وایسا دنیا من می‌خوام پیاده‌شم

افسردگی را به عنوان شایع‌ترین بیماری عصر حاضر می‌شناسند؛ بیماری که دنیای مدرن امروز با منزوی کردن هرچه بیشتر انسان‌ها به آن‌ها هدیه داده است. ۶۰ درصد فوت شدگان از خودکشی حین اقدام مبتلا به افسردگی اساسی بوده‌اند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، نوجوان که نه، در واقع اولین قدم‌های جوانی را تجربه می‌کرد که احساس کرد به آنجایی رسیده که رضا صادقی می‌گوید: «وایستا دنیا من می‌خوام پیاده‌شم». تازه جوان قصه ما یک بسته قرص را یکباره می‌خورد تا نقطه پایانی بر زندگی خود بگذارد. در این گزارش با اسم مستعار بهار صدایش می‌زنیم.

بهار از روزی تعریف می‌کند که احساس کرد در دنیا دیگر جایی برای او نیست و گفت: وقتی قرص‌ها را خوردم احساس می‌کردم که زیر بار فشار زندگی، درس و رابطه‌ای که درگیرش بودم، کمرم خم شده و دیگر توان بلند شدن نخوام داشت. سمت رخت خواب رفتم و باور کردم که دیگر همه چیز به پایان رسیده است. ساعت پنج عصر بود که اقدام کردم اما شب نشده پشیمانی سراغم آمد.

صحبت‌هایش را با شانس آوردم که اووردوز نکردم ادامه می‌دهد: سراغ دکتر رفتم ومعده‌ام را شست‌وشو دادند. دکتر می‌گفت که قرص‌ها قوی بوده و خدا به من رحم کرده است. حالا که از این اتفاق سال‌ها گذشته می‌بینم که مشکلاتم آنقدری که من بزرگشان کرده بودم، نبودند و بعدها زندگی من را با چالش‌هایی رو به رو کرد که دربرابر آن‌ها اتفاق چند سال پیش اصلا نکته مهمی نبود.

هر چیزی چاره‌ای دارد

از او می‌خواهم که جمله‌ای به کسانی بگوید که در موقعیت چند سال پیش او هستند و گفت: هر چیزی چاره‌ای دارد و هیچ مشکلی بدون راه حل در این دنیا وجود ندارد که بخواهیم به خاطر آن تن به خودکشی بدهیم.

بهار یک بار دیگر به سمت خودکشی رفت اما کمک به موقع اطرافیان باعث شد تا از این کار پشیمان شود. او معتقد است که یکی از دلایل درون‌ریزی احساسات در جوانان مشکلات فرهنگی و تابوهایی است که اجازه نمی‌دهند جوان لب به سخن باز کرده و از مشکلاتش صحبت کند. او می‌گوید که انگار آدم‌ها آنطور که باید افسردگی را جدی نمی‌گیرند و تا صحبت از غم و اندوه می‌شود، پدر و مادرها می‌گویند: «مگر در این زندگی چه کمبودی داشتی که دچار افسردگی شود؟» یا قضاوت‌های نابه جا مانع از این می‌شود که از احساسات فروخورده خود صحبت کنیم.

عصبانیت‌های لحظه‌ای و اقدامی به قیمت جان

«بیشتر آن‌ها پشیمان می‌شوند، از سر عصبانیت کاری می‌کنند و بعد که به اینجا منتقل می‌شوند، دوست دارند نجات پیدا کرده و به زندگی ادامه بدهند» این‌ها را پرستار بیمارستان لقمان می‌گوید. بیمارستانی در تهران که بیشتر افراد با نشانه مسمومیت به آنجا منتقل می‌شوند.

از وی درباره تعداد خودکشی‌هایی که در یک روز می‌بیند سوال می‌کنم و می‌گوید: بخش ما مربوط به کسانی است که در اثر اقدام به خودکشی نیاز به جراحی دارند. بیشتر افراد که قرص مصرف کرده‌اند به بخش مسمومیت منتقل می‌شوند. ۲۲ تخت در این بخش وجود دارد و هر روز تقریبا چهار بیمار داریم که اقدام به خودکشی کرده‌اند.

تصورم بر این است که شاید بیشتر اقدام به خودکشی‌ها توسط نوجوانان یا جوانان انجام شده باشد اما پرستار بخش می‌گوید که بیشترشان بین سنین ۳۰ تا ۵۰ سال هستند. وی اضافه می‌کند: نوجوان و حتی افرادی با سن بالا هم داریم اما بیشتر آن‌هایی که به بخش ما منتقل می‌شوند، جوان و میانسال هستند. تعداد مردان هم بیشتر از زنان است.

معتادانی که قاشق می‌بلعند

نکته جالب توجه در حرف‌هایش جایی است که از معتادان بستری شده در کمپ‌ها تعریف کرده و می‌گوید: هر چند وقت یک بار بیمارانی داریم که قاشق، تیغ، شیشه و وسایل دیگر را بلعیده‌اند. این افراد بیشتر معتادانی هستند که در کمپ‌ها بستری می‌شوند و برای فرار از شرایط آنجا اقدام به این کار می‌کنند.

از نحوه خودکشی‌ها سوال می‌کنم و پاسخ می‌دهد: برخی از آن‌ها سفیدکننده و مواد شوینده می‌خورند که معمولا این دست اقدام به خودکشی‌ها نمایشی و برای جلب توجه است. بیشترشان را هم نجات می‌دهیم اما شرایط برای کسانی که لوله بازکن و اسید خورده‌اند بسیار سخت است. اندام داخلی آسیب می‌بیند و حتی اگر زنده بمانند هم بعدها با عوارض این کار درگیر می‌شوند.

وقتی درباره حال و هوای بیمار و همراهان بعد از انتقال به بیمارستان سوال می‌کنم، می‌گوید که معمولا پرستارها و پزشکان تلاش می‌کنند تا درباره لحظه این اقدام و دلیل آن صحبت نکنند تا حس بدی که بیمار و همراهان تجربه کرده‌اند، دوباره برایشان تداعی نشود اما درصد زیادی از خودکشی‌ها به دلیل عصبانیت لحظه‌ای رخ می‌دهد و گاهی هم افراد مبتلا به اختلالات روانی هستند.

قصه مادربزرگ تنها

پرستار دیگری هم عجیب‌ترین خودکشی که دیده بود را این طور تعریف کرد: من بارها بیمارانی را دیده‌ام که خودکشی کرده‌اند اما عجیب‌ترین مورد، مادربزرگ ۷۰ ساله‌ای بود که چندین فرزند و نوه داشت و وقتی پسرش برای دیدن وی آمده بود، متوجه می‌شود که مادر یک بسته قرص را باهم خورده است. این مادر نجات پیدا کرد و دلیل خودکشی خود را تنهایی عنوان کرد.

بنا به گفته حمید پیروی، نایب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران حدود ۹۰ درصد کسانی که با خودکشی فوت می‌کنند، مبتلا به یک اختلال روانپزشکی هستند و ۶۰ درصد آن‌ها، حین اقدام مبتلا به افسردگی اساسی بوده‌اند.

از افسردگی به عنوان شایع‌ترین بیماری عصر حاضر نام می‌برند؛ بیماری که دنیای مدرن امروز با منزوی کردن هرچه بیشتر انسان‌ها به آن‌ها هدیه داده است.

نسبت به چه علائمی هوشیار باشیم؟

از شهرام علیزاده روانشناس پرسیدیم که با دیدن چه علائمی در عزیزانمان باید هوشیار شویم که خطری در کمین است و وی در این خصوص به ایسکانیوز گفت: برخی از رفتارها ممکن است نشان دهند که فرد در معرض خطر فوری خودکشی است؛ برای مثال هر گونه صحبت در مورد خودکشی، مرگ یا آسیب رساندن به خود، مانند «کاش به دنیا نمی‌آمدم»، «بهتر است بمیرم» نشانه‌هایی است که باید نسبت به آن هوشیار باشیم. یکی دیگر از نشانه‌ها این است که افراد قبل از خودکشی درباره روش یا دسترسی به داروها یا اشیاء دیگر جست‌وجو می‌کنند یا از دیگران سوال می‌پرسند.

علیزاده افزود: احساس درماندگی، ناامیدی و گیر افتادن و باور به اینکه هیچ چیز هرگز بهتر نخواهد شد یا تغییر نخواهد کرد، نشانه‌هایی هستند که اطرافیان می‌توانند در صورت مشاهده برای کمک به فرد وارد عمل شوند. افرادی که به سمت خودکشی می‌روند معمولا احساس بی‌ارزشی، گناه، شرم و نفرت از خود، احساس سربار بودن دارند. ملاقات یا تماس غیرمعمول یا غیرمنتظره با خانواده و دوستان، خداحافظی با مردم طوری که انگار دیداری در کار نخواهد بود، کناره‌گیری از دوستان و خانواده، افزایش انزوای اجتماعی، میل به تنها ماندن، افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر، رانندگی بی‌احتیاطی، ریسک‌های غیرضروری، احساس آرامش و شادی ناگهانی پس از افسردگی شدید می‌تواند به این معنی باشد که فرد تصمیم به خودکشی گرفته است.

قبل از خودکشی همه چیز عادی است

قبل از خودکشی همه چیز عادی است و کسی نمی‌داند که چه غوغایی درون این آدم جریان دارد و به سمت فروپاشی روانی پیش می‌رود. افسردگی برای همسایه نیست و گاهی باید با دیدن نشانه‌ها در خودمان یا اطرافیان به فکر بیفتیم و سراغ روانشناس برویم. افسردگی سرماخوردگی نیست که با یک سوپ درمان شود اما گاهی انگار آدم‌ها باور ندارند که این بیماری ممکن است کاری با آدم کند که با عزیزترین دارایی خود یعنی جانش خداحفظی کند. اگرچه هزینه مراجعه به روانشناس با وجود بیمه نبودن تمام خدمات بالا است اما مراکزی وجود دارد که افراد می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند.

خط مداخله در بحران خودکشی «ره آوا» با شماره ۵۴۴۶۷۰۰۰ حدود یک سالی است که با تلاش روانپزشکان بیمارستان روزبه راه اندازی شده و کارشناسان این خط همه روزه و بدون تعطیلی از ساعت ۱۴ تا ۲۴ پاسخگوی افرادی هستند که در شرایط بحران «خودکشی» با این خط تماس می‌گیرند.

تلفن ۱۲۳ بهزیستی هم با هدف کنترل و کاهش بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی تشکیل شده و درمواردی چون اقدام به خودکشی می‌تواند به عنوان یک مرجع تخصصی مداخله موثر داشته باشد.

انتهای پیام /

کد خبر: 1242520

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =