به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ مرتضی صابری متولد ۱۳۶۰ در تفرش است. در دوران مدرسه کتابی را با نام «چگونه بدون شمردن بشماریم» خواند و برای همیشه عاشق درس ریاضیات شد. در دوران مدرسه در المپیادهای ریاضی شرکت میکرد و یک بار هم رتبه کشوری کسب کرد.
برای کنکور خیلی فضای ذهنی خاص و دقیقی از رشتههای دانشگاهی نداشت و براساس رتبهاش توانست رشته ریاضی کاربردی دانشگاه امیرکبیر در تفرش قبول شود. اما برای کارشناسی ارشد تصمیم گرفت رشته صنایع سیستم بخواند که دروس اصلی آن آمار و احتمال و ریاضی گسسته و زمینه کاری آن حل مشکلات کسبوکار، مسائل علوم اجتماعی و زیستی است. دانشگاه بوعلی همدان پذیرفته شد و برای پایاننامه کارشناسی ارشدش روی موضوع مدلهای سری زمانی کار کرد.
در آن زمان یکی از دوستانش از تفرش به تهران آمد تا در یک موسسه وابسته به دانشگاه تهران شروع به کار کند. از آنجا که مرتضی هم دوست نداشت که در خوابگاه بماند، سال اول کارشناسی ارشد، تمام دروس را پاس کرد تا سال دوم را برای گذراندن پایاننامه طی کند و به همراه دوستش برای کار در موسسه انرژی به تهران بیاید.
از آنجا که در دوره کارشناسی، با دروس اقتصاد، دادهکاوی و آمار آشنا و به آنها علاقهمند شد، همزمان نیز در دانشگاه آزاد تفرش به عنوان استاد مدعو علوم پایه و سپس دروس علوم داده را -برای اولین بار در دانشگاه آزاد- تدریس میکرد. حتی به شکل فوق برنامه، کارگاههای دادهکاوی – که در دوره کارشناسی ارشد میخواند- برای دانشجویان برگزار میکرد. در همین حین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تهران را نیز به عنوان استاد مشاور راهنمایی میکرد. به این ترتیب، به مدت پنج سال هم دانش خود را بالا برد و هم با دانشجویان، روی دادهکاوی تحقیق کرد؛ طوری که بعد از گذراندن دوره کارشناسی ارشد حدود ۳۰ مقاله منتشر شده در مجلات مختلف داشت.
در سال ۲۰۰۹ برای شرکت در کنفرانسی راهی انگلستان شد و روز آخر کنفرانس تصمیم گرفت که با رئیس دانشگاه کمبریج برای پذیرش دکتری صحبت کند. از آنجا که رئیس آن دانشگاه در آن زمان در کشور دیگری بود، برایش نامهای نوشت و رزومه خود را در آن شرح داد. چند روز بعد از اینکه به ایران آمد، ایمیلی را دریافت کرد که در آن از او دعوت شده بود در یک مصاحبه آنلاین شرکت کند. اما به دلیل برخی مشکلات اداری موفق به شروع تحصیل نشد.
بعد از این مدت، شروع به مکاتبه با دانشگاه نیو ساوت ولز یا UNSW در استرالیا کرد و توانست دوره دکتریاش را در زمینه متنکاوی و پاکسازی داده شروع کند. بعد از این دوره، به دلیل مهارتهایی که کسب کرده بود، هم دوره پستدکتری را در همان دانشگاه آغاز کرد و هم شروع به تحقیق با دانشجویان دکتری کرد. و بعد تصمیم گرفت که در دانشگاه فناوری سیدنی تدریس کند.
مرتضی صابری در حال حاضر استادیار دانشکده علوم کامپیوتر دانشگاه فناوری سیدنی است و سوابق تحقیقاتی برجسته و مهارتهای قابل توجهی در زمینه هوش تجاری، دادهکاوی و یادگیری ماشین کاربردی دارد. بیش از 200 مقاله در مجلات معتبر دانشگاهی و مجموعه مقالاتی نیز در کنفرانسهایی مانند سیستمهای کامپیوتری نسل آینده، سیستمهای مبتنی بر دانش، کامپیوترها و مهندسی صنایع، مجموعهها و سیستمهای فازی ، محاسبات نرم کاربردی، سیستمهای اطلاعات سازمانی، فرآیند کسبوکار داشته و تاکنون بیش از 20 جایزه و تقدیرنامه تحقیقاتی ملی و بینالمللی را از آن خود کرده است. به غیر از اینها، دو فرصت مطالعاتی نیز یکی در دپارتمان سیستمهای اطلاعاتی در موسسه ماکس پلانک و دیگری در گروه سیستمهای اطلاعاتی در موسسه هاسو پلاتنر -هر دو در آلمان- گذرانده است.
جدول گوگل اسکالر مرتضی صابری
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق جوان میخوانید:
لطفا اول از همه در مورد متنکاوی توضیح دهید.
متنکاوی، به دادهکاویای که روی متن انجام شود اشاره دارد. همچنین به عنوان آنالیز متن نیز شناخته میشود که منظور از آن فرایند استخراج اطلاعات با کیفیت از متن است. اطلاعات پرکیفیت، بهطور معمول از فهم الگوها و گرایشها از طریق معانی و به وسیله یادگیری الگوهای آماری حاصل میشود. وظایف متنکاوی معمول شامل دستهبندی متون، خوشهبندی متون، استخراج معنی و مفهوم، تولید ردهبندی دانهای، تجزیه و تحلیل احساسات، خلاصه کردن اسناد و مدلسازی ارتباط موجودیتها است.
متنکاوی باعث میشود که تمام کلمات روی صفحه وب هویت پیدا کنند، قابل جستجو شوند و نتایج بهتری مرتبط با سوال کاربر ارائه شوند.
تاکنون چه دستاوردهای تحقیقاتی جالبی داشتهاید؟
یکی از مشکلاتی که در زمینه امنیت سایبر در جهان مطرح است این است که از یک سو، تهدیدات سایبر روز به روز قویتر میشوند و از سوی دیگر، متخصصان امنیت اطلاعات چون میزان درآمدشان در صنعت بالاتر است، ترجیح میدهند که در دانشگاه نمانند. از این رو، متخصصان شرکتها معمولا از نظر دانش امنیت اطلاعات بهروز نیستند. به همین دلیل ما تمام مقالات مربوط به تهدیدات سایبر و راهحلهای مقابله با آنها را در یک پایگاه داده جمعآوری کردیم و با دستهبندی آنها را به شکل یک کتابخانه دانش برای متخصصان امنیت اطلاعات درآوردیم.
متخصصان با دسترسی به این کتابخانه میتوانند در عرض چند ثانیه به بهترین راهکار برای مقابله با یک تهدید سایبری به شکل یک محصول دسترسی پیدا کنند. در این تحقیق از روشهای پیشبینی، احتمالات و متنکاوی برای جستجوی کلمات و یافتن راهکارهای مختلف برای مقابله با تهدیدات سایبر استفاده کردیم.
کار تحقیقاتی دیگرم که هماکنون با تیمی در آلمان مشترکا کار میکنیم، مربوط به زنجیره تامین است و توانستهایم برای آن گرنتی هم بگیریم. در این پژوهش، برای اولین مفاهیم زنجیره تامین را به گراف دانش اضافه میکنیم. به علاوه سعی کردیم که با رصد خبرهای مختلف از منابع مختلف، خطرات مربوط به زنجیره تامین یک سازمان یا یک استان یا یک کشور را پیشبینی میکنیم و نسبت به مخاطرات آن به سیستم هشدار دهیم. از آنجا که خبرها نیز به شکل متن هستند، در این پژوهش نیز از متنکاوی استفاده کردیم. شناخت صنعت و زنجیره تامین نیز در این پروژه حائز اهمیت است.
آینده دنیای علم و فناوری را چگونه پیشبینی میکنید؟
از نظر من این آینده هم خیلی خوب و هم کمی ترسناک است. در حال حاضر کلی فارغالتحصیل و دانشجو داریم که از دانش خود برای اهداف انسانی بهره میبرند. این موضوع بسیار خوبی است. اما مثلا شبکههای اجتماعی به گونهای طراحی میشوند که انسانها را به ادامه کاربری تشویق کنند. مثلا فیسبوک متا را ابداع کرد تا کاربران را بیشتر از قبل درگیر خود کند.
به غیر از این، استفاده از اینترنت و فضاهای آنلاین این شکلی مستلزم صرف انرژی بسیار زیادی است. یعنی از یک سو، پیشرفت هوش مصنوعی به انسانها کمک میکند، ولی خود این فناوری و کامپیوترهای مبتنی بر آن به دلیل سرعت پردازش بالا انرژی بسیاری مصرف میکنند و همین امر تهدیدی برای محیط زیست به شمار میآید.
با همه اینها با آگاه شدن انسانها در مورد این مسائل، میتوان خوشبین بود که انسانها بتوانند تعادلی بین این دو موضوع ایجاد کنند. از سوی دیگر، به نظر میرسد که هوش مصنوعی دارد به سمتی حرکت میکند که در قبال انسان مسئولیتپذیر باشد، و بیشتر ملاحظات انسانی و اجتماعی را در نظر بگیرد.
معمولا در اوقات فراغت چه کارهایی انجام میدهید؟
پینگپنگ بازی میکنم یا پیاده راه میروم. این دو تا به من کمک میکنند تا بهتر فکر کنم.
آیا در این اوقات کتاب میخوانید و فیلم تماشا میکنید؟ کدامها را به ما پیشنهاد میدهید؟
فیلم را در حد تفریح و سرگرمی تماشا میکنم و کتاب را فقط در حد کتابهای تخصصیام میخوانم. کتاب «بدون شمردن بشمارید» را که دنیای من را متحول کرد، پیشنهاد میکنم.
به نظر شما تفاوت بین محققان ایرانی و خارجی در چیست؟
به نظر من، محققان ایرانی خیلی مقاله محور هستند، ولی فقط تعداد مقالات برایشان مهم است؛ نه موضوع پژوهش. در حالی که در استرالیا سعی میشود مباحثی پژوهش شود که کاربردی باشند و فرصت ایجاد کنند. به همین دلیل ارتقای اساتید در استرالیا فقط تعداد مقالات نیست و میتواند گرفتن پروژه از صنعت یا ارائه محصولی برای افراد فقیر معیارهای دیگر ارتقا باشد.
به نظر من هر پروژه تحقیقاتی که تعریف میشود باید داستانی پشتش داشته باشد. در حالی که در ایران، محققان روی موضوعی کار میکنند که خودشان هم نمیدانند چه مسالهای را حل میکند.
تفاوت دیگری که بین دانشجوهای ایرانی و استرالیایی دیدم این است که شور و اشتیاق دانشجوهای ایرانی خیلی بیشتر از دانشجوهای استرالیایی است. چون فضای دانشگاههای ایران بانشاطتر و دانشجویان پرانرژیتر هستند.
پس چرا برآیند کار دانشجویان درست نیست؟
دانشجویان به خوبی روی موضوع پژوهش کار میکنند، اما موضوع اینجاست که پژوهش آنها به محصولی تبدیل نمیشود. آن هم به دلیل سیاستگزاری نادرست است. در واقع شادابی در دانشگاهها هست، ولی مسائل پژوهشی درست نیستند و نفعی برای صنعت ندارند.
به نظر شما اساتید ایرانی و استرالیایی چه تفاوتهایی با هم دارند؟ اساتید استرالیایی چطور دانشجویان را به تحقیق تشویق میکنند؟
به نظر من موفقیت دانشجو در تحقیقات فقط دست اساتید نیست. تا زمانی که ارتباط بین صنعت و دانشگاه در ایران به درستی شکل نگیرد، اساتید به تنهایی نمیتوانند دانشجویان را به پژوهش تشویق کنند. به غیر از این، اساتید در استرالیا باید چند سال در دوره پستدکتری کار کنند و چند سال هم روی نحوه تدریس متمرکز شوند تا بتواند در دانشگاه تدریس کنند، ولی در ایران اینطور نیست.
در استرالیا برای تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت چه راهکارهایی وجود دارد؟
یکی از راهکارهای مهم در این زمینه وجود اشکال مختلف همکاری بین دانشگاه و صنعت است. به این شکل که اگر صنعت یک دلار هزینه یک پژوهش کند، دانشگاه دو دلار هزینه میکند. از آن حمایت میکند و خودش هم بودجه برای آن در نظر میگیرد.
علاوه براین، در استرالیا اگر استادی موضوع پروژه جالبی داشته باشد، فقط کافی است که برای صنعت یا شرکت مرتبط با آن جلسه توجیهی بگذارد و موضوعش را مطرح کند. در صورتی که موضوع برای صنعت توجیهپذیر باشد، خیلی راحت قبول میشود. این امر ارتباط تنگاتنگ صنعت و دانشگاه را به خوبی نشان میدهد.
به غیر از این، افرادی در دانشگاه وجود دارند که هم زبان صنعت را میشناسند و هم زبان دانشگاه را و سعی میکنند که زمینه همکاری را برای هر دو فراهم کند. این مدل میتواند برای ایران نیز راهگشا باشد. البته باید اضافه کنم موقعیتها و مدلهای متنوعی در این زمینه وجود دارد که انعطاف و شانس همکاری را اضافه میکند.
یک محقق واقعی به دنبال چیست؟
محقق به دنبال این است که نتیجه دانش و مطالعاتش را در یک ابداع یا دستاورد ببیند.
نقش زنان را در فضای آکادمیک و تحقیقات چطور میبینید؟
طبق تجربه شخصیام، زنان معمولا در فضای آکادمیک بسیار سختکوش و متهعد هستند و به عنوان همکار یا مسئول یک پروژه تحقیقاتی کاملا قابل اعتمادند. این موضوع به ویژه در کشور خودمان ایران موضوعیت دارد؛ علاوه بر این بر حسب مشاهدات شخصیام، همیشه زنان دانشجوهای برتر در سطوح مختلف هستند.
پس از نظر شما دلیل عقب ماندن زنان از آقایان در عرصه تحقیقات چیست؟
این موضوع در کل دنیا صدق میکند. دلایل مختلفی میتواند داشته باشد که از حوصله این مصاحبه خارج است. اما به شخصه امیدوارم این فاصله با گذاشتن قوانین موثر در دانشگاههای مختلف داخل و خارج از کشور جبران شود.
مثلا چه قوانینی؟
مثلا زنان در کمیتههای مختلف حضور داشته باشند. سهمیه خاص برای استخدام داشته باشند. همایشها و جوایز خاص برای زنان تعریف شود.
زمانی که در استرالیا هستید، برای چه چیزی در ایران دلتنگ میشوید؟
برای خانواده و دوستان و همچنین غذاهای ایران.
آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده؟ آیا به آرزویشان رسیدهاند؟
فکر میکنم که آرزوی آنها موفقیت همراه با آرامش بوده که به این آرزو رسیدهاند.
نظر شما