به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز؛ پس از به عدم نتیجه تلاشهای اعضای جبهه پایداری برای رای نیاوردن برخی وزرای کابینه پزشکیان، اعضای این جبهه تلاش کردند تا نطق پزشکیان را هزینه کردن از رهبر انقلاب جلوه دهند که با سخنان امروز رهبر انقلاب این تلاش نیز بینتیجه ماند.
بیشتر بخوانید؛
از ادبیات «ستیزهجویانه» تا تلاش برای«وفاق»/ دگردیسی در جریان اصلاحطلبی استارت میخورد؟
جبهه پایداری از زمان انتخابات اسفند ۱۴۰۲ تا کنون سه پرده مهم از حیات سیاسی خود را پشت سر گذاشته که در هیچ کدام نتوانسته موفقیتی به دست آورد و حال باید دید آیا سران این جبهه در مشی خود تغییر می دهند یا انزوا در پیش میگیرند؟ پرسش مهم دیگر این است که این جبهه در برابر دولت پزشکیان و آرایش جدید سیاسی کشور و حتی تعامل با اکثریت مجلس چه خواهد کرد؟
در سال ۱۳۹۰ از دل دولت محمود احمدینژاد، یک گروه سیاسی جدید تحت عنوان «جبهه پایداری» پدید آمد و در این سالها تلاش کرد تا حدودی تقسیمبندی سنتی اصولگرا و اصلاحطلب را دگرگون کند.
هر چند جبهه پایداری در سالهای اخیر برای حفظ موجودیتش همواره تلاش کرده با اصولگرایان سنتی و عملگرا ائتلاف کند که نمونه آن در انتخابات مجالس ۱۴۰۲ و ۱۳۹۸ دیده شد اما اعضای این جبهه هر زمان که فرصتی داشتند، تلاش کردند تا راه خود را از سایر احزاب اصولگرا جدا کرده و به نوعی خود را منتقد هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب نشان دهند.
پرده اول: انتخابات مجلس ۱۴۰۲
نگاهی اجمالی به فهرست کسانی که به مجلس دوازدهم راه یافتهاند، نشان میدهد که ترکیب مجلس آینده، متنوعتر از آن است که بتوان آن را در تسخیر تندروها دانست. نمایندگان اصلاحطلب حدود ۳۰ صندلی مجلس را به خود اختصاص داده اند. قریب ۶۰ صندلی نیز در اختیار نمایندگانی تحت عنوان «مستقل» قرار دارد. بخش زیادی از دیگر نمایندگان مجلس نیز اصولگرایانی هستند که رویکردی عملگرایانه به سیاست دارند و باقی کرسیهای مجلس نیز بین فهرستهای مختلف مشترک و یا مختص به چند ائتلاف افراطی است.
در انتخابات ریاست مجلس که مجتبی ذوالنوری، کاندیدای جبهه پایداری بود فقط ۶۰ رای آورد و این میزان از رای در برابر ۱۹۸ قالیباف که بیش از سه برابر رای ذوالنوری بود و وی را به ریاست مجلس رساند نشانگر تعداد اندک نمایندگان وفادار به این جبهه بود.
نخستین نتیجهای که از تعداد رای ذوالنوری در آن دوران میتوان گرفت، عدم اکثریت یافتن نیروهای متمایل به جبهه پایداری و یا همراهان تندروی آنها در دیگر ائتلافهاست. آنها به مدد مشارکت بسیار پایین مردم در چند شهر بزرگ بهخصوص تهران، تعدادی از نیروهای پرسروصدای خود را وارد مجلس کردهاند، اما نشانهای از اکثریت یافتنشان در ترکیب کلان مجلس در دست نیست. بنابراین این جبهه نتوانست مدیریت مجلس بهویژه ریاست آن را به عهده بگیرند و برای حضور در هیئت رئیسه نیز نیازمند ائتلاف با طیف اصولگرایان سنتی و عملگراتر شدند.
زمستان ۱۳۹۸ و خرداد ۱۴۰۰ را میتوان مرحلهای مهم برای آغاز عصر جدید تندروهای در جریان اصولگرایی تلقی کرد. در این دوره به نظر میرسید آنها با استفاده از یکدستسازی صورتگرفته در قوههای مقننه و مجریه، توانستند یک گام دیگر در راستای دستیابی به شیوه مطلوب حکمرانی بیابند اما این یکپارچگی چندان دوام نیاورد و در اسفندماه ۱۴۰۱ یک جریان دیگر از دل جبهه پایداری اعلام موجودیت کرد و «شریان» با حضور برخی از چهرههایی که از جبهه پایداری جدا شده بودند، اعلام موجودیت کرد.
آنها در مرامنامه خود هدف از تشکیل این جریان را «تحول در نظام حکمرانی کشور از طریق شبکهسازی اثرگذار، آیندهنگر، پویا، کارآمد و ارزشمدار جهت نیل به پیادهسازی تمدن نوین اسلامی و حکمرانی متعالی» معرفی کردند.
ایجاد انشعابی به نام «شریان» سبب شد که جبهه پایداری در موضع ضعف قرار گیرد و دوباره به سمت ائتلاف با «شانا» برود. با این وجود صادق محصولی دبیر کل جبهه پایداری درباره این ائتلاف گفته بود: «وحدت ما به این معنی نیست که یکی شدیم، بلکه به این معنی است که با اغماض سعی کردیم به جامعه این نسیم وحدت را القا کنیم و به سهم خود سعی کردیم به دوستان دیگر انقلابی هم آن را منتشر و منتقل کنیم.»
پرده دوم: انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۲ در حالی که بخشی از جبهه پایداری در یک حلقه خاص در دولت سیزدهم حضور فعالی داشتند اما بعد از سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور هشتم این حلقه خاص که خواهان تدوام در ساختار قدرت بود تلاش کرد تا از طریق ارسال نامهای به شورای نگهبان از ریاستجمهوری اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سابق حمایت کند اما این نامه موجی از انتقادات را در پی داشت.
در گام بعدی جبهه پایداری تلاش کرد تا تمام توان خود را در جریان انتخابات ریاستجمهوری، از سعید جلیلی به عنوان کاندیدای اصلی به کار ببند اما جبهه بزرگ اصولگرایی به این نتیجه رسید که باید بین دو کاندیدای جبهه انقلاب (قالیباف و جلیلی) ائتلاف شکل گیرد تا بتواند از تشتت آرای بدنه هوادار جبهه انقلاب جلوگیری کنند اما دستیابی به این ائتلاف علیرغم تلاشهای فراوان بزرگان جریان اصولگرایی ناکام ماند و این ناکامی منجر به پیروزی کاندیدای جریان اصلاحطلبی شد.
برخی افراد شاخص جریان اصولگرایی درباره دلیل پافشاری برای ائتلاف گفته بودند، بر اساس نتیجه نظرسنجیها اگر جلیلی انصراف میداد بیشتر آراء وی به سبد قالیباف میریخت اما اگر قالیباف از حضور در انتخابات کنارهگیری میکرد بخشی از آراء وی به سبد پزشکیان و بخشی دیگر نیز به سبد جلیلی ریخته میشد و بنا بر این استدلال که مبتنی بر نظرسنجی مراکز افکارسنجی معتبر بود، کنارهگیری جلیلی به نفع جبهه انقلاب و منجر به پیروزی قالیباف میشد.
نکته جالب این جاست که اصرار بر ائتلاف بین جلیلی و قالیباف در فاصله بین انتخابات دور اول و دور دوم ریاست جمهوری افزایش پیدا کرد و حتی گفته شد که سردار قاآنی نیز به مشهد رفته تا طرفین را مجاب به شکلگیری وحدت کند اما این تلاشها نه تنها نتیجه نداد بلکه تا چند هفته پس از انتخابات هواداران جلیلی با حملات تند به هواداران قالیباف و شخص رئیس مجلس، آنها را عامل شکست در انتخابات میدانستند!
این شکست در حالی رخ داد که از زمان آغاز فعالیتهای انتخابات رودهنگام ریاستجمهوری ۱۴۰۳ بسیاری از تحلیلگران جریان اصولگرایی نسبت به تکرار اشتباهات انتخابات سال ۱۳۹۲ که منجر به پیروزی حسن روحانی شده بود، هشدار داده بودند.
پرده سوم: جلسه رای اعتماد به کابینه پزشکیان
در زمان رای اعتماد به کابینه پزشکیان، اعضای جبهه پایداری که تصور میکردند، میتوانند اکثریت اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی را با خود هماهنگ کنند تا حداقل به سه الی چهار وزیر لیست پیشنهادی پزشکیان رای اعتماد ندهند باز هم غافلگیر شدند و لیست وزرای پزشکیان با ریاست قالیباف و هماهنگی بخشی از فراکسیون انقلاب اسلامی با فراکسیون مستقلین به طور کامل رای اعتماد گرفت.
رای اعتماد کامل به کابینه پزشکیان در حالی شکل گرفت که به نظر میرسید، تلاشهای نمایندگان جبهه پایداری سرانجام جواب میدهد و از بین چهار چهره از جمله ظفرقندی، میدری، اتابک و صالحی امیری حداقل ظفرقندی و صالحی امیری رای نخواهند آورد.
در این راستا چهره های نزدیک به جریان پایداری و سعید جلیلی در مجلس از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و در کنار برخی نطقهای تند، کار به بخش شبنامه از سوی مالک شریعتی، نماینده تهران علیه صالحی امیری کشید که پس از تذکر قالیباف برای دقایقی حتی صحن مجلس نیز متشنج شد.
پس از ناکام ماندن پروژه توزیع شبنامه، وی سهشنبه شب ۳۰ مردادماه یعنی چندساعت مانده به رأی گیری نهایی برای کابینه پیشنهادی، در گفتگو با یک خبرگزاری اعلام کرده بود فراکسیون انقلاب اسلامی به صلاحیت ظفرقندی، همتی، صالحیامیری و میدری رای نداده است، خبری که با توجه به تعداد بالای اعضای فراکسیون انقلاب در مجلس، وضعیت این افراد را پیش از پیش در موقعیت لب مرزی قرار میداد. اما عصر روز ۳۱ مردادماه سرانجام پزشکیان دست به نطقی جنجالی پیش از رای اعتماد به وزرا زد.
پس این نطق به همان سبک و سیاق روزهای پس از انتخابات ریاستجمهوری که هواداران جبهه پایداری و نمایندگان آنها در مجلس با فرافکنی، علت شکست را در ستادهای قالیباف جستجو می کردند این بار با انتقادهای تند از رئیسجمهور، وی را مسئول موج سورای رسانههای بیگانه میدانند.
ماجرا از این قرار بود که پزشکیان در جلسه علنی رای اعتماد، بهطور رسمی اعلام کرد که عباس صالحی، وزیر فعلی ارشاد با تماس تلفنی رهبر انقلاب حاضر به قرارداده شدن نامش در فهرست کابینه شد، عباس عراقچی، وزیر خارجه، اولین فرد پیشنهادی مورد تأیید او بود و رهبر انقلاب گفتهاند که فرزانه صادق به عنوان وزیر راه در کابینه قرار بگیرد. اظهاراتی که رسانه های بیگانه با استناد به آن رئیس جمهور را «تدارکاتچی» خطاب کردند.
به نظر میرسد چون نمایندگان تندرو با سلاح مخالفت با رهبری تلاش میکردند که کابینه وی به طو کامل رای نیاورد وی نیز با بیان این که فهرست وزرا را در مشورت با رهبر انقلاب انتخاب کرده، توانست نظر منفی بسیاری از نمایندگان را تغییر دهد.
حمایت رهبر انقلاب از سخنان رئیسجمهور در زمینه مشورت برای انتخاب وزرا
انتقادات از پزشکیان تا قریب به یک هفته پس از جلسه رای اعتماد مجلس به کابینه وی همچنان ادامه دارد تا جایی که سرانجام رهبر انقلاب در دیدار ۶ شهریور ۱۴۰۳ با اعضای دولت چهاردهم در واکنش به این بحث دمنهدار گفتند: «آقای رئیسجمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند. برخی را تایید و برخی را هم تاکید کردم. تعداد زیادی را هم نمیشناختم و نظری نداشتم».
حال باید دید افرادی که رئیس جمهور را متهم به افشای مشورت با رهبر انقلاب می کردند و حتی در برخی موارد آن را انکار می کردند، پس از تصریح رهبر انقلاب چه پاسخی خواهند داشت؟
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان روز سهشنبهاش همچنین از اعضای کابینه خواست در انتخاب همکاران خود از افراد «جوان، مومن، انقلابی و متعهد و پرانگیزه» استفاده کنند زیرا اگر نسلی از مدیران جوان مؤمن انقلابی در این دولت تربیت شوند، کار بزرگی انجام گرفته است.
این سخنان رهبر انقلاب در حالی به سرعت مورد توجه تحلیلگران و رسانههای داخل و خارج کشور قرار گرفت که روزنامه کیهان در موافقت با جبهه پایداری در مقالا متعددی از رئیسجمهور برای «هزینهکردن» از نام رهبر انقلاب دربارهٔ کابینه خود انتقاد کرده بود، این روزنامه امروز نیز درباره استفاده از برخی افراد که آنها را «زاویهدار» معرفی کرده، در بدنه وزارتخانهها هشدار داد.
کیهان با عنوان «وفاق ملی بهکارگیری زاویهدارها نیست» که در شماره روز سهشنبه ۶ شهریورماه منتشر شده، نوشته است:«برخی شنیدهها و گزارشهای حاکی از این است که در تعدادی از وزارتخانهها، انتصابات برخلاف مشی رئیسجمهور بهسرعت و به دور از گزینش و شناسایی درست صورت گرفته است.»
رهبر انقلاب همچنان در این دیدار خطاب به ظفرقندی که تلاشهای زیادی برای رای نیاوردنش از سوی برخی نمایندگان مجلس شد، خاطر نشان کردند: «من از آقای دکتر ظفرقندی میخواهم شخصاً موضوع جوانی جمعیت و برطرف کردن موانع آن را بطور جدی پیگیری کنند.»
موضوع جوانی جمعیت یکی از سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی است که رهبر انقلاب در سال های اخیر تاکید زیادی بر آن داشتند و تاکید دوباره ایشان خطاب به وزیر بهداشت و درمان در این زمینه حاکی از جو کلی اعتماد به کابینه از سوی رهبر انقلاب است.
فرجام مبهم جبهه پایداری
حمید رسایی یکی از چهرههای شاخص جبهه پایداری و شریان که از منتقدان سرسخت محمدباقر قالیباف است، هنگامی که وی در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ نفر چهارم شد، تنزل جایگاه وی از نفر اول انتخابات ۱۳۹۸ به نفر چهارم را به فال نیک گرفت و آن را آغازی برای پایان قرار گرفتن وی در جایگاه ریاست مجلس دانست. این در حالی است که قالیباف با ائتلاف کم و بیش آشکاری که با مستقلین مجلس کرده توانسته راهی به جلو برای ادامه حیات سیاسیاش در میان جریانهای مستقلین و اعتدالیون فراهم کند. اولین نشانه ائتلاف قالیباف با مستقلین در زمان انتخابش برای ریاست مجلس و کمک شایان فراکسیون مستقلین به وی آشکار شد و حالا نیز نامش را به عنوان کسی که نقش تاثیرگذار برای رای یکپارچه کابینه پزشکیان داشته در میان هواداران وی تثبیت کرده است.
حمایت قالیباف از کابینه پزشکیان موجب واکنش رجانیوز، سایت جریان پایداری شد و این سایت یک روز بعد از رای اعتماد کامل مجلس به کابینه پزشکیان نوشت: «روز گذشته مجلس شورای اسلامی به ریاست قالیباف تمام اعضای کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان حتی چهرههایی همچون ظفرقندی را که سابقه سیاهی در زمان فتنه ۸۸ و فتنه ۱۴۰۱ داشت را تایید کرد. این همراهی همهجانبه قالیباف با اصلاحطلبان موجب تقدیر ویژه فعالان رسانهای اصلاح طلبان از او شد. حتی چهرههایی که پیشتر به او توهین میکردند حالا به مدافعان اول محمدباقر قالیباف تبدیل شدند تا نشان دهند محمد باقر قالیباف چه نقش ویژهای در تایید کابینه پزشکیان داشته است.»
این سایت در ادامه نوشت: «در این میان توییت دبیر شاخه تهران حزب جمعیت پیشرفت و عدالت وابسته به قالیباف پرده از یک اتحاد بیسابقه میان قالیباف، لاریجانی و ناطق نوری برای حذف نیروهای انقلاب برداشت. چیذری در صفحه توییتری خود نوشت: امروز خارجسازی مقابل خالص سازی پیروز شد. خارج سازی تحجر از دوائر تصمیم گیری راهبردی که آغاز آن فروردین ۱۴۰۲ تاریخ این جلسه کلید خورد پس از دولت سایه و رأی اعتماد کابینه، نقطهی آخر صدا وسیما خواهد بود. با صبر استراتژیک انقلاب اسلامی پیروزی دفاع مقدس و نابودی داعش را تجربه کرده است.»
به نظر میرسد حلقه پایداری و شریان تا زمانی که بتوانند نقطه ضعفی از دولت پزشکیان بدست آوردند، ناچار به سکوت هستند و امیدوارند با حربه استیضاح بتواند در برنگاههای خاصی، گریبان وزرای دولت چهاردهم را بگیرند.
البته این جریان علاوه بر سکوت، نگران از دست دادن سنگر صدا و سیما نیز است، سنگری که کم و بیش در اختیار این گروه سیاسی است و در آن به جز انتقادات گاه و بیگاه به جریان اصلاحات و اعتدالیون، در مواقعی نیز مانند زمان انتخابات ریاست مجلس، به قالیباف حملات تندی شده است و نمونه آن انتقاد جنجالی حمید رسایی به رسانههایی مانند تسنیم برای حمایت از نشستن قالیباف بر کرسی ریاست مجلس بود که آن حمله تند و حاشیهساز منجر به تغییر معاونت سیاسی صدا و سیما شد!
در میان نکته حائز اهمیت دیگر برای جبهه پایداری بازسازی وجهه سعید جلیلی برای بدنه حامیانش است زیرا نام وی به عنوان کسی که اتهام اصلی شکست جبهه انقلاب در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و ۱۴۰۳ متوجه اوست، در میان هواداران جبهه انقلاب به یادگار مانده است و حالا وی و حلقه اطرافیانش ناگزیر به ترمیم وجهه جلیلی در بدنه نیروهای موسوم به انقلاب است.
علاوه بر این به نظر میرسد راهی که قالیباف در طی بیش از یک دهه رفت و از خود یک چهره تکنوکرات و مدیر اجرایی موفق ساخت که میتواند با تمام گروههای سیاسی درون نظام ارتباط برقرار کند نیز بدیل مناسب و منطقی برای رویه فعلی جبهه پایداری و چهرههای نزدیک به آن باشد.
انتهای پیام/
نظر شما