به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری ایسکانیوز، از روزهای آغازین کرونا در جهان، اعمال قرنطینهها و دور شدن آدمها از اجتماعات شکل روابط انسانی هم به یک باره دچار تغییر شد. روند عضویت افراد در فضای مجازی سرعت گرفت و اتفاقی که شاید باید ده سال زمان میبرد زودتر از موعد با کاتالیزوری به نام کرونا شتاب گرفت. در این شرایط اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی گسترده شدند تا فرصت ارتباطات جمعی از انسان گرفته نشود و آدمها باهم تعامل کنند. «کلاب هاوس» یکی از همین شبکههای اجتماعی بود که مبتنی بر ارتباط شنیداری و گفتاری کار میکند و در فرصت کمی مخاطبان بسیاری را به خود اختصاص داد. این شبکه اجتماعی در ایران هم با استقبال مردم مواجه شد و حتی سیاسیون هم از این بستر استفاده کردند. وزیر ارتباطات به این فضا آمد و کاندیداها برای تبلیغات از آن بهره بردند.
بازدیدهای هزارنفری کلابهای همسریابی «کلاب هاوس»
سری به این شبکه اجتماعی زدیم اما چیزی که توجه ما را به خود جلب کرد، کلابهای همسریابی بودند که بازدیدهایی بیش از هزار نفر داشتند و بعضا شاهد حضور افرادی بودیم که به راحتی به این فضا اعتماد کرده و اطلاعات هویتی و حتی گاهی حدود محل سکونت خود را در میان جمع اعلام میکردند. در این میان تعداد خانمهایی که راحتتر اطلاعات میدادند بیش از مردان بود. پیشرفت تکنولوژی و لزوم استفاده از فناوریهای جدید در یک جامعه رو به پیشرفت اجتناب ناپذیر است اما باید بستری ایجاد شود که مردم ما در برخورد با شبکههای اجتماعی جدید هیجانی برخورد نکند و نسبت به آسیبهای اجتماعی آن آگاهی داشته باشند.
جوانهای بیهدف و سردرگم در شبکههای اجتماعی
مساله را میتوان از منظر دیگری هم دید. اگر نگاهی به وضعیت فعلی جوانان در کشور بیاندازیم و مشکلات آنها در اشتغال و ازدواج را بررسی کنیم به رابطه باریکی بین تمایل حضور آنها در فضاهایی مانند کلابهای همسریابی به دلیل داشتن اوقات فراغت بسیار و نداشتن هدف میرسیم. جوانی که در میانه سی سالگی قرار دارد اما هنوز نه به ثبات شغلی رسیده و نه امیدی به تشکیل خانواده دارد، فرصت بیشتری برای دوستیابی در این فضاها دارد و راحتتر میتوان او را از مسیر درست زندگی به منجلاب انحرافات اخلاقی کشاند. مشکلات اقتصادی کمرشکن را نمیتوان در بروز آسیبهای اجتماعی نادیده گرفت.
دوست شدن در کلاب هاوس راحتتر از خیابان
مصطفی اقلیما؛ رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز معتقد است که این کلابها فضا و بستر راحتتری برای دوستیابی بدون دردسر به ویژه برای پسران ایجاد کرده است. او با اشاره به آسیبهای اجتماعی که در این فضاها میتواند دختران را تهدید کند، گفت: بسیاری از این کانالها که با نام همسریابی فعالیت میکنند، در واقعیت برای این منظور ایجاد نشدهاند؛ برخی افراد سودجو این کانالها را اداره میکنند. من کم ندیدهام دخترانی را که در فضای مجازی با کسی آشنا شده و فریب خوردهاند.
او افزود: پسری که واقعا نیت ازدواج داشته و شرایط را دارا باشد در این فضاها حضور ندارد و خانواده به او کسی را معرفی میکنند. دخترانی که وارد رابطههای این چنین میشوند باید بدانند که این آدم اگر ذرهای قصدازدواج داشت به این شکل و از طریق فضای مجازی با او وارد رابطه نمیشد. معلوم است پسری که با صد دختر دوست بوده با چه نیتی عضو این کلابها میشود. دوستیابی در خیابان برای آن پسر دردسر دارد پس سادهترین راه را انتخاب میکند و عضو شبکههای مجازی و کلابهای همسریابی میشود. این کلابها فقط برای دوستی ایجاد میشوند و نیت ازدواج پشت آنها نیست.
99 درصد پسران کلابهای همسریابی با هدف رابط جنسی عضو میشوند
او ادامه داد: بسیاری از همین پسرها اگر در خیابان و با صراحت از دختری درخواست دوستی کنند با برخورد بدی از طرف آن دختر مواجه میشوند پس مجبورند از این طریق و در ظاهر برای ازدواج درخواستشان را مطرح کنند در حالی که بعد از رسیدن به هدفشان دختر را رها میکنند. 99 درصد دخترانی که وارد رابطه دوستی با پسری میشوند برای ازدواج است اما 99 درصد پسران با هدف رابطه جنسی با دختری دوست میشوند. طبق آمار و تحقیقاتی که ما انجام دادیم بیش از 80 درصد پسران با دوستان دختر خود ازدواج نمیکنند و همسرشان کسی است که خانواده برای آنها انتخاب کرده است.
پسران بیشتر خطا دارند اما دختران بیشتر متهم میشوند
پدر مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به نقش پررنگ خانواده در خانوادههای ایرانی و فاصلهای که فرهنگ ما با ازدواجهایی به این سبک دارد، عنوان کرد: هنوز در جامعه ما بچهها تابع پدر و مادر هستند. پسرها میگویند خانواده اجازه نمیدهد که ما با دختری ازدواج کنیم که با او دوست بودهایم. دختری را میشناختم که تا خواستگاران میفهمیدند او تنها زندگی میکند با او ازدواج نمیکردند زیرا مادر پسر اجازه نمیداد و میگفت معلوم نست آن دختر چه خلافهایی مرتکب شده است این درحالی است که پسران بیشتر خطا دارند اما دختران بیشتر متهم میشوند.
او بیان کرد: در این کلابها پسر با نیت ازدواج جلو میآید و بعد از مدتی برای آشنایی بیشتر از دختر درخواست رابطه میکند و زمانی که به هدفش رسید او را رها میکند. در خارج از ایران از این مراکز استفاده میکنند و واقعا نیت ازدواج دارند چون شکل روابط مانند ایران نیست و افراد تنها زندگی میکنند و ارتباط چندانی با خانواده ندارند اما فرهنگ ما اینطور نیست. تمام این کلابهای همسریابی جز آسیب چیزی ندارند. برخی ازدختران هم به راحتی به افراد این کانالها اعتماد میکنند. برای اصلاح این وضع نهادهای نظارتی و قوانین راهگشا نیستند.
نگاههای جنسیتی در جامعه و آسیبهای آن
اقلیما وجود نگاههای جنسیتی در جامعه را یکی از عوامل این آسیب اجتماعی میداند و در این باره توضیح داد: خانمها بیش از مردان اهل صحبتهای علمی هستند و 99 درصد آنها به ارتباط خوب و بودن با یک مرد فهمیده اهمیت میدهند و مساله جنسی اولویت بعدی آنهاست در حالی که مردان حاضر در این کانالها بیشتر به دنبال رابطه جنسی هستند. این تفکر را از کودکی به مردان آموختهاند که هرکاری که دوست داشتید میتوانید انجام دهید اما زنان برای خود حد و مرزی دارند. دختر و پسر گاهی هر دو در یک خانواده بزرگ شدهاند اما نگاه جامعه و فرهنگ غالب آنها را تغییر داده است.
پدر مددکاری اجتماعی ایران اظهار داشت: 50 سال طول میکشد تا یک تفکر فرهنگی در جامعه نهادینه شود یک روزه نمیتوان آن را تغییر داد. نسل جدید هم این تفکر را دارند. شاید با کسی دوست شوند اما بعد از پایان آن رابطه گریه میکنند چون انتظار داشتند که او با بقیه فرق کند. با اینکه آگاهی در نسل جدید بیشتر شده و روشنفکر شدهاند اما خود را گول میزنند و وارد رابطه میشوند به این امید که آن فرد با دیگری فرق کند. گاهی افراد در کلابهای علمی هم با نیت دوستیابی عضو میشوند. شاید نیت آن کلاب این نباشد اما این نگاه در من نوعی هنوز وجود دارد زیرا کمبود نیاز جنسی هنوز در ما وجود دارد. زمانی این مشکل حل میشود که مرد و زن نگاه جنسیتی به هم نداشته باشند. با برنامهریزی درست و بررسی رفتارها در بلند مدت میتوان این موضوع را اصلاح کرد.
دولتها باید نگاه خود به زنان و مردان را تغییر دهند
نقش دولتها در تغییر نگاههای غلط حاکم برجامعه از نکاتی بود که رئیس انجمن مددکاری ایران به آن اشاره کرد. اهمیت به استعدادهای زنان و آگاهی بخشی به جامعه از نظر این استاد حوزه مددکاری اجتماعی نکتهای است که باید دولتها به آن توجه کنند. او در این خصوص عنوان کرد: دولتها باید نگاه خود به زنان و مردان را تغییر دهند و از کودکی این آموزش داده شود. فرهنگها در نقاط مختلف شهر تفاوت دارد و روی آدمها تاثیر میگذارد. اگر پسری همکلاسی دختر خود را به منزلش در جنوب تهران برساند اهل محل با دید بد به او نگاه میکند و خانواده با او برخورد میکنند این درحالی است که این فشار اجتماعی و نگاه مردم در شمال شهر وجود ندارد. این دولتها هستند که با روشهایی که اعمال کردهاند ارزشها را ایجاد میکنند. باید نگاه جنسیتزده در مسئولین تغییر کند.
چرا هیچ گاه پستهای مهم را در اختیار زنان نمیگذاریم؟
او ادامه داد: همین امروز نگاه کنید که زنان بیشتر از مردم رای میدهند اما کدام زن مسئولیت بالایی دارد و براساس تجربه، تخصص و جدیت جایگاهی را کسب کرده است؟ چرا هیچ گاه پستهای مهم را در اختیار زنان نمیگذاریم؟ مشکل اینجاست که چون آقایان قانونگذارند میان زنان و مردان فرق گذاشتهاند. این نگاه باید در مسئولان و خانواده رفع شود. هیچ کودکی دزد، جانی و قاتل متولد نمیشود بلکه ما با روشهای غلط در خانواده و جامعه او را به این سمت میکشانیم. تا بحث رفع مشکلات فرهنگی میشود توصیه به کتاب خواندن میکنند درحالی که عملکرد ما فرهنگ ما است. ما در اصلاح امور آموزش نمیخواهیم بلکه عملکرد و رفتار درست میخواهیم و این به مرور فرهنگ را اصلاح میکند. اگر ده قانون داشته باشیم اما اجرا نشوند اهمیتی ندارد بلکه اجرا تاثیرگذار است. مردم رفتار دولتها را میبینند. اگر قانونی درست اجرا شود تبدیل به فرهنگ میشود.
فیلترینگ راهکار نیست آگاهی بدهید
اقلیما تاکید کرد: به آدمها نمیتوانیم بگوییم عضو این کلابها نشو اما ما باید زیرساختها را درست کنیم، آگاهیها را افزایش دهیم و نگاههای جنسیتزده تغییر کند تا خود به خود این مسائل به وجود نیایند. در این شرایط اگر کسی هم به سمت این کلابها رفت دیگر به اختیار خود رفته و مشکلاتش پای خودش است. مسائل شخصی افراد به خودشان ارتباط دارد. ما با فیلتر کردن و بستن این کلابها راه به جایی نمیبریم بلکه باید به جامعه آگاهی دهیم و نگاهها را تغییر دهیم. ماجرای ما شبیه ماجرای پیامبر (ص) شده که کسی از او درخواست کرد که به کودکی بگوید خرما نخور اما پیامبر گفت من خرما خوردهام و نمیتوانم به آن بچه توصیه کنم. ما هم امروز خرما خوردهایم و به جوانان توصیه میکنیم که کاری را انجام ندهند. باید به آدمها آگاهی داد و بعد براساس اختیارشان عمل کنند.
لزوم آموزش سواد رسانه در سطح گسترده
شاید نکته مهمی که باید در جامعه ما جدی گرفته شود، آموزش سواد رسانه و فرهنگ برخورد با فضای مجازی است. البته چندسالی است که این مبحث در کتب درسی گنجانده شده است اما با توجه به این که مردم ما علاقه بسیاری به استفاده از این فضاها دارند لزوم آموزش گسترده استفاده از آنها بیش از گذشته احساس میشود و تنها نباید به آموزش کودکان و نوجوانان بسنده کرد. کمااینکه آنچه در کلابهای همسریابی دیدیم حضور جمع زیادی از جوانان بود. اعمال اهرمهای فشار، فیلترینگ و بستن راه ارتباط مردم با این شبکههای اجتماعی راهکار مقابله با آسیبهای اجتماعی حاصل از آنها نیست و تنها پاک کردن صورت مساله است. شاید حتی این شبکهها آسیبهای پنهان جامعه را آشکارتر کنند و این باید کلید راهی برای محققان و جامعهشناسان باشد تا رفتارهای اجتماعی را بررسی، آسیبها را شناسی و متناسب با فرهنگ ما راهکارهایی عملی ارائه دهند. ریشهیابی برخود هیجانی مردم ما فناوریهای جدید، وظیفه دولتها است تا با استفاده از کارشناسان به روش درستی برسند. پلیس و نهادهای نظارتی هم وظیفه دارند که علاوه بر شناسایی و مقابله با بزههای رخ داده در این فضاها به مردم آگاهی دهند که اطلاعات هویتی و شخصی خود را به راحتی در اختیار غریبهها نگذارند.
نظر شما