19 هستند.
نتایج ذکر شده این فرضیه را قوت میبخشد که این افراد سالم با برخی از ویروسهای سرماخوردگی از خانواده کرونا در گذشته برخورد داشتهاند که منجر به تولید سلولهای تی اختصاصی در بدن آنها شده است، این نتایج اهمیت سلولهای تی اختصاصی نسبت به سایر سلولهای اختصاصی از جمله B (سلولهای ایمنی اختصاصی هومورال) در کنترل عفونت ویروسی کرونا را نشان میدهد.
لطفا در مورد ایمونوتراپی توضیح دهید.
ایمونوتراپی یا ایمنی درمانی نوعی از درمان سرطان است که به سیستم ایمنی بدن در راستای مقابله با سرطان کمک میکند. از دیدگاه شخصی من در 10 سال آینده، درمانهای رایج و کلاسیک سرطان جای خود را به ایمونوتراپی خواهند داد.
روشهای رایج ایمونوتراپی سرطان در حال حاضر شامل مهار کنندههای وارسی ایمنی (Checkpoint Inhibitors) و سلول درمانی اختصاصی سرطان است. در هر دو این روشها هدف تقویت سیستم ایمنی بدن در مقابل سلولهای سرطانی است.
در روش نخست، مهار کنندههای اختصاصی به گیرندههای وارسی ایمنی (Checkpoint Receptors) متصل شده و سلولهای ایمنی را علیه سلولهای سرطانی تقویت میکند که این درمان بیشتر روی سرطانهای ملتهب یا به اصطلاح “Hot Tumors” مورد استفاده قرار میگیرد و در حال حاضر تنها در 10 تا 15 درصد از بیماران سرطانی اثربخش است. مشکل اینجاست که این روش یک روش غیراختصاصی و فراگیر است و سیستم ایمنی را به گونهای در مقابل سرطان فعال میکند که ممکن است عوارض جانبی خطرناکی را نیز به همراه داشته باشد.
در مقابل در روش سلول درمانی، سلولهای ایمنی فرد مبتلا به سرطان یا فرد گیرنده سلولهای ایمنی استخراج میشود و در محیط آزمایشگاهی تکثیر و علیه مارکرها یا نشانگرهای ویژه سرطان (عوامل ژنتیکی و بیوشیمیایی که با بدخیمی تومور مرتبطند) مهندسی میشوند.
مهندسی سلولهای ایمنی به دو روش پایدار و غیرپایدار صورت میپذیرد. در روش پایدار، مهندسی سلولهای سیستم ایمنی با ویروسهای خاصی صورت گرفته و از آنجا که این ویروسها وارد DNA سلول سیستم ایمنی بدن میشوند ویژگی مهندسی شده به صورت پایدار در این سلولها باقی خواهد ماند. این سلولها توانایی تکثیر در بدن بیمار را داشته و قادر به شناسایی و کشتن سلولهای سرطانی هستند.
طراح: یاسر دلفان
در مقابل در روش ناپایدار، از mRNA برای انتقال ویژگی مورد نظر به سلول سیستم ایمنی استفاده میشود. برخلاف روش ویروسی، mRNA دیگر وارد هسته سلول نمیشود و ویژگی مورد نظر به صورت ناپایدار در سلول تظاهر پیدا کرده و بعد از مدت معینی (چهار الی پنج روز) اثر بخشی خود را از دست خواهد داد.
برخلاف روش مهارکننده وارسی ایمنی، در روش سلول درمانی سلولهای مهندسی شده به صورت اختصاصی سلولهای سرطانی را شناسایی و از بین میبرند.
آخرین دستاوردی که من از شما دیدم، مربوط به درمانی برای جلوگیری از عود سرطان کبد میشود. لطفا در این مورد توضیح دهید.
در تحقیق آخری که در زمینه سرطان کبد داشتیم، از روش سلول درمانی ناپایدار استفاده کردیم.
سرطان کبد که یکی از شایعترین بدخیمیهای کبدی به شمار میرود، معمولا بعد از التهاب مزمن کبد اتفاق میافتد. یکی از عوامل شکلگیری سرطان کبد، عفونت مزمن در اثر ابتلا به ویروس هپاتیت B است. حال اگر این سرطان در مراحل اولیه تشحیص داده شود، شخص کاندید پیوند کبد میشود. در حال حاضر تنها راه درمان برای این افراد پیوند کبد است. با این وجود متاسفانه 10 تا 15 درصد از افراد پیوند شده با عود سرطان روبرو میشوند. در این بیماران، شاهد عود و برگشت سلولهای سرطانی به صورت همهگیر (متاستاز سیستمیک) هستیم. محدودیتهای درمانی، انتخاب شیوه موثر در درمان این گروه از بیماران را با مشکل مواجه کرده است.
یکی از روشهای درمانی موجود برای این بیماران در حال حاضر سلول درمانی است که در آن از سلولهای تی مهندسی شده خود بیمار استفاده میشود. به دلیل احتمال پس زدن پیوند کبد در این بیماران، روش ناپایدار mRNA برای مهندسی سلولهای تی مورد استفاده قرار گرفت. این روش کاملا تحت کنترل است و سلولهای مهندسی شده فقط چهار الی پنج روز اثربخشی دارند. در صورتی که استفاده از روش پایدار به دلیل حضور مستمر سلولهای تی در بدن بیمار احتمال پس زدن پیوند را افزایش میدهد. این سلولهای مهندسی شده زمانی که به بدن تزریق میشوند، سلولهای سرطانی را شناسایی میکنند و از بین میبرند.
با این حال بیماران پیوندی مورد نظر، تحت درمان با داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی هستند که میتواند به نوبه خود اثربخشی ایمونوتراپی ما را کاهش دهد.
در مطالعه ما هدف بر این بود که سلولی را طراحی کنیم که تحت تاثیر داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی قرار نگیرد. در این راستا، سه mRNA که ویژگیهای مقاومت داروئی (علیه داروهای سرکوبگر مانند تاکرولیموس و مایکوفنولات موفتیل) و اختصاصی بودن علیه سرطان را داشتند، به طور همزمان به سلولهای مهندسی شده اضافه کردیم. این روش از مهندسی سلولهای تی برای اولین بار در دنیا مورد ارزیابی قرار گرفت. استراتژی استفاده از mRNA برای تولید سلولهای مقاوم به دارو اخیرا به ثبت رسیده و آماده استفاده در کلینیک است. علاوه بر درمان بیماران پیوندی با عود سرطان کبد، امکان استفاده از این روش در سایر بیماریهای مرتبط با سیستم ایمنی وجود خواهد داشت.
برنامه آیندهتان برای تحقیقات چیست؟
سعی دارم که در تحقیقات پیشرو روی بهبود بخشیدن ایمونوتراپی شخصی سرطان فعالیت داشته باشم. با توجه به این موضوع که در هر فرد عوامل مختلفی موجب بروز سرطان شده، بنابراین شاهد الگوهای متفاوت سرطان در افراد مختلف هستیم. فناوریای با نام NGS قادر خواهد بود که این الگوی متفاوت سرطان را در افراد مختلف شناسایی کند. براساس اطلاعات به دست آمده با این روش قادر خواهیم بود سلولهای ایمنی فرد را به صورت کاملا اختصاصی برای کاربردهای درمانی مهندسی کنیم.
در نتیجه در نسل بعدی سلول درمانی، سلولهای ایمنی کاملا اختصاصی (Personalized Immunotherapy) برای هر فرد استفاده خواهد شد.
شرایط قرنطینه به دلیل شیوع کرونا چه مزیتهایی برای شما داشته؟ آیا توانستهاید به کارهایی که قبلا نتوانسته بودید برسید؟
با توجه به اینکه تیم تحقیقاتی ما روی ویروس کووید 19 هم فعالیت داشت، خوشبختانه برخلاف سایر آزمایشگاهها تحت تاثیر قرنطینه و شرایط کاری ناشی از پاندمی کرونا قرار نگرفت.
در اوقات فراغتتان چه کارهایی انجام میدهید؟
علاقه به موسیقی و ورزش دارم و سعی میکنم در فرصتهای به دست آمده بیشتر به این دو مقوله بپردازم.
چه فیلم یا کتابهایی در زمینه علمی –تخیلی خواندهاید و کدام یک از آنها را بیشتر از همه دوست داشتید؟
علاقهمند به ویدئوهای TED هستم و بحثهای روانشناسی و پزشکی را سعی میکنم دنبال کنم.
از نظر شما دانشمندان ایرانی از نظر علوم و فناوری در چه سطحی هستند و چقدر با سطح جهانی فاصله دارند؟
به نظر من اگر امکانات فراهم باشد، همه ما ایرانیها رقابتپذیری خوبی داریم. عموما در خارج از کشور تحصیل کنندگان ایرانی به دلیل سختکوشی و استعدادی که دارند، شناخته شده هستند.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با سنگاپور چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟
دانشجویان در سیستم دانشگاهی واحدهای بسیار زیادی میگذرانند، به همین دلیل از نظر تئوری خیلی قوی هستند. نظر شخصی من این است که در سیستم آموزشی ایران ما خیلی دیر با تحقیق آشنا میشویم. در حالی که مثلا در سنگاپور دیدهام که در بعضی اوقات دانشآموزان دبیرستانی ۱۵ تا ۱۶ ساله در قالب گروههای دو تا سه نفره وارد آزمایشگاه میشوند و در یک پروسه دو سه ماهه با کارهای تحقیقاتی آشنا میشوند و در سنین پایینتر با مسائل تحقیقاتی به صورت عملی مواجه میشوند.
وضعیت دانشجویانی که از ایران به سنگاپور برای تحصیل مهاجرت میکنند، چگونه است؟ در مقایسه با افراد بومی آنجا از نظر علمی در چه سطحی هستند؟ نقطه ضعف دانشجوهای ایرانی در خارج از کشور چیست؟
دانشجویان ایرانی بعد از گذراندن تحصیلات تکمیلی در جایگاههای خوب علمی مثل مراکز دانشگاهی و مراکز دانشبنیان در کشور سنگاپور مشغول به فعالیت میشوند.
در مورد نقطه ضعف دانشجویان ایرانی هم، به شخصه احساس میکنم ما دانشجویان ایرانی قدرت انعطافپذیری کمتری نسبت به بعضی دیگر از دانشجویان خارجی داریم و برای سازگاری با محیط نیازمند زمان بیشتری هستیم.
میزان حقوق شما نسبت به درآمد افراد متوسط جامعه سنگاپور چقدر است؟ چه بخشی از آن را دانشگاه میپردازد و چه بخشی از آن را پروژههایی که انجام میدهید، تامین میکند؟
حقوق دانشجویان دکتری در سطح قشر متوسط جامعه سنگاپور است. بسته به اینکه دانشجو از چه مسیری در دانشگاه پذیرفته شده باشد، منابع حقوق دریافتی متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، دانشجویی که از طریق بورسیه تحصیلی در دانشگاه پذیرفته شده است، حقوق خود را مستقیما از دانشگاه دریافت میکند؛ با این توضیح که تحقیقات دانشگاهی بودجه مخصوص به خود را دارند که در اکثر موارد از سوی دولت تامین میشود که در آن پروپوزالهای ارائه شده توسط آزمایشگاههای دانشگاهی بررسی و آنها را بر مبنای اهمیت موضوع و سابقه عملکردی آزمایشگاه رتبهبندی میکنند و منابع مالی مورد نظر را تخصیص میدهند.
اما به طور کلی باید بگویم که در دانشگاههای سنگاپور بودجهها به صورت درست و برنامهریزی شده در سیستم تحقیقاتی تخصیص داده میشود و به دلیل حقوق و فاندهای خوب مالی برای پژوهش، بسیاری از اساتید برجسته دنیا ترغیب میشوند که وارد این کشور شوند.
پروژههای تحقیقاتی در سنگاپور چطور تعریف میشوند و منابع مالی آن چطور تامین میشوند؟ آیا صنایع منابع مالی هستند یا سازمانهای دیگر؟
اساس گرفتن فاند یا گرانت در اکثر کشورهای دنیا مشابه هم است. به زبان ساده پروپوزالی را برای طرحی تعریف میکنید و این پروپوزال توسط داوران مراکز مخصوص فاندینگ بررسی میشود و به مراحل بعد فرستاده میشود و در نهایت بودجه لازم با توجه به اهمیت موضوع تحقیق تخصیص داده میشود. در سنگاپور تحقیقات مربوط به سرطان از اهمیت بالایی برخوردار است و معمولا بودجههای خوبی به این پژوهشها تعلق میگیرد و شانس بالاتری در دریافت گرنت یا فاند دارند.
در سنگاپور بنیادهایی مانند بنیاد ریاست جمهوری یا بنیادهای خیریه یا کاملا خصوصی وجود دارند که منابع مالی این پروژهها را تامین میکنند. بودجههایی که این مراکز در اختیار محققان میگذارند متفاوت است؛ به طور مثال؛ مرکز NRF یا بنیاد ملی تحقیقات سنگاپور بودجههای بسیار زیادی را از ۳ تا ۷ میلیون دلار ارائه میدهند و بعضی دیگر فقط مخصوص دانشجویان دکتری است که تازه درسشان را تمام کردهاند و وارد پستدکتری شدهاند که مبالغ کمتری را شامل میشود.
در ارزیابی این پروپوزالها فاکتورهای مهمی مورد بررسی قرار میگیرد که سابقه پژوهشی محقق، تعداد مقالات، نشریاتی که مقالات در آنها چاپ شده، همینطور کاربردی شدن آنها و میزان توجه به آن در جهان از آن دسته هستند.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟
سعی کنند برای رسیدن به چیزهایی که میخواهند تلاش و ممارست داشته باشند و بدانند که برای به دست آوردن یک چیز شاید مجبور باشند از یک سری چیزهای دیگر بگذرند.
شما از پیامرسانها مثل تلگرام و واتسآپ استفاده میکنید؟ به نظر شما این پیامرسانها چه تاثیری روی ما گذاشتهاند؟ آیا در دنیای تحقیقات و پژوهشی شما تاثیری داشته؟
نقش پیام رسانها در زندگی امروزی غیر قابل انکار هست با این حال من به شخصه از پیامرسانها برای ارتباط با خانواده و همکاران استفاده میکنم. مسالهای که به نظر من در مورد این موضوع اهمیت دارد مدیریت زمان و استفاده مناسب و به اندازه از این برنامههاست.
در زمینه کارهای پژوهشی پلتفرمهای دیگری وجود دارد که به نظر مفیدتر از این شبکههای اجتماعی هستند.
بزرگترین آرزویتان برای خودتان و دنیا چیست؟
آرامش را برای همه مردم دنیا آرزو میکنم و امیدوارم که از مشکل شیوع بیماری کرونا که تمام جهان را فراگیر شده زودتر خلاص شویم.
در ادامه میتوانید ویدئوی این محقق را در زمینه ایمونوتراپی شخصی تماشا کنید:
نظر شما