به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، شبکه نمایش خانگی پس از مدت ها عرضه فیلم های خشن بالاخره یک فیلم تماما پلیسی عرضه کرد که همان قسمت این سریال نشان می دهد با سریالی جذاب و مخاطب پسند روبرو خواهیم بود.
«بازنده» سریالی به کارگردانی امین حسینپور است که اقتباسی از رمان «زوج همسایه» (The Couple Next Door) نوشته شاری لاپنا (این رمان در ایران با عنوان «زن همسایه» هم منتشر شده) ساخته شده است که داستان کتاب «زن همسایه» از یک مهمانی تولد شروع میشود؛ آنه و مارکو به خانه همسایه دیوار به دیوارشان رفتهاند و به نوبت به نوزاد شش ماهه خود که در خانه گذاشتهاند سر میزنند. اما هنگامی که پس از نیمهشب به خانه بازمیگردند، با درِ باز خانه و تخت خالی بچه مواجه میشوند: کودکشان ربوده شده است. پلیس وارد میشود و به بازرسی خانه و بازجویی از والدین و همسایهها میپردازد.
سریال «بازنده» داستان ناپدید شدن بچه یک زوج جوان، ارغوان و کاوه را روایت میکند. قصه از اینجا شروع میشود که یک شب این زوج به خانه همسایه روبهرو میروند. بچه را به دلایلی با خودشان نمیبرند. به خانه برمیگردندند و با جای خالی بچه مواجه میشوند.
علیرضا کمالی، سارا بهرامی، صابر ابر، پیمان قاسم خانی، صدف اسپهبدی، مهدی رکنی، امیر غفارمنش، رویا جاویدنیا و... از جمله ستارگانی هستند که در این سریال به ایفای نقش می پردازند.
از نقاط قوت سریال باید گفت در قسمت اول این سریال، به اندازه و درست همه شخصیت ها برای مخاطب معرفی شده و چیزی گنگ نمی ماند.
«بازنده» قصد دارد به جای دیالوگ از تصویر برای گفتوگو با مخاطب استفاده کند و با وجود اینکه عمده محور داستان در یک ساختمان که محل وقوع جرم است پیش می رود اما موقعیت و لوکیشن های مختلفی در سریال دیده می شود که از نظر بصری جلوی خستگی را می گیرد.
حداقل در قسمت اول این سریال حداقل فضای کلی داستان بدون باگ در داستان نویسی طی می شود و به عنوان یک سریال معمایی-پلیسی، مخاطب به همه شخصیت های داستان شک می کند و حداقل در دو قسمت ابتدایی چیزی قابل حدس نیست.
این سریال که تاکنون ۲ قسمت آن منتشر شده توانسته هیجان مناسب، معمای جاندار و شک بالای مخاطب به همه شخصیت ها را حفظ کند.
اما در قسمت دوم این سریال باگ هایی وجود دارد که نمی توان به راحتی از آن گذشت.
باگ اول وقتی است که تعداد زیادی خبرنگار به محل ساختمان دزدیده شدن کودک مراجعه کرده تا بتوانند با خانواده کودک و افسر پرونده مصاحبه کنند که این سکانس همچون فیلم های هالیوودی بوده و در دنیای خبری ایران چنین چیزی حداقل برای یک کودک ربایی با این سبک و سیاق وجود ندارد.
اما باگ وحشتناک دیگر در قسمت دوم وقتی است که مشخصات یک دستگاه اتومبیل ون نقره ای به عنوان اتومبیل مشکوک آدم ربا به کلیه ماشین های گشت پلیس اعلام می شود و یک دستگاه خودروی گشتی پلیس با یک ون نقره ای که در کنار خیابان پارک شده و از قضا همان ون کودک ربا است برخورد می کند و با اینکه کمی به آن شک می کند اما ون را به طور کامل بازرسی نمی کند و به راحتی از آن رد می شود.
حالا برای اینکه ببینیم این سریال تا چه حد مخاطب را به دنبال خود می کشد و آیا مانند پوست شیر طوری عمل می کند که بیننده تا قسمت های پایانی متوجه متهم اصلی سریال نشود باید منتظر قسمت های بعدی باشیم. حال آنکه در همین تو قسمت ابتدایی نشان داده با سریالی خوش ریتم و خوش ساخت طرف هستیم.
انتهای پیام/
نظر شما