زبان فارسی از دیرباز تاکنون آماج تاخت و تازهای بسیاری بوده است کمااینکه افراد دغدغهمند در این حوزه نیز کم نبوده و نیستند. به تازگی در صفحهای منتسب به استاد شفیعیکدکنی موضوعی با نام «جعلیات شاهنامه» مطرح شد که واکنشهای زیادی در فضای مجازی به دنبال داشت. از این رو خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز با علیرضا قیامتی استاد دانشگاه و شاهنامه پژوه گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم.
بهتازگی در صفحهای منتسب به استاد شفیعی کدکنی اشعاری با نام «جعلیات شاهنامه» منتشر شده است، نظر شما در این مورد چیست؟
ابیات تا حدودی درست مطرح شده بود؛ اما نتیجه گیریها را خیلی صریح قاطع و استوار اعلام کردند. بعضی از ابیات مشکوک است. برخی دیگر خیلی مشکوک است. برای نمونه درباره بیت «بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی» نتیجههایی که مدیر صفحه استاد گرفته بود، نتیجههای علمی و دانشورانهای نیست. در صحبتی که با خالقی مطلق شد، نظر ایشان نیز همین بود. حتی ایشان نیز نظرشان را به این صراحت بیان نکرده و از لفظ مشکوک استفاده میکنند. مثلا ابیاتی که در نکوهش اعراب است را نمیتوان گفت از جعلیات است. چون کاتبان در آن زمان اینها را یادداشت می کردند و زیر نظر فرمانروایان بغداد بودند، ابیات اینچنینی را حذف می کردند و اگر در نسخههایی نیست دلیلی بر این است که حذف می شده نه اینکه اضافه شود. نظر استاد خطیبی این استکه یک عده شعوبیه که گروهی بودند طرفدار ایران و ایرانی که ضد بیدادگری فرمانروایان بغداد قیام کرده بودند و از طرفی برای احقاق هویت ایرانی تلاش می کردند، هایشان باعث شده که برخی از ابیات وارد شاهنامه شود و در برخی نسخهها دیده می شود. اتفاقا شعوبیه بعد از فردوسی هیچ قدرتی نداشتند. نتنها قدرتی نداشتند که اتفاقا نگاه اینگونه است که اگر ابیات در برخی نسخهها نیستند نشاندهنده این است که این کاتبان برای خوشایند حاکمان و حتی از ترس حاکمان بغداد و یا حاکمان غزنوی و سلجوقیان اینها را حذف می کردند.
نظر شما درباره نژادپرستی که به فردوسی و شاهنامه نسبت می دهند چیست؟
اصلا در شاهنامه بحث نژادگی مطرح نیست و فرهیختگی بالاتر از نژادپرستی است. در آن زمان گروهی بودند که بیدادگری می کردند. همه این بیدادگری را قبول دارند و عکسالعمل هیچ ربطی به دین اسلام، مذهب خاص یا اعراب نداشته؛ بلکه روی فردوسی به همان گروهِ ظالم است. وی اگر آنها را نکوهش می کند نکوهش یک قوم نیست؛ بلکه گاهی اعراب را ستایش هم می کند آنجایی که آزادگی پیشه میکنند. چند جای دیگر هم فردوسی به شیر شتر و سوسمار خوردن در شاهنامه اشاره کرده است، که الحاقی هم نیست. این شیر شتر خوردن و سوسمار خوردن مضمون پرتکراری است که حتی شاعر عرب ابونواس نیز آن را در مضامین شعری اش دارد. ناصرخسرو نیز در سفرنامه به شیر شتر خوردن و سوسمار خوری اعراب به عنوان سبک غذایی آنها اشاره میکند؛ همچنین اسدی در مناظره معروفش نیز به غذای اعراب اشاره می کند. واکنش فردوسی برای کسانی است که بیدادگری می کردند و به ایرانی ها اجازه کوچکترین عکس العملی ندادند. بسی رنج بردم در چهار نسخه معتبر آمده است و نمیتوان به قاطعیت بگوییم جعلی است و می توانیم بگوییم تردید داریم.
میتوان بیت معروف «بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی» را طبق نظر صفحه استاد شفیعی کدکنی از جعلیات خواند؟
این بیت که از زمان پادشاهی یزدگرد آمده است به دو دلیل استناد کرده اند که از جعلیات است. یکی اینکه در نسخه های شاهنامه نیست و دیگر بخاطر بهکارگیری کلمه عجم. در صورتی که این بیت در نسخه کراچی، لندن، پاریس، برلین و در ترجمه عربی شاهنامه(ترجمه بنداری) نیز وجود دارد و نمی توان این را بیت به طور قطع جعلی خواند. در برخی نسخه های قدیمی تر نیز دیده می شود. به همین دلیل قطعا از جعلیات نیست. برخی گفته اند واژه عجم را فردوسی بهکار نمیبرده چون اعراب برای تحقیر ایرانی ها به کار میبرده است و اینگونه نیست. بلکه واژه عجم در ابیات دیگر شاهنامه نیز وجود دارد و فردوسی از این کلمه حداقل 4بار استفاده کرده است. در واقع فردوسی این کلمه را نه بعنوان تحقیر بلکه بعنوان ایرانی بکار برده است.
نظرتان راجع به بیت «چنین گفت پیغمبر راستگوی/ز گهواره تا گور دانش بجوی» چیست؟
این بیت در دوران پهلوی و در قرن معاصر سروده شده است. فردی این حدیث پیامبر را به صورت منظوم درآورده و استاد سعید نفیسی یا مینوی برای کتابهای درسی آن را انتخاب می کنند. در حقیقت این بیت در هیچ کدام از نسخه های شاهنامه نیست و از جعلیات است. حتی چند نسخه کهن را نیز مطالعه کردیم که این بیت در آن نبوده است.
آیا همچنان که در صفحه استاد شفیعی کدکنی آورده شده است، ابیات «ز شیر شتر خوردن و سوسمار/ عرب را بدانجا رسیده است کار/ که تاج کیانی کند آرزو/ تفو بر تو ای چرخ گردون تفو) از جعلیات شاهنامه است؟
به هیچ روی نمی توان صراحتا این بیت را جزو جعلیات اعلام کرد. مهم ترین دلیل این است که در ترجمه عربی شاهنامه آمده است. در واقع ترجمه بنداری قدیمی ترین ترجمه شاهنامه است و همزمان با نسخه قدیمی شاهنامه ترجمه شده است. به همین خاطر نمی توان این بیت را به طور قطع جعلی برشمرد؛ چراکه در ترجمه عربی بنداری است و دیگر اینکه در نسخه های دیگر مانند نسخه لنینگراد 733 و همچنین در نسخه قاهره و کراچی آمده است و باز هم در نسخه شاهنامه استانبول 1927 موجود است. اساسا این دو بیت را نمی توان الحاقی گرفت. برخی گفتند این ابیات بوی نژادپرستی می دهند در صورتی که این نژادپرستی نیست. فردوسی به هیچ عنوان نژادپرست نبوده است و اینکه بگوید ایرانی ها بر دیگران برتری دارند چنین نیست.
پس شما فکر میکنید از به کارگیری واژه «عرب» در شعرش چه منظوری داشته است؟
فردوسی اگر کلمه عرب را بهکار میبرد به معنی قوم یا ملت عرب نیست. زمان جنگ تحمیلی از واژه عراقی به عنوان دشمن استفاده می شد و این کلمه عرب نیز ربطی به نژاد اعراب ندارد و هیچ ربطی به اسلام یا مذهب خاصی نداشت. بلکه این افراد حتی از فرامین اسلام نیز سرپیچی کرده بودند و آموزه های اسلامی را بهکار نمیبردند که اینگونه به ایرانی ها ستم می کردند، لذا فردوسی نمی توانست آرام بنشیند و در برابر اینهمه بیدادگری ساکت بماند که مباداد بعدها یکسری افراد به او انگ بزنند. مضمون شیر شتر و سوسمار خوردن علاوه بر شاهنامه در کتابهای بسیار متعدد دیگر از جمله شاعر عرب ابونواس آمده است؛ همچنین در تاریخ طبری و سفرنامه ناصر خسرو نیز این مضمون دیده میشود. در واقع این مضمون اشاره به فرهنگ غذایی یک ملت دارد و نمی توان آن را توهین خواند. این ابیات فقط به گروهی که بیدادگری می کردند برمی گردد.
شعر «عرب هرچه باشد مرا دشمن است/ کج اندیش و بدخوی و اهریمن است ... » نیز از جعلیات شاهنامه محسوب میشود؟
بی شک این شعر از جعلیات است و بوی نژادپرستی دارد. در شاهنامه هیچ نژادی بر نژاد دیگر برتری ندارد و گمان می کنم شاعری از معاصران آن را سروده است.
نظرتان در مورد ابیات «زنان را ستایی سگان را ستای/ که یک سگ به از صد زن پارسای/ زن و اژدها هر دو در خاک به/ جهان پاک ازین هر دو ناپاک به» چیست؟
در واقع این ابیات نیز کاملا جعلی است و در هیچکدام از نسخههای شاهنامه نیامده. معلوم نیست از کجا وارد ادبیات ما شده است.
درباره اینکه آیا فردوسی عربستیز بوده است توضیحی بفرمایید.
فردوسی عربستیز نبوده، بلکه ظلمستیز نسبت به فرومانروایان بغداد بوده است. فردوسی به ظالمان و بیگانگان سخت تاخته است. بلکه در داستان بهرام گور از لقمان و قبایل عرب تعریف می کند. فردوسی به هیچ وجه نژادگی نکرده است.
اندیشه فردوسی در شاهنامه در مورد جنس زن چه بوده است؟
شاهنامه ضدزن نیست. بیت «زن و اژدها... » در هیچ کدام از نسخ شاهنامهنیست و در هیچ جا پیدا نمیشود و قطعا جعلی است. نتنها فردوسی زن ستیز نیست بلکه در هیچ حماسه دیگری اینقدر والا و بالا جنس زن ستایش نشده است. همانطور که میبینیم در ابیاتی این چنینی «به پاکی و پارسایی زن که هم غمگسار است و هم رایزن» به پاکی و غمگساری زن اشاره می کند. فردوسی از بانوی خود در داستان بیژن و منیژه یاد می کند. واژه هایی که فردوسی برای همسر خود در شاهنامه استفاده کرده است در هیچ اثر حماسی استفاده نشده است. زنان در شاهنامه در نقش مادری ویژه هستند. مانند فرانک، تهمینه و رودابه و در نقش همسری مانند فرنگیس و جریره که سرآمد و وفادار هستند. زنان در شاهنامه به عنوان پاکترین افراد یاد شدهاند و همه ویژگیهای مثبت انسانی در شاهنامه در اوج است.
«چو ایران نباشد تن من مباد/ بدین بوم و بر زنده یک تن مباد» در صفحه استاد شفیعی کدکنی به عنوان جعلیات شاهنامه معرفی شده است. نظر شما چیست؟
مصرع اول در بیشتر نسخه های معتبر شاهنامه است ولی مصرع دوم مشکوک است و در بیشتر نسخه ها نیست؛ ولی در برخی از نسخه های معتبر وجود دارد و می توان گفت این بیت را نمی توان به هیچ وجه از جعلیات خواند.
آیا فردوسی از واژههای عربی در شاهنامه استفاده کرده است؟
فردوسی با هیچ زبان و ملیتی مشکلی نداشته؛ اما زمانی که زبان فارسی در خطر بوده است هویت ایرانی را به ایرانی ها برگردانده و پرچمدار زبان فارسی بوده است. در قرن چهارم می بینیم که 17 تا 18 درصد از کتابهای آن زمان از واژههای عربی استفاده شده اما میزان استفاده از این کلمات در شاهنامه کمتر از 2درصد و این نشاندهنده این است که فردوسی با زبان عربی یا هر به طور کلی زبان بیگانه دشمنی نداشته اما زمانی که زبان فارسی بوده تا جایی که توانسته و وزن شعر به او اجازه داده است، از واژههای بیگانه عرب یا غیرعرب استفاده نکرده است. فردوسی در زمانه ای که بسیاری به سمت و سوی کلمات عربی میرفتند، تلاش کرده واژه عربی استفاده نکند. در واقع زمانی که زبان فارسی در خطر بوده و زبان به سمت زبان عربی می رفته است؛ فردوسی عامدانه و آگاهانه زبان فارسی را نگهداشته است. میهن دوست با نژادپرست متفاوت است؛ او انسان دوست است. همه ما میدانیم که فردوسی تمام تلاشش را برای حفظ زبان فارسی در برابر واژههای بیگانه بکار برده است و اینکه انگیزه ایران و ایرانی نداشته، درست نیست.
آیا شما ابیاتی را که در پیج صفحه شخصی استاد شفیعی کدکنی بارگذاری شده است و نام جعلیات بر آن گذاشتهاند را میپذیرید؟
نیاز است استاد شفیعی کدکنی مطالبی که در پیج مطرح شده است را تایید کنند و اگر تایید نمی کنند باید نسبت به آن اعلام برائت کنند. اگر این ها باور استاد کدکنی باشد همه اینها پاسخ خواهد داشت و اگر نظر شخصی ادمین است، باید برای جریانسازی از نام ایشان استفاده نکنند.
انتهای پیام/
نظر شما