به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، چند روز پیش ویدیویی از برخورد خشونتآمیز یک مرد با مادر کودک مبتلا به اوتیسم منتشر شد که در آن ویدیو فرد مهاجم به حضور کودک توجه نمیکرد و به دلیل مشکلی که سر جای پارک وجود داشت به مادر توهین میکرد و کودک در اثر این برخورد بیقرار شده بود. این ویدیو بهانهای شد تا به موضوع خشونت علیه معلولان و ریشههاو انواع آن بپردازیم.
بیشتر بخوانید
دادخواهی سراسری معلولان از دولت
کجفهمی از کلمه مادرزادی
رامک حیدری؛ مدیرعامل انجمن دیستروفی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درباره مصادیق خشونت علیه معلولان گفت: خشونت علیه معلولان را بیشتر در خانوادهها شاهد هستیم که مثلا پدر فرزند معلولش را کتک میزند یا خرجی نمیدهد. یکی از مهمترین دلایل خشونت به ویژه در بین بچههای مبتلا به دیستروفی دوشن این است که پدر به اشتباه مادر را تولد کودک معلول مقصر میداند و میگویند ژن ناقص از سوی مادر بوده است و به همین دلیل مواردی بوده که پدر شانه خاله کرده و مادر را مقصر دانسته و خانه یا کودک را رها کرده است. در خیلی از موارد شاهد طلاق یا خشونت علیه کودک معلول بودیم.
او افزود: منظور از مادرزادی در بیماریهای ژنتیکی این است که کودک از بدو تولد به این بیماری مبتلا است اما بار سنگین این کلمه باعث کج فهمی و گاهی خشونت میشود و بهتر است که از کلمه مادرزادی استفاده نکنیم. موردی هم از خشونت مادر علیه کودک داشتیم که مادر مشکلات روانی داشت و لجبازیهای کودک باعث میشد تا دست به خشونت کلامی و فیزیکی بزند.
عدم پذیرش بیماری کودک توسط خانواده
حیدری توضیح داد: منشا بسیاری از این خشونتها در خانواده عدم پذیرش بیماری کودک است و وقتی نمیپذیرند تضادها به وجود میآیند. یکی از این موارد عدم پذیرش را در نوعی از دیستروفی شاهد هستیم که کودک ابتدا میتواند راه برود اما به تدریج توان راه رفتن را از دست میدهد و والدین به دلیل عدم پذیرش از خرید ویلچیر سرباز میزنند و زمین خوردنهای متعدد کودک را از لحاظ روحی تحت فشار قرار میدهد.
سرقت بیشترین میزان خشونت خارج از خانه علیه معلولان
مدیرعامل انجمن دیستروفی با اشاره به اینکه در خشونتهای خارج از خانه قانون خاصی در حمایت از معلولان وجود ندارد و تفکیکی برای معلولان و افراد عادی نیست، وضیح داد: در این قبیل خشونتها پرتکرارترین مورد دزدی است؛ مثلا موردی داشتیم که پرستاری که برای مراقبت از معلول استخدام شده بود به واسطه مشکلی که معلول از لحاظ حرکتی داشت پول او را سرقت کرده بود. قوانین ما در حوزه معلولان دارای نواقص بسیار است و در دادگاه هم با فرد معلول مانند فرد عادی برخورد میشود و امتیازی برای اینکه فرد نمیتواند از خود دفاع کند، قائل نیستند.
خودم به وجودت آوردم و خودم هم میکشمت
دختر معلولی که دوست نداشت نام او در گزارش آورده شود تجربه تلخ خود از خشونت خانگی را اینطور شرح داد: گاهی فکر میکنم اگر تمام کتابها و پادکستای دنیا را بخوانم و پیش مشاور بروم و بهترین روانپزشک من را ویزیت کند، هیچ مشکلی از من دوا نمیشود. پدرم اخلاق بدی دارد، یک بار که من را میزد و اعتراض میکردم گفت: «خودم به وجودت آوردم و خودم هم میکشمت، اگر ناراحتی از این خانه برو بیرون. هزینه تو را من میدهم پس باید به حرفم گوش کنی» حتی یک بار گفتم من را به بهزیستی ببر اما گفت «فردا پنج صبح تو را مانند زبالهای در کوچه رها میکنم»
نمیدانم گناهم چیست
او گفت: من واقعا نمیدانم گناهم چیست. کاش فقط نباشم. وقتی هیچ حقی نداریم برای چه زندگی کنیم؟ کاش دست و پا داشتم و حداقل میتوانستم خودم را بکشم. یک شب پدرم خواهرم را با چوب کتک زد طوری که همه جای بدنش کبود شد و سینهاش پر از خون بود. میگفت کسی حق ندارد از یخچال من غذا بخورد و من یک روز چیزی نخوردم طوری که از شدت حال بدم نمیتوانستم از جایم بلند شوم و عضلههایم لرزش و اسپاسم گرفته بود.
او معتقد است که بخش زیادی از این مشکل ناشی از بیکاری و مشکلات مالی است و اگر مستقل بود مجبور نبود که خشونت پدر را تحمل کند.
حرف مردم دلم را میشکند
از او درخصوص ارتباطش با مردم و مواردی که در جامعه تجربه کرده پرسیدم و گفت: زیاد از خانه بیرون نمیروم. وحشت بیرون رفتن ندارم اما نمیتوانم ارتباط بگیرم. گاهی متلکهایی میشنوم که دلم را میشکند. وقتی از کسی یا جایی اعتراض میکنی دیگر باید محل را ترک کنم اما من که نمیتوانم، جایی برای رفتن ندارم و دولت و قانون هم حمایتی نمیکنند.
نا آگاهی مردم نسبت به قوانین معلولان
میثم جعفری که بر اثر تصادف قطع نخاع شده است از مصادیق خشونت علیه معلولان در جامعه به ایسکانیوز گفت: چندین بار برای من اتفاق افتاده که مردم اصلا اهمیتی به پلاک ماشین یا تابلوی معلولین ندادهاند و بعد از اعتراض برای اشغال کردن محل پارک معلولان کار به خشونت کلامی کشیده است. یک بار ماشینم زیر تابلو پارک معلولان بود و آقایی که جای پارک پیدا نمیکرد، به زور میخواست ماشینش را در آن محل پارک کند و تصادفی هم با ماشین من داشت و من هم با پلیس تماس گرفتم اما چون طول کشید و من هم نمیتوانستم از ماشین پیاده شوم، آن مرد فرار کرد. یک بار هم آقایی با اصرار به من میگفت که از جلوی مغازه او دور شوم و در ماشین را باز کرده بود که من را پایین بیاندازد.
مانعتراشی شهرداری
او افزود: تردد با ویلچر در شهر هم دشوار است، شهرداری از موانعی در پیادهروها استفاده میکند که عملا راه برای تردد من با ویلچر بسته میشود و مجبورم که مسیر طولانیتری طی کنم که شاید این هم مصداق خشونت باشد.
سفرها، مهمانیها و خوشبختیهایشان را از ما پنهان میکنند
فرخنده محمودی مادر یک کودک معلول است، او در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز به نوع دیگری از خشونت اشاره و از تنهایی مادرانی گفت که فرزند معلول دارند و اطرافیان و حتی نزدیکان آنها را طرد کردهاند. او در این باره توضیح داد: زمانی که یک زن ازدواج میکند، چشماندازی از آمال و آرزوها دارد و دوست دارد نابغهترین فرزند دنیا را داشته باشد اما زمانی که یک اتفاق مسیر زندگی او را تغییر میدهد و فرزندش دچار معلولیت میشود، زندگی او تحت تاثیر قرار میگیرد. فرایند این اتفاق خوشایند نیست زیرا در جامعهای زندگی میکنیم که معلولیت را مکافات و عقوبت گناه میداند و به واسطه همین دید اطرافیان ارتباطشان را باخانوادهای که فرزند معلول دارد کمتر میکند. آنها تصور میکنند که افرادی مثل ما نسبت به خوشیهایشان تنگنظری میکنیم. آنها سفرها، مهمانیها و خوشبختیهایشان را از ما پنهان میکردند و ما کم کم از جامعهای طرد شدیم که حق ما بود.
او اضافه کرد: بیمهریهای بسیاری از جامعه و حتی نزدیکانم دیدم و تمام اینها از من زنی قوی ساخت. اطرافیان به من میگفتند که کودکت را رها کن، تو جوانی و میتوانی زندگی کنی و این بچه دست و پای تو را میبندد، من در درون خودم با این چالشها درگیر بودم اما به جایی رسیدم که با خودم گفتم این کودک نباید آنطوری که دیگران میگویند باشد. تضادی در من ایجاد شد و تلاش کردم که با کودک ارتباط بگیرم، مطالعه کنم و یاد بگیرم و دیدم که این کودک تواناییها و استعدادهایی دارد.
محمودی بیان کرد: زنان بسیاری مثل من گمنام در خلوت خود میسوزند و دیگران آنها را تنها میگذارند. توصیه من به این مادران این است که شما هیچ گاه تنها نیستید و خدا همراه کسانی است که تلاشگر هستند.
به گزارش ایسکانیوز، مردان و زنانی که معلولیتهای شدید یا چندگانه دارند بیشتر در بطن خانواده مورد سوءاستفاده قرار میگیرند چون توان اجتماعی و فردی دفاع از خودشان را ندارند و جا و پناهی هم ندارند که بروند و شکایت کنند به همین خاطر ممکن است این آزارها را بیان نکنند و به رازهای مگو بپیوندد. مشکلاتی که در جامعه وجود دارد هم ناشی از درک نادرست و جای خالی فرهنگسازی است. اگر عزم جدی برای اجرای قاطع قانون حمایت معلولان وجود نداشته و بودجه و شرایط کافی فراهم نشود، این مشکلات سر به مهر باقی خواهند ماند.
انتهای پیام /
نظر شما