به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، یکی توصیه میکند که اول تمرینات هوازی انجام دهیم و بعد سراغ بدنسازی برویم، دیگری محتوایی منتشر کرده حرف اولی را از اساس خلاف علم میداند. بلاگر دیگری در ظاهر از تناسب اندام و ورزشهایی که انجام میدهد تولید محتوا میکند و در پشت پرده مکملهای قاچاق میفروشد.
فضای حقیقی هم کم از دنیای بلاگری ندارد و در هر باشگاه ورزشی کسی هست که ادعا میکند، میتواند بر اساس آناتومی بدن شما برنامه ورزشی بدهد و از هر متخصصی بهتر میداند که کدام برنامه برای شما بهتر است.
آدمهایی از این دست که مشخص نیست از کدام ارگان مجوز تجویز و توصیه به مردم را گرفتهاند، بسیار هستند و آزادانه هر فعالیتی میکنند. گاهی حتی پا جای پای پزشک میگذارند و توصیه میکنند که برای بهبود آرتروز و التهاب مفاصل و غیره چه ورزشی انجام دهیم.
سیروز کبدی یکی از عوارض مکملهای ممنوعه
فروش مکملهای ورزشی سود خوبی دارد و وقتی هم که فرد مجوز ندارد، ناظری هم بر اعمال او نیست و برای کسب درآمد بیشتر اقدام به فروش این محصولات که مشخص نیست در کجا تولید شدهاند، میکند. محمد آذرفر متخصص تغذیه در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص عوارض مکملهای بدنسازی گفت: مکملهای ورزشی اگر مجوز وزارت بهداشت داشته باشند و مکملهای خوب و مجازی باشند با تجویز پزشک و به آن اندازهای که بر پایه وزن تجویز میشود، مشکلی نخواهد داشت.
وی افزود: مصرف برخی مکملها که مجوز و لیبل درستی ندارند، معلوم نیست پس از مصرف در کدام قسمت بدن جمع میشوند و در ترکیباتشان از چه چیزی استفاده شده را توصیه نمیکنم چراکه علاوه بر عوارض گسترده جسمی و پوستی که دارند، بر ارگانهای داخلی به ویژه کبد نیز تاثیر بسیاری میگذارند. مصرف این مکملها، میتواند منجر به سنگین شدن کبد شده و تا ابتلا به سیروز کبدی پیش روی کنند.
پزشک تغذیه عنوان کرد: میزان و نوع عوارضها بسته به نوع مکملی که استفاده میشود، متفاوت است. شایعترین عوارض پوستی مکملهای هورمونی، به دلیل تاثیری که بر کبد میگذارند، جوشهای ریزی است که بیشتر در پشت و صورت فرد ظاهر میشود. اینها جوشهای معمول است که بسته به سن و نوع مکمل متفاوت است از طرفی این مکملها میتواند منجر به خشکی، آلرژی و روزاسه که نوعی بیماری پوستی است، شود.
قهرمانهایی که قربانی شدند
اسحاق قویدل فهرمان پرورش اندام یکی از کسانی بود که قربانی مصرف مکملها شد. وی در آخرین روزهای عمرش نوشت: هرچه اطلاعات در مورد این دسته از ترکیبات شیمیایی نوشته و در نت منتشر شده از سوی تولید کنندگان و فروشندگان تنظیم شده است و از این رو جانبدارانه و مغرضانه است. آنچه در مورد مزایای این ترکیبات وجود دارد هنوز مراحل آزمایشات بالینی را پشت سر نگداشته و حتی در دامپزشکی هم مجوز مصرف ندارند و نمیتوان به استناد این مطالب در دام پپتیدها افتاد.
او با اشاره به اینکه خودش قربانی مصرف این داروهاست، مینویسد که عوارض دراز مدت استروئیدهای آنابولیک شامل خشم بیش از حد، برانگیختگی، تحریکپذیری، سرطان کبد، فشار خون، اضطراب، خستگی، خودکشی و رسوب چربی در سرخرگها و بیماریهای قلبی میشود. بین مصرف استروئیدها و سکته قلبی در ورزشکاران زیر ۳۰ سال رابطه معنا داری وجود دارد.
گاهی برخی از این به ظاهر مربیها آسیبهایی به افراد میزنند که جبرانناپذیر است؛ مثلا ممکن است که با حرکتی اشتباه فرد دچار عارضه شود و نیاز به مداخله پزشک داشته باشد. چه کسی به فعالیت مربیها نظارت میکند؟
درخواست پنج هزار نفر برای تشکیل سازمانی ناظر
اخیرا جمعی از کارشناسان تربیت بدنی در کارزاری با بیش از پنج هزار امضا به روند موجود اعتراض کرده که در نامهای خطاب به رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی خواستار تشکیل نظام تربیت بدنی شدهاند.
در متن این کارزار آمده است:
همانطور که مستحضرید رشته تربیت بدنی و زیرشاخههای آن از کمبود نظارت صحیح، اصولی و قانونی رنج میبرد و همین مسئله مشکلات بسیار زیادی را متوجه دانشآموختههای تربیت بدنی، ورزشکاران و خانوادههای آنها میکند. به عنوان مثال میتوان به سودجوهایی اشاره کرد که با چند هفته شرکت در کلاسهای آموزش از فدراسیونها مدرک مربیگری تهیه میکنند و بدون هیچ مطالعه و تخصص و حتی سابقه ورزش قبلی به فروش و تجویز برنامه تمرین و مکملها داروهای ممنوعه در سطح باشگاهها میپردازند و هیچ حد و مرزی برای فعالیت آنها با توجه به میزان تخصصشان لحاظ نشده است و این در حالی است که یک کارشناس تربیت بدنی و علوم ورزشی در زیرشاخه فیزیولوژی ورزش یا... حداقل ۴ تا ۸ سال از عمر خود را صرف یادگیری و آموزش آکادمیک کرده، اما هیچ مزایا یا حدودی تعریف نشده که این دانش آموختگان را از سایر مربیان که صرفاً با چند هفته آموزش مدرک دریافت میکنند تمیز دهد! و این به دور از عدالت آموزشی است. البته منکر سواد بعضی از مربیان غیر آکادمیک نیستیم، اما به جهت مشخص نبودن حدود اختیارات و نبود نظام تربیت بدنی قوی دست افراد سودجو باز است.
نظام تربیت بدنی با برگزاری آزمون و اهدای شماره نظام ورزشی، میتواند فارغالتحصیلان را سازماندهی کند تا:
۱_مثل رشتههای مهندسی، پزشکی و روانشناسی و... چهارچوب و خطوط قرمز تعریف شده برای تشخیص متخصص و سودجو داشته باشد.
۲_از پتانسیل واقعی متخصصان علوم ورزشی در راستای مدیریت، مربیگری و سلامت در ورزش همگانی و قهرمانی استفاده شود.
۳_حدود فعالیت افراد را مشخص کند تا در صورت وقوع تخلفات احتمالی مراجع قضایی بر مبنای آن برخورد کنند.
و از این نکته نباید غافل شد که نظام تربیت بدنی با توجه به شرایط و پتانسیل علوم ورزشی میتواند خودکفا و از لحاظ مالی به جایی وابسته نباشد!
لذا ما امضا کنندگان این کارزار از شما تقاضای مساعدت و پیگیریهای لازم در خصوص تشکیل نظام تربیت بدنی و علوم ورزشی همانند سایر رشتههای مهندسی، پزشکی و... را داریم.
نظر شما