به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز؛ در حالت افسردگی ممکن است بگویید: «بیفایده است. من بازنده هستم، دیگر رنگ شادی را نخواهم دید». در نگرانی و هراس احتمالا این فکر به ذهنتان میرسد که: «اگر کنترلم را از دست بدهم و سقوط کنم چه اتفاقی خواهد افتاد؟» با آنکه افکار منفی به تنهایی اغلب اشتباه و غیرمنطقی هستند به گونهای فریبکارانه واقعبینانه به نظر میرسد به طوری که گمان میکنید که واقع به همان بدی است که تصور میکنید.
بیشتر بخوانید:
نشانههای پیری زودرس که باید جدی بگیرید
ما باید بیاموزیم که چگونه از شر روحیات بد و ناخوشایند خلاص شویم و تفکر مثبت و واقعبینانه در ما به وجود آید و به احساس لذت و شادی بیشتری برسیم. باید بدانیم اگر تمام نعمتهای زندگی مشمول انسان باشد ولی حال و احساس خوب نداشته باشد، محروم از مهمترین نعمت زندگیست. ولی با احساس خوب و حال خوب در صورت داشتن کمترین امکانات هم میتوان به خوبی زندگی کرد.
حال اگر میخواهید احساس بهترین داشته باشید:
۱- باید بدانید و درک کنید که به جای حوادث بیرونی، افکار شما هستند که احساسات خوب یا بد را به وجود میآورند.
۲- احساسات خوب و بد خود را بشناسید.
۳- بدانید که افکار و احساسات خود را میتوانید تغییر دهید.
۴- برای رسیدن به شادی و داشتن حال خوب تلاش کنید.
شما برای تشخیص افکار منفی نیاز دارید با ده خطای شناختی آشنا شوید:
خطاهای شناختی:
۱- تفکر همه یا هیچ: همه چیزهایی را که مطابق میل شماست، سفید میبینید و هر چیزی را که مطابق میل شما نباشد سیاه میبینید و آن را شکست بیچون و چرا میپندارید.
۲- تعمیم مبالغهآمیز: هر حادثه منفی و از جمله یک ناکامی شغلی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی میدانید و آن را با کلماتی از قبیل «هرگز» و «همیشه» توصیف میکنید و آن را نتیجه بدشانسی همیشگی خود میدانید.
۳- فیلتر ذهنی: تحت تاثیر یک حادثه منفی همه واقعیتها را تار میبینید. به جزئی از یک حادثه منفی توجه میکنید و بقیه را فراموش میکنید.
۴- بیتوجهی به امر مثبت: کارهای خوب خود را بیاهمیت و بیارزش میخوانید.
۵- نتیجهگیری شتابزده: بدون بررسی کافی، بسیار سریع نتیجهگیری میکنید. زمانی که اوضاع برخلاف میل شما باشد بدون بررسی میگوئید: آبرویم خواهد رفت یا از عهده این کار بر نخواهم آمد.
۶- درشت نمائی: از یک سو درباره اهمیت مسائل و شدت اشتباهات خود مبالغه میکنید و از سوی دیگر، اهمیت جنبههای مثبت زندگی را کمتر از آنچه هست برآورد میکنید.
۷- استدلال احساسی: فرض را بر این میگذارید که احساسات منفی شما واقعبینانه است.
۸- بایدها: خود را مقید میکنید که اوضاع بر وفق مراد شما باشد و در غیر این صورت دچار احساس حقارت و ناامیدی میشوید.
۹- برچسب زدن: به جای اینکه بگویید اشتباه کردم به خود برچسب منفی میزنید. این برچسبها تجربههای بیفایدهای هستند که منجر به خشم، اضطراب، دلسردی و کاهش عزت نفس میشوند.
۱۰- شخصیسازی و سرزنش: خود را بیجهت مسئول حادثهای قلمداد میکنید که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشتهاید و خود را سرزنش میکنید.
توجه داشته باشید که افکار منفی، احساسات منفی در شما ایجاد میکند و برای نجات یافتن از روحیات بد و رسیدن به شادی باید افکار خود را تغییر دهید.
راهبردهای دستیابی به مهارت شاد زیستن:
۱- افکار منفی خود را بشناسید و سعی کنید با موضوع، مثبتتر و واقعبینانهتر برخورد کنید.
۲- به جای آنکه به شکستها فکر کنید موفقیتهای خود را مرور کنید.
۳- خود را بیرحمانه تحقیر و سرزنش نکنید و همانگونه با خود برخورد کنید که دوستتان را مورد محبت قرار میدهید.
۴- در حالت اضطراب کمی ورزش یا نرمش کنید یا حداقل چند بار از پلههای ساختمان بالا و پایین بروید.
۵- بدانید همه چیز سیاه و سفید نیست بلکه بین این دو رنگهای دیگری هم وجود دارد.
۶- از عبارات باید و نباید استفاده نکنید و به جای گفت: «نباید این اشتباه را میکردم» بگویید: «اگر این اشتباه را نمیکردم بهتر بود.»
۷- به جای سرزنش کردن خود به حل مسئله بیاندیشید.
۸- قدر خود را بدانید و با کسانی که طرفدار شما هستند صحبت کنید.
۹- به نیازها و خواستههای خود توجه کنید و شخصیت خود را پرورش دهید.
۱۰- موقعیتهای زندگی را به صورت مثبت توصیف کنید و خود را تحسین کنید.
تمام بهبودی در زندگی شما با بهبود در تصویر ذهنی شما ایجاد میشود پس از همین امروز شروع کنید و از خود آن کسی را بسازید که دوست دارید.
منبع: زندگی آنلاین
انتهای پیام/
نظر شما