سوخت‌بر درد فقر و بیکاری دارد قاچاقچی نیست/ هفته‌ها در مرز بدون آب و غذا

یک فعال اجتماعی گفت: منظور ما از سوخت‌بر جوانان بی‌سواد نیست و افراد حتی با فوق لیسانس و دکتری مجبور به انجام این کار می‌شوند و بعد از آن که شغلی پیدا نکردند با هزار دردسر ماشینی می‌خرند و سوخت‌بری می‌کنند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، استان چند اقلیم سیستان و بلوچستان با رنگ‌های فریبنده پارچه‌ها و صنایع دستی بلوچی این روزها حال خوشی ندارد؛ دوری از مرکز، خشکسالی، قاچاق، فقر و بیکاری گریبان‌گیر مردم این استان شده است و این بار کیلومترها دورتر از کردستان و ماجرای کولبرها قصه غم‌انگیز سوخت‌برها روایت می‌شود.

بیشتر بخوانید

کولبری بانوان مصداق خشونت علیه زنان / کیلومترها راه با دبه‌های سنگین برای فرار از تشنگی

سوخت‌بر کسی که با خودرو خود یا شخصی دیگر مقداری سوخت از مرز خارج می‌کند، آن‌ها می‌گویند که قاچاقچی نیستند و از درد فقر و بیکاری مجبور به این کار شده‌اند.

 برای آسیب‌شناسی بیشتر موضوع سراغ یکی از فعالان اجتماعی منطقه رفتم که خود از نزدیک درد مردم را لمس کرده است. یاسین برفروشان جوانی بلوچ است که دغدغه مردمش را دارد، او معتقد است که سوخت‌بری ابعاد گوناگون دارد و نمی‌توان صرف انجام کارهای هیجانی و یک‌باره مانند بستن مرزها مشکل را حل کرد. بین حرف‌های یاسین این جمله توجه‌ام را جلب می‌کند: «قبرستان‌های ما پر از جوان است».

هیچ کارخانه و تولیدی در این منطقه نیست  

موضوع سوخت‌بری چقدر در استان سیستان و بلوچستان فراگیر است؟

من بچه بلوچستان هستم و مشکل سوخت‌بری متعلق به همه سیستان و بلوچستان است با این تفاوت که سیستان پیش از این مرز بازی با کشور افغانستان داشت و چند سال پیش دیواری در مرز کشیدند و مسدود شد و دیگر از آن گذرگاه سوختی عبور نمی‌کند و حتی کشاورزانی که در آن منطقه زمین داشتند، دسترسی سختی به زمین‌هایشان دارند و با کمبود آب و بستن رود هیرمند هم مشکلاتشان دوچندان شده است.

از زاهدان تا چابهار اصلی‌ترین شغل مردم این منطقه سوخت‌بری است البته شاید خیلی‌ها مستقیما سوخت‌بری نکنند اما شغلی دارند که در ارتباط با آن است. سیستان و بلوچستان در همه شاخص‌ها سطح پایینی دارد و دوری از مرکز کشور و سیاست‌های مرکزگرایانه منجر به این شده که توجه چندانی به این منطقه که بزرگ‌ترین استان هم هست، نشود. فاصله شهرها از هم زیاد است و برای مثال شهری که من ساکن آن هستم ۵۰۰ کیلیومتر با زاهدان فاصله دارد و هرچه از مرکز استان فاصله می‌گیریم مشکلات اعم از بهداشت، کمبود امکانات و بیکاری بیشتر می‌شود.

تمام این‌ها از بلوچستان منطقه‌ای توسعه نیافته ساخته و هیچ کارخانه و تولیدی در این منطقه نیست که حداقل صد نفر را جذب کار کند. به جز کارخانه بافت بلوچ که پیش از انقلاب در این منطقه بود و به تازگی احیا شده است. مردم منطقه پیش از اینکه با مشکل کمبود آب مواجه شوند، کشاورز و دامدار بودند اما خشکسالی باعث شده تا جوانان بیشتر به سمت کار سوخت‌بری بروند.

جوانان تحصیل کرده مجبور به سوخت‌بری می‌شوند

بیشتر چه کسانی سوخت‌بری می‌کنند؟

منظور ما از سوخت‌بر جوانان بی‌سواد نیست و افراد حتی با فوق لیسانس و دکتری مجبور به انجام این کار می‌شوند و بعد از آن که شغلی پیدا نکردند با هزار دردسر ماشینی می‌خرند و سوخت‌بری می‌کنند. اینجا افراد بیشتر با وام‌های بانکی ماشین می‌خرند مثلا وام ازدواجشان را برای این کار استفاده می‌کنند یا زمینشان را می‌فروشند و خودرو تهیه می‌کنند. من دو برادر دارم که یکی لیسانس ریاضیات کاربردی است و دیگری دانشجوی آموزش ابتدایی است و هر دو سوخت‌بری می‌کنند.

درآمد سوخت‌برها به طور میانگین چقدر است؟

مبالغ متفاوت است. برخی سوخت‌برها که موفق می‌شوند وسیله نقلیه تهیه کنند سودشان کمی بیشتر است اما بیشترشان به عنوان راننده برای دیگران کار می‌کنند. کسانی که وضع مالی بهتری دارند چند ماشین می‌خرند و راننده استخدام می‌کنند و حتی ممکن است فرد شغل دیگری داشته باشد اما خودرویی تهیه می‌کند و راننده‌ای برای سوخت‌بری استخدام می‌کند.

ممکن است برای هر سرویس یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بگیرند؛ در منطقه بلوچستان سه یا چهار گذرگاه برای عبور وجود دارد و  منظور از سرویس یعنی اگر راه توسط ماموران بسته نباشد، هر سوخت‌بر دو تا سه روز در راه خواهد بود. در بسیاری از مواقع آن‌ها در منطقه مرزی گرفتار می‌شوند و گاهی حتی یک یا دو هفته بدون آب و غذا در آن منطقه می‌مانند. اتفاقی که سال گذشته رخ داد هم به همین دلیل بود و بعد از مدت‌ها ماندن در مرز درگیری رخ داد و تیراندازی شد.

سوخت‌بر درد فقر و بیکاری دارد قاچاقچی نیست/ هفته‌ها در مرز بدون آب و غذا

راهزن‌ها در کمین

خطراتی که تهدیدشان می‌کند شامل چه مواردی می‌شود؟

اولین خطر این است که سوخت‌بری به عنوان شغل کاذب و قاچاق شناخته می‌شود و قانون اجازه دارد که این‌ها را بگیرد و به هر شکلی هم رفتار کند و چه بسا پیش آمده که سوخت‌برها بر اثر شلیک گلوله و یا در تصادفات کشته شده‌اند.

مسیر راه‌های کوهستانی و گذرگاه‌های خطرناکی دارد و مسیر هموار نیست و یکی دیگر از خطرات راهزن‌ها هستند. سال گذشته یکی از آشنایان ما گرفتار راهزن شد و دست و پای او را بسته و ماشینش را دزدیده بودند.

این منطقه جاده دوبانده هم ندارد و جاده‌ها عرض کوتاهی دارند و نه تنها برای سوخت‌بران بلکه برای مردم عادی هم خطرناک هستند. به ماشین سوخت‌بر هم بمب متحرک می‌گویند زیرا دو هزار لیتر سوخت پشت یک وانت می‌گذارند و هر لحظه ممکن است در اثر برخورد با ماشین دیگری یا چپ کردن منفجر شوند. جوانان بسیاری را در اثر تصادف و انفجار از دست دادیم و قبرستان‌های ما از جوانان پر است.

کارت‌های سوخت‌بری خرید و فروش می‌شوند

هیچ گاه مسئولان اقدامی برای ساماندهی نکرده‌اند که سوخت‌برها هم مثل کولبران کارت شناسایی داشته باشند؟

با همکاری سپاه و برخی سرطایفه‌ها ساماندهی انجام و طرحی به نام رزاق اجرا شد، طرح به این شکل بود که به شعاع چند کیلومتر به ساکنین شهر و روستاهای نزدیک مرز کارتی تحت عنوان کارت بازرگانی دادند که براساس آن افراد بتوانند روزانه میزان مشخصی سوخت را از گذرگاه‌های تعیین شده عبور دهند.

مشکلات این طرح این بود که شعاع محدودی برای آن تعریف شده بود درحالی که سوخت‌بری مشکل کل بلوچستان است و مشکل بعدی این است که این کارت‌ها خرید و فروش می‌شوند؛ یعنی کسی که راننده است تعدادی کارت می‌خرد و یه مقدار از این پول را صاحب ماشین به فردی می‌دهد که در گذرگاه ایستاده است. درواقع ساماندهی هم ایرادات خود را داشت.

اشاره کردید به اینکه افراد شغل‌های مرتبط به سوخت‌بری دارند و ۹۵ درصد جامعه درگیر این شغل هستند، در این مورد توضیح بدهید که چطور سوخت‌بری کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده است؟

شرایط اقتصادی بسیار در سوخت‌بری موثر است زمانی که قیمت ارز بیشتر شده و ارزش پول ما کمتر می‌شود تمایل به سوخت‌بری هم بیشتر می‌شود. شغل‌هایی هم به واسطه سوخت‌بری به وجود می‌آید در واقع ما تنوع شغلی در منطقه نداریم و بیشتر شاهد تکثر شغلی هستیم مثلا در شهر کوچک ما ۲۰ کارواش وجود دارد یا بیش از صد تعمیرگاه ماشین هست. در واقع ممکن است که بسیاری از شغل‌های دیگر از بین بروند و شغل‌هایی جایگزین شوند که مرتبط با سوخت‌بری هستند.

۹۵ درصد وام‌ها صرف تهیه خودرو برای سوخت‌بری می‌شود

به نظر شما که ساکن منطقه هستید و مشکلات را لمس کرده‌اید، چه راهکاری برای اصلاح شرایط وجود دارد؟

برای درمان این مشکل نمی‌توان راهکار خرد ارائه داد و برای تغییر نیازمند اراده حاکمیتی هستیم چراکه نمی‌توان به یک باره به اقتصاد جامعه‌ای دستور بدهیم که کاری را انجام ندهد درحالی که جایگزین دیگری ندارد.

چند وقت پیش پژوهشی انجام شد در این راستا که وام‌های خوداشتغالی صرف چه اموری شده‌اند و دیدم که مثلا فرد وام پرورش یک حیوان گرفته اما با آن پول خودرو تهیه کرده و سوخت‌بری می‌کند. فرمی که این فرد پر کرده و متعهد شده مثلا شغلی ایجاد کند و ده نفر را هم جذب کند، راهی وزارت خانه می‌شود و آماری با استناد به آن مبنی بر کاهش آمار بیکاری منتشر می‌شود درحالی که در واقعیت این اتفاق نیفتاده است. بعد از این پژوهش مشخص شد که ۹۵ درصد وام‌ها به همین شکل مصرف می‌شوند و این می‌طلبد که وزارت رفاه اشتغال‌ها در قالب اشتغالی کلان تجمیع کند.

خرمای بلوچستان به اسم بم فروخته می‌شود

پیشنهاد شما برای مشاغل جایگزین چیست؟

برای مثال ما ظرفیت استفاده از خرما را داریم و حتی شاید درجه یک‌ترین خرما ایران را تولید کنیم اما چون بسته‌بندی به اسم خودمان نداریم خرمای ما به اسم بم فروخته می‌شود. این از اعتبارات کشاورزی منطقه می‌کاهد. اگر کارخانه‌های بزرگ برای بسته‌بندی و ترابری این محصول در منطقه ایجاد می‌شد، محلی برای اشتغال جوانان هم فراهم می‌شد.

تا زمانی که کارهای جایگزینی که مردم به آن‌ها تمایل بیشتری در مقایسه با سوخت‌بری نشان دهند، وجود نداشته باشد، مشکل حل نمی‌شود. اینکه به یک باره و بدون وجود جایگزین مرز را ببندند و جوانان بیکار شوند فقط آمار جرم و جنایت بیشتر می‌شوند.

سوخت‌بری مشکلی چندبعدی است، فراگیر بودن این کار یعنی ۹۵ درصد از افراد این جامعه با واسطه یا بی‌واسطه به این کار مرتبط می‌شوند و حتی ممکن است افراد کارمند دولت باشند اما ماشینی بخرند و راننده‌ای استخدام کنند که سوخت‌بری کند.

تاثیر دیگر سوخت‌بری را در افزایش چند برابری کالاها می‌بینیم یا حتی ممکن است برخی چیزها کمیاب شوند مثلا در شهر ما بنزین کمیاب است و افراد از شب قبل در صف بنزین می‌خوابند که یک باک بنزین بزنند. گاها پیش آمده که نان کمیاب شده است چراکه ممکن است آرد هم قاچاق شود. در واقع هر چیزی را که بتوان از مرز خارج کرد و به دلیل تفاوت ارزی سودآور باشد ممکن است قاچاق شود.

به گزارش ایسکانیوز، استان پهناوری مثل سیستان و بلوچستان که جاذبه متعدد دارد استحقاق توجه بیشتر است و نباید قربانی دوری از مرکز شود. شاید لازم باشد که کارشناسان خبره پا به میدان بگذارند و ظرفیت‌های منطقه برای اشتغال‌زایی را پیدا کنند و اگر فقر و بیکاری درمان شود خود به خود سوخت‌بری هم از میان می‌رود اما برخوردهای قهری و تقابل با مردم منطقه بدون اینکه جایگزین دیگری برای آن‌ها تعریف شود، تنش را بیشتر می‌کند و دردی از مردم دوا نمی‌شود. بی‌توجهی به این استان پهناور جفا در حق ایران است چراکه سیستان و بلوچستان به واسطه اقلیم متنوعی که دارد، فرهنگ خاص مردم و صنایع دستی زیبا می‌تواند قطب گردشگری باشد و سرمایه‌گذاران جذب آن شوند نه اینکه اسم این استان هم ردیف فقر و بیکاری باشد.

انتهای پیام /

کد خبر: 1133610

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 2
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • Melina IR ۱۰:۰۳ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۴
      0 0
      💔🥰💔🥰
    • بلوچ IR ۱۶:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۵
      0 0
      هیچ کس بهتر از من درد من را نمیداند،پس بلوچ هم جزی از این سرزمین هست پس بعداز چهل سال در حداقل ها بهش اعتماد کنی تا برای کاستن این درد همت کند .... ما در هیچ قسمت از نیروهای ارشد مدیریتی استان نیروهای انتظامی و امنیتی و قضای حضور نداریم