منوچهر کلهر استاد دانشگاه و کارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص ریشه نارضایتی معلمان از آموزش و پرورش گفت: در رضایت شغلی ماهیت کار و تجانس شغل و شاغل یکی از مهمترین عوامل به شمار میرود، منظور از این شاخص، سنخیت تیپ شخصیتی و ماهیت شغل است. معلمی ماهیتاً شغلی انسانی و بر محور انسانیت به منظور کمک به تحقق سعادت فردی و موفقیت اجتماعی بوده و معطوف به سعادت بشری با ایجاد روابط انسانی مطلوب، حفظ کرامت انسانی در زندگی و به وجود آورنده حیات طیبه است.
دلیل نارضایتیهای معلمان از آموزش و پرورش چیست؟ / معلم و دانشآموز قربانی سیاستگذاریهای غلط
وی افزود: به گمانم انگاره ذهنی معلم در کلاس و نحوه عملکرد او باید این باشد که تربیت دانشآموزان در راستای حضور و نقش آنان در اعتلای جامعه به عنوان یک اصل در نظر گرفته شود. معلمان همواره باید خود را در درون اهداف اصیل تعلیم و تربیت ببینند و اهداف مدرسهای خود را منطبق و همسو با هدف انسانسازی قرار دهند. تا این دیدگاه وسیع نباشد، تحمل کلاس دشوار خواهد بود.
کلهر عنوان کرد: به قول پیاژه «بدون معلمان کیفی، زیاد سخن گفتن از اصلاحات در آموزش و پرورش گزافهای بیش نیست» اما متاسفانه نظام آموزشی ما هنوز قابلیت کیفی اندیشی را پیدا نکرده است. همین کمی نگری به کار در تولید نارضایتی موثر است.
وی ادامه داد: اولین منبع کمتر راضی بودن معلمان از شغل خود، مربوط به انگیزه و هدف معلم شدن آنهاست. متاسفانه گزینش و آموزش معلم در کشور دچار روزمرگی شده است. بزرگترین دغدغه آموزش و پرورش تامین کمی تعداد معلمان، تجهیز مدارس، مرمت و بازسازی مدارس ناایمن و تامین حقوق کارکنان شده است. در واقع کیفیت هزینه دارد!
استاد دانشگاه بیان کرد: در بعد اجتماعی، منزلت اجتماعی که به زعم من به دست آوردنی است، نه اعطا کردنی دچار قضاوتهای بر مبنای کمی و مادی شده است. والدین و به طورکلی جامعه، جایگاه اجتماعی افراد، سازمانها، گروهها و نهادها را بر اساس میزان موثر بودن آنها در زندگی فردی و اجتماعی تعیین میکنند. بنابراین، منزلت اجتماعی به مرور زمان و با ارایه خدمات و تولیدات مورد نیاز اصیل جامعه حاصل میشود و یک پدیده اجتماعی است. کاهش منزلت اجتماعی معلمان ناشی از کمی نگری و همسو نبودن نظام آموزشی با نیازهای هزاره سوم است.
وی اضافه کرد: معلمان در نظام آموزشی متمرکز، فقط مجری برنامههای غیرمنعطف تصمیمگیران و برنامهریزان اصلی هستند. این مهم خلاقیت و نوآوریهای معلمان را تحت تاثیر قرار میدهد. به نوبه خود انتظارات جامعه را هم تامین نمیکند و با این وجود، معلمان جایگاه معنوی و داناپروری خود را کسب نمیکنند.
کلهر بیان کرد: میتوان گفت دومین منبع نارضایتی معلمان، نداشتن نقش در تعیین اهداف، برنامهها و مدیریت آموزش و پرورش و حتی مدیران مدارس است. معلمان فقط مجری برنامههای مطیع پرورو مغز پرکن هستند. انتظار از نقش معلم، تربیت، یعنی آماده کردن یادگیرندگان برای کسب دانایی، نگرش و مهارتهای زندگی و حل مسائل زندگی است. در حالی که نقش معلمان امروزه فقط انتقال دانش و ارزیابی میزان سواد کنکورمحور دانشآموزان شده است.
وی ادامه داد: سومین عامل مهم در ناخرسندی معلمان، فقدان سیستم «باعرضه گماری» است. معلمان با مشاهد مدیران و میزان دانش تربیتی و دانایی آنان نسبت به رشد، پیشرفت و توسعه انسانی کشور، احساس غربت میکنند. گاهی تفاوت اندک، و حتی کمتر، بین اغلب معلمان و مدیران، آنان را دلسرد میکند و معتقدند کار مهم تربیت نباید به غیرمتخصص سپرده شود.
استاد دانشگاه توضیح داد: چهارمین عامل مهم نارضایتی معلمان در بعد اقتصادی، حقوق و مزایایی شغل معلمی است. تبعیض در دریافتیها و تسهیلات در مقایسه با سایر مشاغل، برای معلمان آزار دهنده است.علاوه بر آن، میزان دریافتی معلمان با زندگی معمولی ناهمخوان است. این مهم نیز رضایت از شغل معلمی را تحتتاثیر قرار میدهد. سرمایهگذاریهای کمثمر معلمان در دوران تورم روزافزون، مانند صندوق ذخیره فرهنگیان که خود به غول اقتصادی تبدیل شده و به نام معلمان و به کام غیرمعلمان است، تعاونیهای کمرونق مسکن و مصرف فرهنگیان و موارد مشابه نیز بر دامنه نارضایتی معلمان میافزاید.
وی تاکید کرد: در بعد سازمانی، آموزش ناکافی معلمان و به روز نبودن دانش و نگرش آنان نسبت به یافتههای جدید، هم میتواند منجر به نارضایتی شود. از جهتی فقدان مسیر ارتقای شغلی و نیاز نداشتن به توسعه حرفهای به دلیل کتابمحور بودن آموزشها هم مزید بر علت شده است. علاوه بر این ارزشیابی عملکردی مناسب و موثری وجود ندارد که موجب اعطای پاداش به افراد پرتلاش شود و بین معلمان پرتلاش و کم کار بر مبنایی عملکرد آنها تمایز ایجاد کند. از این گذشته وجود مدارس چندگانه و پولی که ناخواسته به بیعدالتی آموزشی دامن میزنندهم از جمله موارد موثر در تولید نارضایتی قلمداد میشوند.
انتهای پیام /
نظر شما