به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، روی کار آمد، شمشیر را برای چین از رو بست. مثلا در نوامبر ۲۰۱۸ وزارت دادگستری آمریکا با دستور ترامپ قانونی را با نام «ابتکار چین» تصویب کرد که هدف از آن تعقیب جاسوسان چینی در تحقیقات و صنعت آمریکا به منظور مبارزه با جاسوسی اقتصادی بود.
این طرح بارها و بارها تحت عنوان تبعیض نژادی و ناکارآمد مورد انتقاد قرار گرفت و برخی از موارد نیز براساس شواهد نادرست ارائه شده توسط FBI بود. در نهایت نیز به دلیل همین اتهامات مبنی بر اینکه ابتکار چین به صورت نژادپرستانه با شهروندان چینی آمریکایی و سایر ساکنان چینیالاصل رفتار میکند، در ۲۳ فوریه ۲۰۲۲ لغو شد.
حال با توجه به اینکه به احتمال زیاد دونالد ترامپ برنده انتخابات آینده آمریکا خواهد شد، محققان چینی نگران این موضوع هستند که باز هم با چالشهایی که او ایجاد خواهد کرد، کار را برایشان سخت کند.
«فرانکلین تائو»، مهندسی شیمی سابق در دانشگاه کانزاس آمریکاست که اهل چین است. او بعد از پنج سال مبارزه حقوقی، بالاخره توانست از تمام محکومیتهای مربوط به «ابتکار عمل چین» رهایی پیدا کند و به یک مرد آزاد تبدیل شود.
به گزارش پایگاه خبری «ساوت چاینا مورنینگ پست»، پس از حکم دادگاه در ۱۱ ژوئیه، که آخرین پرونده حقوقی علیه دانشگاهیان تحت این طرح جنجالی بسته شد، تائو برای اولین بار پس از دستگیری خود به صورت علنی صحبت کرد. او به خبرنگاران گفت که در کل هزار و ۷۸۶ روزی که دستگیر بود، با ترس و ناامیدی زندگی کرده است. ولی بالاخره این کابوس طولانی به پایان رسید.
به گفته «جف سشنز»، دادستان کل وقت که این طرح را راهاندازی کرده بود، چین طرحهایی علیه قدرت علمی آمریکا داشت و ماموریتهایی را علیه اهدافی مانند آزمایشگاههای تحقیقاتی و دانشگاهها اجرا کرده است.
با این حال، آسودگی تائو - و بسیاری افراد دیگر که زندگی آنها بابت ابتکار چین از بین رفته - ممکن است کوتاه مدت باشد. این طرح که به طور رسمی توسط دولت جو بایدن در سال ۲۰۲۲ به پایان رسید، در صورت پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر، میتواند احیا شود. زیرا یک گزارش تقریبا ۹۰۰ صفحهای که توسط مقامات ارشد سابق ترامپ به عنوان پروژه ۲۰۲۵ تهیه شده، به صراحت گفته شده است که دولت ترامپ ابتکار چین را از سرخواهد گرفت.
طی ماه گذشته، ساوت چاینا مورنینگ پست با دهها محقق چینی که در آمریکا کار میکنند تماس گرفته است تا افکار آنها را در مورد اینکه چگونه بازگشت احتمالی ترامپ ممکن است بر زندگی و کار آنها تأثیر بگذارد، ارزیابی کند. هیچکدام حاضر نشد صحبت کند؛ حتی به صورت ناشناس.
«دیوید تسوایگ»، استاد بازنشسته در دانشگاه علم و صنعت هنگ کنگ، میگوید: زمان سختی برای دانشمندان متولد چین است که در آمریکا کار و زندگی میکنند و این سختی در صورتی که ترامپ دوباره به قدرت برگردد، چند برابر خواهد شد.
در سال ۲۰۱۹، تائو یکی از اولین دانشمندانی بود که تحت ابتکار چین دستگیر شد. در آوریل ۲۰۲۲، او به سه فقره «کلاهبرداری سیمی» و یک فقره عدم افشای روابط خود با چین در حین درخواست برای کمک مالی فدرال محکوم شد. در آمریکا اصطلاح کلاهبرداری سیمی چیزی شبیه به جرایم سایبری ما در ایران است که در آن به کلاهبرداری پستی و یا الکترونیکی (مانند تلفن، تلگرام، فکس یا اینترنت) گفته میشود.
دانشگاه کانزاس بلافاصله برای اخراج تائو اقدام کرد، اما پنج ماه بعد محکومیتهای کلاهبرداری او در دادگاه لغو شد.
تائو تنها نبود
براساس طرح ابتکار چین، صدها دانشمندی که مانند تائو با دانشگاهها یا مؤسسات چین همکاری کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند و در بلاتکلیفی رها شدند. موارد برجسته آن شامل پروفسور گانگ چن، استاد موسسه فناوری ماساچوست (MIT) آنمینگ هو، استاد سابق دانشگاه تنسی و چارلز لیبر، استاد سابق هاروارد است.
بر اساس تحقیقات موسسه «امآیتی تکنولوژی ریویو» در سال ۲۰۲۱ نزدیک به ۹۰ درصد از افرادی که تحت عنوان ابتکار چین متهم شدند، یا چینی- آمریکایی بودند یا مهاجرانی از سرزمین اصلی چین، تایوان و کشورهای آسیای جنوب شرقی. از این رو، «اشلی گورسکی»، وکیل ارشد پروژه امنیت ملی اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU) میگوید که این برنامه اساساً مغرضانه بود. زیرا این ظن گسترده و غیرقابل توجیهی را متوجه دانشمندان چینی تبار کرد و منجر به پیگردهای ناموفق در سراسر کشور شد.
«پیتر زیدنبرگ» که وکالت حدود ۵۰ دانشمند چینیالاصل در آمریکا را برعهده داشته است، میگوید که ابتکار چین هم از نظر سیاسی و هم از نظر فنی مشکل داشت. اکثر اتهامات صرفاً به این دلیل که شواهد کافی برای حمایت از محاکمه وجود نداشت، به سرعت کنار گذاشته شدند. و هیچ کدام از موکلانش در دادگاه مجرم شناخته نشدند.
زیدنبرگ میگوید: بزرگترین مشکل ابتکار چین این بود که افراد آکادمیکی را هدف قرار داد که در سرقت فناوری دخیل نبودند. در عوض، یکپارچگی تحقیقات دانشمندان را مورد بررسی قرار داد و یک اتهام معمولی عدم افشای ارتباطات با چین در فرمهای درخواست گرنت آنها بود.
گورسکی میگوید: بسیاری از پروندههایی که براساس طرح ابتکار چین تشکیل داده بودند، هیچ ارتباطی با جاسوسی نداشتند. از نظر تاریخی اظهارات نادرست در درخواستهای کمک هزینه پژوهشی یا گرنت توسط یک دانشگاه یا یک آژانس اداری مدیریت میشد، نه از طریق مناصب جرایم فدرال.
او میافزاید: این طرح همچنین به دلیل عدم شفافیت با انتقادات زیادی روبهرو شد و سؤالات اساسی در مورد آن بیپاسخ ماند.
شناخت دامنه کامل تحقیقات تقریبا غیرممکن است، اگرچه پایگاه دادهای که «امآیتی تکنولوژی ریویو» گردآوری کرده است، نشان میدهد که حداقل ۱۵۰ متهم و ۷۷ پرونده تحت همین طرح تشکیل شده است.
زیدنبرگ میگوید که بسیاری از موکلان او توسط مؤسسه ملی بهداشت – بزرگترین و قدرتمندترین منبع مالی در جهان برای تحقیقات پزشکی - مورد بررسی قرار گرفتند. البته پروندههای آنها خصوصی و محرمانه بودند.
در سال ۲۰۱۵، «شیائوشینگ شی»، فیزیکدان برجسته جهان و مدیر گروه دانشگاه تمپل در فیلادلفیا، به طور غیرمنتظرهای با اسلحه تهدید و دستگیر شد. او یک شبه به انتقال فناوریهای حساس دستگاهی به نام «بخاری جیبی» به چین متهم شد و به همین بهانه با ۸۰ سال زندان و جریمه نقدی یک میلیون دلار مواجه شد.
خیلی زود مشخص شد که ایمیلی که علیه او استفاده شده، یک سوء تفاهم از طرف ماموران افبیآی بوده است. این پرونده چهار ماه بعد متوقف شد، اما شی از آن زمان تاکنون در ترس وهمآلودی زندگی میکند.
شی میگوید: موفق شدم که این کابوس را پشت سر بگذارم، اما دستگیری من باعث شد که تحقیقاتم به شدت ضعیغ شود. حوزههای تحقیقاتیام از سه به یک کاهش یافته است و دائما نگرانم که دوباره مشکلی برایم پیش بیاید؛ با وجودی که در درخواستهایم برای گرفتن کمک هزینه تحقیقاتی بسیار محتاطانه رفتار میکنم.
همکاریهایی که به آخر خط رسیدند
طرح ابتکار چین نه تنها شغل و زندگی دانشمندان چینی را مختل کرد، بلکه مشارکتهای تحقیقاتی و جریان رد و بدل نیروهای مستعد بین آمریکا و چین را که ۲ نیروگاه بزرگ علمی جهان به شمار میروند، سرد کرد.
نظرسنجی از ۲ هزار دانشمند از ۸۳ دانشگاه آمریکا در سال ۲۰۲۱ توسط «کمیته ۱۰۰» و دانشگاه آریزونا نشان داد که طرح ابتکار دلیل چین دلیل اصلی فاصله گرفتن دانشمندان آمریکایی از همکاری با چین است.
در همین حال، طبق مطالعه دانشگاه استنفورد در ماه ژوئیه، تعداد فزایندهای از دانشمندان چینیالاصل آمریکا را ترک کردهاند و به چین بازگشتند و در واقع، مهاجرت و «فرار معکوس مغزها» با این طرح تسریع شد.
«دیوید زویگ»، استاد تمام دانشگاه علم و فناوری هنگکنگ، میگوید: طرح ابتکار چین یک برنامه شکست خورده تلقی میشود، اما اگر هدف اصلی آن متوقف کردن جریان فناوری از آمریکا به چین باشد، آمریکا با این طرح به این هدف دست یافته است.
او میافزاید: هیچ محقق چینیالاصل در آمریکا با چین ارتباط نخواهد داشت، چون هر نوع تبادل علمی با چین میتواند زیر ذرهبین افبیآی برود و بررسیها و تحقیقات آنها شروع شود.
به گفته او، قانونی تحت قانون نظارت بر اطلاعات خارجی وجود دارد که به دولت آمریکا اجازه میدهد ایمیل شهروندان غیرآمریکایی را در خارج از کشور جمعآوری کند. در نتیجه بیش از یک میلیارد ایمیل در ماه توسط دولت مورد بررسی قرار میگیرد. از این رو میتوان گفت که طرح ابتکار چین در دستیابی به اهداف خود موثر بوده است؛ اگرچه در زندگیها و همکاریهای تحقیقاتی که هیچ ارتباطی با امنیت ملی نداشته اخلال ایجاد کرده است؛ از جمله تلاشهای بسیار محققان آمریکایی و چینی برای جستوجوی درمانی برای سرطان.
امیدی برای تغییر وجود ندارد
به گفته گورسکی، با وجود اینکه طرح ابتکار چین رسما در سال 2022 خاتمه یافته است، هیچ نشانهای مبنی بر تغییر شیوههای نظارتی وجود ندارد.
او میگوید: ما هنوز هم بسیار نگران هستیم که دانشگاهیان چینی-آمریکایی به دلیل جانبداری تحت بررسی غیرمنصفانه قرار گیرند.
این در حالی است که «ویلیام ایوانینا»، مدیر سابق مرکز ضد جاسوسی و امنیت ملی آمریکا، اخیراً تاکید کرده که طرح ابتکار چین هرگز واقعاً پایان نیافته است. او در یک کارگاه آموزشی در واشنگتن که در ژوئیه گذشته برگزار شده بود، صراحتا گفت: اگر بخواهم صادقانه صحبت کنم، این طرح هنوز پایان نیافته و هیچ تغییری هم در آن ایجاد نخواهد شد.
او افزود: تنها تفاوتی که این طرح با طرح سال 2018 دارد، نام آن است. همان سازمانهایی که در این طرح دخیل بودند، به کار خود ادامه خواهند داد و حتی تعداد موارد 25 درصد افزایش خواهد یافت.
شی میگوید: بزرگترین تفاوت طرح ابتکار چین پس از راهاندازی، افزایش منابعی است که برای این طرح در نظر گرفته شده است. همچنین وزارت دادگستری مقامات خود را تشویق کرده است تا پروندههای بیشتری درست کنند و مورد بررسی قرار دهند.
«کارولین واگنر»، استاد سیاست علمی در دانشگاه ایالتی اوهایو، نیز در مورد این طرح میگوید: واقعا شرمآور است که آمریکا بار دیگر جو «ترس از دیگران» ایجاد کرده است و این جو دقیقا شبیه به ترسی است که در دهههای 1970 و 1980 در مورد ژاپنی- آمریکاییها ایجاد شد؛ یعنی زمانی که ژاپن به عنوان یک کشور قدرتمند رشد کرد و به تهدیدی برای قدرت بزرگ اقتصادی آمریکا تبدیل شد.
واگنر میگوید: در زمان تغییرات بزرگ، مردم به دیدگاههای جهانی خود میچسبند و دیگر کشورها را تهدید کننده میبینند. ما در زمان دیگری از این تغییر هستیم و متاسفانه چین به کانون ترس تبدیل شده است.
شکایتی که هرگز برنده نمیشود
شیائوشینگ شی در سال 2017 بعد از دستگیریاش از دولت آمریکا به دلیل نظارت غیرقانونی شکایت کرد. شکایت او وارد مرحله بررسی شده است، ولی روند جمعآوری شواهد بسیار کند است.
او میگوید: وقتی از دولت شکایت میکنید، هرگز برنده نمیشوید، اما بالاخره باید یک نفر این کار را انجام دهد. آنها حقوق اساسی من را نقض کردند و باید پاسخگو باشند. میخواهم که آنها را در جایگاه متهم بگذارم و از آنها بخواهم به سوالاتم پاسخ دهند.
شی به دلیل تجربیات بسیاری که در آمریکا داشت، تصمیم گرفت که در این کشور بماند و جسته و گریخته به تحقیقاتش ادامه دهد. با این حال، از هر فرصتی برای به اشتراک گذاشتن داستان خود با مردم آمریکا استفاده میکند. او متوجه شده است که خود مردم آمریکا از آنچه او و خانوادهاش متحمل شدهاند، اظهار ناراحتی و همدلی میکنند.
او میگوید: همه ما موافقیم که حفاظت از امنیت آمریکا مهم است، ولی این موضوع نباید با تبعیض و بدرفتاری توجیه شود.
ماجرای تئوری توطئه آمریکا از کجا آب میخورد؟
«کریستوفر رای»، رئیس پلیس فدرال آمریکا، در سال 2018 در سنا شهادت داد که چین یک تهدید برای کل جامعه آمریکاست و این کشور همواره در تلاش است که از دانشگاهیان از جمله اساتید و دانشجویان در محیطهای آکادمیک جاسوسی اطلاعاتی کند. در همین راستا نیز دولت آمریکا چندین نفر از اساتید دانشگاهی چینی را در طول سالهای اخیر بازداشت کرده است و این امر نشان میدهد که آمریکا به آنها به عنوان عوامل خارجی نگاه میکند. اما اساتید چینی معتقدند که این اقدامات ناشی از تئوری توطئه و بیگانههراسی در آمریکاست.
در طول انقلاب صنعتی، بریتانیا مهاجرت صنعتگران ماهر و صادرات ماشینآلات تخصصی را خیانت قلمداد کرد. «الکساندر همیلتون» از بنیانگذاران آمریکا، به هر کسی که میتوانست اسرار تولید بریتانیا را ارائه دهد پاداش پرداخت میکرد و همین جاسوسی صنعتی باعث رشد صنعت نساجی آمریکا شد.
از آن زمان به این سو، تا حد زیادی این امری مسلم انگاشته شده که کشورهای در حال توسعه در جستوجوی راههایی برای استفاده رایگان از نوآوریهای همتایان پیشرفتهتر خود هستند.
پژوهشگران روابط بینالملل این را «مزیت عقب ماندگی» مینامند که همیشه نیز امر بدی تلقی نشده است. در دوره بین 2 جنگ جهانی زمانی که اتحادیه جماهیر شوروی صنعتی شد، شرکتهای آمریکایی هزاران مهندس را برای کمکرسانی اعزام کردند.
در سال ۱۹۲۹ میلادی، شرکت خودروسازی فورد امکان بازتولید کل کارخانه را فراهم کرد و پرسنل فنی را برای کمک به شوروی در راهاندازی آن فراهم کرد. نگرش دولت آمریکا این بود که این کمک صرفا ناشی از سخاوتمندی یک شرکت تولیدی بوده است.
با این وجود، وقوع جنگ جهانی دوم این روحیه سهلانگارانه را منسوخ کرد. در سال ۱۹۵۰ میلادی، «کلاوس فوکس» فیزیکدان آلمانی، که در پروژه منهتن مشارکت داشت به دلیل به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس با شوروی بازداشت شد.
تا سال ۱۹۵۳ میلادی، بیش از نیمی از تمام تحقیقات در آمریکا از طریق بودجه فدرال مورد حمایت قرار میگرفت و 90 درصد بودجه از طریق پنتاگون تامین میشد. با این بودجه، مقررات محرمانه بیسابقه و سوگندهای وفاداری مطرح شدند.
پس از جنگ، «رابرت اوپنهایمر» که ریاست پروژه منهتن را بر عهده داشت، با اتهام جاسوسی مواجه شد. از جمله اتهامات وارد شده به اوپنهایمر تعلل او در لو دادن یکی از دوستان کمونیستش بود که به او پیشنهاد انتقال اطلاعات به شوروی را داده بود. لغو مجوز امنیتی اوپنهایمر به معنای پایان دادن به همکاری او با دولت آمریکا در پروژههای سری بود.
سالها پس از آن، شرکتهای خصوصی به حال خود رها شده بودند. با این وجود، در سال ۱۹۹۶ میلادی، «بیل کلینتون»، رئیس جمهوری وقت آمریکا، قانون جاسوسی اقتصادی را امضا کرد و دزدی اسرار تجاری را به عنوان جرم فدرال معرفی کرد.
این قانون بیش از همه ناشی از اضطراب آمریکاییها در مورد رونق فناوری ژاپن بود. طبق یک روایت، جاسوسان صنعتی ژاپنی 2 طبقه کامل از یک آسمانخراش منهتن را اشغال کرده بودند و به جاسوسی میپرداختند.
این وضعیت تا سال ۲۰۰۹ میلادی ادامه یافت؛ زمانی که پلیس فدرال واحد جدیدی را به جاسوسی اقتصادی اختصاص داد و نگرانیها روی چین متمرکز شد.
هنگامی که ترامپ به قدرت رسید به سرعت زنگ خطر را در مورد چین به صدا درآورد. به گفته او، چین به آمریکا تعرض میکند. در همین راستا نیز در نوامبر ۲۰۱۸ جف سشنز یک کنفرانس مطبوعاتی برای اعلام کارزار ابتکار عمل چین برگزار کرد. او گفت که نوآوریهای ما ممکن است توسط هکرهای کامپیوتری به سرقت رفته یا توسط یک کارمند در عرض چند دقیقه به سرقت بروند.
سشنز که 6 روز بعد توسط ترامپ برکنار شد، به عنوان یک اقدام نمادین کیفرخواستی را منتشر کرد که مدعی بود جاسوسها یک سازنده نیمهرسانا در آیداهو را هدف جاسوسی قرار دادهاند. طبق گزارشها، ترامپ در آن زمان درباره چینیها گفته بود: تقریبا هر دانشجویی که به این کشور میآید جاسوس است.
ماجرای تائو؛ یک نفوذی
فرانکلین تائو اولین چهره دانشگاهی بود که در جریان این کارزار بازداشت شد.
تائو در اواخر اوت سال 2019 به چین سفر کرد تا از مادر بیمارش مراقبت کند. بهار و تابستان را به مراقبت از مادر و ملاقات با همکارانش در دانشگاه فوژو بود به این امید که برای ترم پائیز به آمریکا برگردد. «هونگ پنگ»، همسرش، از آمریکا زمان برگشت او را هماهنگ و برنامهریزی کرده بود.
تائو از فوژو به پکن و سپس به فرودگاه هاندا در توکیو پرواز کرد. بعد از آن تاکسی گرفت و به راننده گفت که عجله کند، اما همین که به مقصد رسید، متوجه شد که کارت اعتباریاش کار نمیکند و نمیتواند هزینه تاکسی را بپردازد. راننده او را به یک دستگاه خودپرداز رساند، اما آنجا نیز کارت بانکیاش کار نکرد.
تائو مجبور شد که یک کارت ویزیت به راننده بدهد و قول بدهد که به هر طریقی که شده هزینه تاکسی را برایش واریز کند. وقتی راننده موافقت کرد، احساس کرد که خیلی خوششانس است که راننده به او اعتماد کرده است، وگرنه میتوانست به پلیس زنگ بزند و از او شکایت کند.
هونگ خانه بود که صدای در زدن خانهشان را شنید. منتظر همسرش بود، اما زمانی که در را باز کرد، ماموران افبیآی را روبهروی خودش دید. آنها حکم تفتیش خانه را داشتند و فقط به این بسنده کردند که این تفتیش در ارتباط با شوهرش است.
ماموران افبیآی تمام اسباب و اثاثیه خانه را به هم ریختند و جعبههای مهر و موم شده و هر چیزی که روی آن خط چینی نوشته شده بود را با خود بردند. هونگ میتوانست از پشت پنجره ببیند که چطور همسایههایش برای تماشای ماجرا جلوی خانهشان جمع شدهاند.
این در حالی است که تائو چند ساعت بعد از خروج از شیکاگو توسط 2 مامور از وزارت امنیت دستگیر و برای بازجویی برده شد. از او پرسیدند که هدف او از سفر به چین چه بود؟ تائو گفت که برای مراقبت از مادرش که در ماههای اخیر 2 بار اقدام به خودکشی کرده بود. آنها پرسیدند که چقدر پول نقد همراهش است؟ و او گفت که حدود 60 دلار. دوباره از او پرسیدند که آیا تا به حال به عراق، یمن، سودان یا سوریه سفر کرده است؟ جواب او خیر بود.
با این حال، پرواز او به کانزاس تا صبح روز بعد انجام نشد. بنابراین، آن شب را در فرودگاه گذراند تا در هزینه خود صرفهجویی کند. او به خبرنگار «نیویورکر» گفت: این برای زندگی من امری عادی بود. اما امیدوار بودم که هر چه زودتر مشکل به پایان برسد و مساله جدی نباشد.
گوشی موبایلی که به همراه داشت چینی بود؛ مانند بسیاری از افرادی که از امریکا به چین سفر میکنند. او گوشی آمریکاییاش را با خود به چین نبرده بود.
زمانی که هونگ او را در فرودگاه کانزاس سیتی ملاقات کرد، پلیس فدرال اعلام کرد که او یک نفوذی است. به او دستبند زدند و روانه خودرو کردند. در همین حال تائو به همسرش گفت: من کمک زیادی به دانشگاه کانزاس کردهاند، چطور میتوانند با من اینگونه رفتار کنند؟
در تابستان همان سال، یک مامور پلیس فدرال به یک قاضی گفته بود که شواهدی را دریافت کرده که اثبات میکند تائو جاسوس دولت چین است. شواهد حاکی از آن بود که تائو در فرمهای خود این موضوع را که در یکی از طرحهای جذب استعداد در چین عضویت دارد، پنهان کرده است؛ عضویتی که استادی او را در دانشگاه فوژو تضمین میکرد.
تائو به دلیل ناتوانی در افشای روابط چینی خود متهم شد، اما از دید دادستانها او یک مامور مخفی بود. «تونی ماتیوی»، دستیار دادستان آمریکا، در آن زمان در کانزاس گفته بود: ما با دستگیری دکتر تائو انتقال اطلاعات آکادمیک و روند انتقال مالکیت معنوی آمریکا به چین را مختل کردیم.
تائو بارها از ماموران خواسته بود تا با همسرش تماس بگیرند، اما افسران طوری رفتار کردند که گویی نمیتوانند انگلیسی حرف زدن او را متوجه شوند. هونگ نیز سند خانه و گواهی تابعیت و پاسپورت آمریکایی فرزندانش را به عنوان وثیقه برای آزادی تائو ارائه کرد که با این درخواست هم موافقت نکردند.
فرانکلین معتقد بود که «علم باید یک کار بینالمللی» و در خدمت «بهبود رفاه بشر» باشد. او هرگز به دنبال کسب درآمد از اختراعات خود نبود و ثمره تحقیقاتش را با دوستان و رقبای خود به اشتراک میگذاشت. با این وجود، آنچه از نظر او به مثابه پیشرفت به نظر میرسید، از نظر برخی دیگر دزدی بود.
تائو در سال ۱۹۷۱ میلادی در دهکدهای کوهستانی در کنار رودخانه «یانگ تسه» به دنیا آمد. او که فرزند خانوادهای کشاورز بود، اغلب چیزی بیشتر از آرد ذرت مخلوط با آب برای خوردن نداشت و همین سوء تغذیه باعث توقف رشد و کوتاه قدی او شده بود.
تائو اولین دانشآموز دبیرستان خود در آن زمان بود که در آزمون سراسری کالج قبول شد و در کلاسهای کالج «چونگ کینگ »شرکت کرد. او میگوید: زمانی که کتابهای درسیام را میخواندم، متوجه شدم که بیشتر چیزها توسط دانشمندان جهان غرب کشف شده است. دلم میخواست با افرادی که این چیزها را اختراع و کشف کردهاند را ببینم.
در سال ۲۰۰۲ میلادی، چند ماه پس از ازدواج، به همراه همسرش برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به پرینستون نیوجرسی نقل مکان کرد. تائو زیرشاخهای از شیمی را مطالعه میکرد که بر نحوه واکنش مواد شیمیایی روی سطوح مواد تمرکز داشت. در مقطع فوق دکتری در برکلی استفاده از تکنیکی به نام طیف سنجی فتوالکترون پرتوی ایکس با فشار محیط را آموخت که امکان تجزیه و تحلیل دقیق این واکنشها را فراهم میکند.
تائو توسط یکی از دوستانش به دانشگاه کانزاس دعوت شد تا به ایجاد یک رشته جدید در آنجا کمک کند. در طول ترم اول تدریس تائو، وضعیت سلامتی پدرش بدتر شد. بالاجبار به چین سفر کرد و یک ماه بعد زمانی که پس از مراسم تشییع جنازه پدرش به آمریکا بازگشت با شکایت دانشجویان به دلیل غیبتش در کلاس درس مواجه شد. همین موضوع هم در پروندهاش ثبت شد و باعث شد تا زمان تائو برای ارتقای درجه علمی هدر برود. این در حالی بود که از او حدود 15 مقاله در سال منتشر شده بود که بیشتر آنها در مجلات معتبر رشتهاش چاپ شده بودند.
براساس مطالعهای که توسط «اندرو چونگسه کیم»، استاد حقوق، انجام شد بیش از نیمی از متهمان پروندههای جاسوسی – اقتصادی در آمریکا از سال ۲۰۰۹ میلادی به این سو چینی تبار بودهاند یک مامور پلیس فدرال نیز گفته بود که پلیس فدرال تقریبا هر 10 ساعت یک بار یک پرونده ضد جاسوسی جدید مرتبط با چین را باز میکند.
تائو به حقیقت تلخی اشاره میکند و میگوید: ساعت ۱۰ شب به هر مرکز تحقیقاتی یا دانشگاهی که بروید و به آزمایشگاه آن سر بزنید، پژوهشگرانی را میبینید که همچنان در حال کار هستند و نکته اینجاست که اکثر آنها آسیایی هستند.
انتهای پیام/
نظر شما