به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، موضوع ازدواج جوانان همواره یکی از مسائل پر بحث و جدل جامعه بوده است. با وجود اسناد بالادستی متعدد مبنی بر ایجاد ساز و کاری مناسب برای تسهیل ازدواج جوانان، هنوز راهکاری صحیح و مشخصی برای حل معضل ازدواج اتخاذ نشده و هنوز اندرخم یک کوچه قرار داریم.
در این بین اما افزایش سن ازدواج در دختران نیز یکی از موضوعاتی است که به گفته برخی کارشناسان، منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی در طولانی مدت خواهد شد. در همین ارتباط، گفتوگویی داشتیم با سیمین کاظمی استاد دانشگاه و جامعهشناس که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
بنظر شما در چندسال گذشته، افزایش سن ازدواج دختران منحصر به ایران است؟
متوسط سن ازدواج زنان بر اساس آمار ثبت احوال در سال ۱۳۹۸، ۲۳.۵ سال بوده که البته این افزایش سن ازدواج پدیدهای منحصر به زنان نیست و در مردان هم متوسط سن ازدواج افزایش یافته و به ۲۷.۶ سال رسیده است. همچنین بر اساس دادههای بینالمللی افزایش سن ازدواج زنان یک پدیده بین المللی است که نه تنها در کشورهای توسعه یافته بلکه در کشورهای درحال توسعه هم اتفاق افتاده است. مثلاً این روند افزایشی نه تنها در سوئد، نروژ و انگلیس وجود دارد بلکه در عربستان و ترکیه هم دیده میشود که البته بعضی کشورها مانند سوئد، متوسط سن ازدواج به طور چشمگیری بالاتر است. این ها را گفتم برای اینکه از اغراق در مورد افزایش سن ازدواج پرهیز شود و واقعیتر به موضوع نگریسته شود.
افزایش سن ازدواج منحصر به زنان نیست
آیا با افزایش روند سن ازدواج دختران در ایران موافق هستید؟
در ایران صحبتهای زیادی میشود که تعداد زنان مجرد افزایش یافته و بسیاری از این بابت اظهار نگرانی میکنند. این در حالی است که طبق نتایج سرشماری سال ۹۵، تعداد زنان هرگز ازدواج نکرده در سن ۲۰ تا ۵۰ سال، حدود سه میلیون و ششصدهزار نفر و تعداد مردان هرگز ازدواج نکرده در همین بازه سنی بیش از پنج میلیون و هشتصدهزار نفر بوده است. در واقع تجرد زنان نسبت به مردان، بیشتر برجسته میشود. این موضوع در وهله اول، برخاسته از نگاه سنتی به نقش زنان است که گویا اگر زنی ازدواج نکند، مرتکب انحراف از ارزش های اجتماعی شده چون قادر به ایفای نقش همسری یا مادری خود در جامعه نشده است.
آیا افزایش سن ازدواج موجب آسیبهای اجتماعی میشود؟
افزایش سن ازدواج تبعاتی به دنبال دارد از جمله این که، افزایش سن ازدواج زنان در جامعه ای که فرزندآوری تنها در چارچوب خانواده تعریف شده است، یکی از عوامل کاهش فرزندآوری و کاهش رشد جمعیت خواهد بود. علاوه بر این در شرایطی که یکی از کارکردهای خانواده، کنترل میل جنسی است، افزایش سن ازدواج نیز می تواند زمینه را برای شکل گیری اشکال بدیل روابط مرد و زن فراهم کند که ممکن است قابل پذیرش یا قابل تحمل نباشد؛ مخصوصاً در شرایطی که دولت اصرار به کنترل میل جنسی و انداختن آن در مسیر رؤیت پذیر و قابل نظارت داشته باشد.
بنظر شما افزایش سن ازدواج در زنان طبقه فرودست، نمیتواند آسیبی به همراه داشته باشد؟
نکته مهمی که در تجرد قطعی زنان به عنوان یکی از تبعات افزایش سن ازدواج نگران کننده است، زنان طبقه فرودست هستند که در حال حاضر وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند و فاقد شغل و منبع درآمد هستند و فعلاً با اتکا به خانواده و والدین زندگی را میگذرانند. این گروه از زنان در دوره سالمندی ممکن است در وضعیت معیشت شان مشکلات جدی وجود داشته باشد و در شرایطی که حمایت اجتماعی از سالمندان اندک است، دوره سالمندی دشواری در پیش داشته باشند.
اول مسکن؛ بعد ازدواج
عواملی مانند سربازی اجباری پسران، کمبود شغل و مشکلات اقتصادی را تا چه میزان بر افزایش سن ازدواج دختران موثر میدانید؟
عواملی که نام برده اید در وهله اول بر تمایل و آمادگی پسران برای ازدواج تاثیر می گذارد که این عامل ممکن است به طور کلی بر میزان ازدواج تاثیر بگذارد. مردان چون به طور سنتی به عنوان نان آور خانواده شناخته می شوند، برای ازدواج لازم است شاغل باشند یا دست کم منبع درآمد ثابتی داشته باشند. وقتی آمار بیکاری در کشور در حال افزایش است و تأمین مسکن یک معضل جدی است، بدیهی است که مردان ترجیج میدهند که ابتدا این مشکلات را حل کنند و بعد ازدواج کنند که همین از عوامل افزایش سن ازدواج و کاهش ازدواج است. البته در کنار این تغییرات فرهنگی، در جامعه هم موجب شده که ازدواج زودهنگام یک اولویت زندگی بخشی از مردان نباشد و حتی کسانی که از رفاه نسبی برخوردارند، تصمیم به ازدواج زودهنگام نداشته باشند.
افزایش سن ازدواج دختران را عدم تمایل آن ها به ازدواج میدانید و یا اینکه شرایط کشور سبب شده تا با این پدیده مواجه شویم؟
در گذشته ازدواج و بچه دار شدن هدف اصلی و رسالت اصلی زنان در طول حیات شان به شمار می رفت. اهمیت ازدواج زنان به قدری بود که در بعضی اجتماعات به محض تولد دختر برای آینده او تصمیم گیری می شد و تعیین می شد با چه کسی ازدواج کند؛ اما امروز اوضاع در حال تغییر است. میزان باسوادی زنان از ۸ درصد در سال ۳۵ به ۸۴ درصد در سال ۹۵ رسیده است. تعداد زنان با تحصیلات عالی افزایش یافته و تمایل زنان به مشارکت اجتماعی و اقتصادی بیشتر شده است. همچنین شهرنشینی گسترش یافته و تغییرات فرهنگی اتفاق افتاده است. در سال ۱۳۳۵ که متوسط سن ازدواج ۱۹ سال بود، چنین عواملی وجود نداشت. متاسفانه این موضوعات سبب شده تا اهمیت ازدواج به ویژه در زنان جوانتر، کاهش داشته باشد.
تغییر اولویت زنان را تا چه حد بر افزایش سن ازدواج اثرگذار میدانید؟
به طور کلی عواملی مثل تحصیلات، اشتغال زنان، وضعیت اقتصادی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی بر تصمیم گیری افراد در مورد ازدواج و کیفیت آن موثر هستند. در ایران اولویت زنان جوان تغییر کرده است و دیگر همچون گذشته ازدواج اولویت اصلی آنها نیست. بلکه تحصیلات عالی مقدم بر ازدواج است. بعد از آن هم زنان می کوشند شغلی به دست آورند و سرانجام با فردی که با هنجارها و ارزش های فرهنگی جامعه مطابقت دارد ازدواج کنند و البته این ازدواج باید به دلخواه و انتخاب خودشان باشد. یعنی زنان تا حدودی اختیار ازدواج را به دست آورده اند.
انتهای پیام/
نظر شما