به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، زنان از جمله اقشاری هستند که بیشتر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند. در سالهای گذشته به دلایل متعددی از جمله طلاق زوجین و فوت همسر شاهد افزایش تعداد زنان سرپرست خانوارکه خودشان از اقشار آسیبپذیر و فرزندانشان آسیبپذیرترین قشرجامعه محسوب میشوند بودیم. اکثر این زنان که تمامی مخارج خانه بر عهدهشان است، به دلیل سواد پایین و سرمایه ناکافی در پیدا کرن شغل برای خود دچار مشکل هستند . علاوه بر این نادیده گرفتن این زنان جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد چراکه آسیبهایی اجتماعی مانند فحشا، ازدواجهای موازی و سواستفادههایی که ممکن است از این زنان شود، علاوه بر این خودشان، بر جامعه نیز تاثیرات مخربی میگذارد.
بالارفتن تعداد زنان سرپرست خانوار با افزایش طلاق/ مهارتآموزی در کنار بسته معیشتی به توانمندسازی زنان کمک میکند
سراغ مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران رفتیم و از او درباره آسیبهای اجتماعی پرسیدیم که زنان در معرض آنها قرار دارند. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو پیرامون موضوع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، فرزندآوری و فقر است.
دختران تحصیل کرده ما در مترو دستفروشی میکنند
زنانی سرپرست خانواده هستند که برای تامین مایحتاج خانواده خود دچار مشکلند، برای توانمندسازی این زنان چه باید کرد؟
ما زمانی که نمیتوانیم افراد تحصیل کرده و دارای تخصص را توانمند کنیم، چگونه میتوانیم به توانمندسازی زنان سرپرست خانواده اقدام کنیم؟ ما هیچ برنامه کاری نداریم و دختران تحصیل کرده ما در مترو دستفروشی میکنند. وقتی برای این قشر از جامعه کاری نکردیم و وقتی دولت در این باره برنامهای ندارد، در رابطه با زنان سرپرست خانواده هم کاری از دستمان بر نمیآید.
شما با ایجاد اشتغال برای این زنان موافقید؟
زن سرپرستخانواده آیندهسازان کشور را تربیت میکند، اگر این مادر بالا سر بچههایش نباشد و به سرکار برود، چه کسی از فرزندان او نگهداری میکند و حواسش به آنها است؟ این کودکان اگر به تنهایی رشد کنند، خیابانی وبزهکار میشوند.
اگر با کار کردن این زنان مخالفید، پس به نظرتون این زنان باید چطور مخارج زندگی خود را تامین کنند؟
باید به همان اندازهای که یک پدر در جامعه کار میکند و درآمد دارد، دولت هم باید پول به زنان سرپرست خانواده حقوق دهد که این زنان به جای کارکردن بتوانند با تربیت کردن کودکان خود، افراد لایقی را تحویل جامعه دهند. پس زن سرپرست خانواده خودش کار دارد و آن کار بهترین کار دنیا است که آن هم تربیت فرزندانش است با نظارت بر آینده سازان جامعه، آنهارا به یک جایی برساند.
دولت با پرداخت حقوق به زنان سرپست خانوار متحمل هزینه خواهد شد، این هزینه را چطور باید تامین کند؟
دولت بررسی کرده برای نگهداری هر زندانی که وارد زندان میشود، حدود ۱۳ تا ۱۵ میلیون تومان هزینه میشود؛ در صورتی که اگر نصف این هزینه را به مادران سرپرست خانواده دهیم بعد از ۲۰ سال که این کودکان بزرگ شدند، میتوانند۵۰ سال به جامعه خدمت کنند نه اینکه این کودکان به دلیل وضع بد اقصاد خانواده بزهکار شوند، به زندان بروند و از بودجه مردم استفاده کنند و هزینهها را ۲ برابر کنند.
با توجه به شرایط فعلی کشور این کار امکانپذیر است؟
در جهان سوم همه چیز بیحساب و کتاب است. در آمریکا اگر فردی بالای ۷۰ سال سن دارد، بازنشسته شود و حقوق بازنشستگی دریافت نکند، دولت حق و حقوقی را به او میدهد. مثلا تمامی مخارج درمان را بیمه میدهد و اگر این افراد کسی را نداشته باشند که از آنها نگهداری کنند، مراکزی هستند که به خوبی از آنها مراقبت میکنند و اگر نخواهند در بهزیستی بمانند هم همان پول را گرفته و با آن زندگی میکنند. درحالی که در کشور ما بهزیستی ۲۰ میلیون میگیرد و باز هم به خوبی از سالمندان مراقبت نمیکند.
اگر ما سیستمهای خود را ضابطهمند کنیم، دیگر نیازی به توانمندسازی زنان سرپرست خانواده نیست. زمانی که جوان آماده به خدمت و دارای تخصص خودرا نمیتوانیم توانمند کنیم چطور میخواهیم زنان سرپرست خانواده را توانمند کنیم؟ هر تخصصی هم به این زنان دهیم برایشان کار نمیتوانیم پیدا کنیم و صرفا وقت خود را تلف کردهایم.
آیا این زنان نمیتوانند فرزند خود را برای ساعتی به بهزیستی بسپارند و کار کنند؟
کودکانی که در بهزیستی رشد میکنند، حتی با وجود امکانات از شرایط روحی خوبی برخوردار نیستند و این کودکان پس از بزرگ شدن هم نمیتوانند به خوبی به جامعه خدمت کنند. پس با فراهم کردن امکانات کافی برای این مادران برای مراقبت از فرزندان خود، به توانمندسازی جامعه کمک کردهایم.
عملکرد بهزیستی و کمیته امداد در این زمینه چطور بوده است؟
سازمان بهزیستی هیچ امکاناتی ندارد و فقط کمییته امداد است که مقدار ناچیزی پول میدهد که آن هم دردی از کسی دوا نمیکند. کمیته امداد دو سوم پولی که ازدولت میگیرد را خرج حقوق کارمندان میکند و اگر کمیته امداد را جمع کنیم و پولی که به کارمندان کمیته امداد میدهیم را به مستضعفین دهیم به وضع زندگی آنها بیشتر کمک کردهایم. در حقیقت نظارتی بر عملکرد این کمیته صورت نمیگیرد.
در کشورهای پیشرفته این مشکل چطور حل شده؟
در همه جای دنیا وقتی زنی همسر خود را از دست میدهد، بلافاصله بعد ثبت مرگ، مددکار اجتماعی به این خانوده مراجعه میکند و با بررسی مخارج، حداقل درآمدی که خانواده قبل از فوت سرپرست میگرفته را به آنها پرداخت میکند. زمانی که این خانم به مشکلی بر میخورد به مددکار مراجعه کرده و مشکلاتش حل میشود که اگر نشود، مددکار باید پاسخگو باشد.
آیا نیاز به وضع قانونی جدید در این حوزه داریم؟
قوانین در کشور ما بسیار هستند اما هیچکس آنها را اجرا نمیکند. مصوبههای بسیاری هستند که اجرا نمیشوند. روزانه کلی قانون درست میشود که نظارتی در اجرای آنها صورت نمیگیرد ما جلسات میگذاریم قوانین مینویسیم ولی وقتی پای بودجه و اجرا که به میان میآید کنار میکشیم.
دولت برای توانمند سازی و اشتغال زنان طرح جدیدی وضع کرده است که طبق آن زنان بذر میگیرند و نهال تحویل میدهند. شما فکر میکنید این طرح میتواند در توانمندسازی قشری که کمتر در اجتماع حضور دارند، موفق باشد؟
زنان این بذرها را قرار است چگونه و با کدام آب بکارند؟ آنهم وقتی که هزینه آب انقدر زیاد است؟ آیا این کار کفاف هزینه زندگی این زنان را میدهد؟
حتی کسانی که گلخانه دارند و به صورت تجاری کار میکنند هم پس از مدتی این کار را به علت به صرفه نبودن جمع میکنند. شما که میخواهید به اینها کار بدهید، لطف کنید کسانی که کار بلدند و تخصص دارند کار بدهید نه اینکه بگذارید متخصصین هم مانند زنان سرپرست خانوار بیکار بمانند.
خانمهای دهکهای بالا شاغل هستند و وقت فرزندآوری ندارند
علاوه بر موضوع زنان سرپرست خانوار این روزها بحث فرزندآوری هم داغ است و دولت تلاش دارد تا با اجرای طرحهای متعدد جمعیت کشور را افزایش دهد از اقلیما پرسیدیم که با توجه به اینکه برخی مشکلات اقتصادی را مهمترین دلیل کاهش فرزندآوری میدانند چرا فرزندآوری در دهکهای بالای جامعه کمتر دیده میشود؟
زمانی که بحث دهکهای بالا را در کاهش فرزندآوری مطرح میکنیم، گرفتاری و مشغلههای روزانه آنها را در نظر نمیگیریم. خانمهای ساکن در دهکهای بالا اکثرا شاغل هستند و وقت و شرایط نگهداری از کودک را ندارند اما در دهکهای پایین، مسائل متفاوت است و مسائل اقتصادی در کاهش فرزندآوری موثر هستند.
نبود کار، گران بودن اجاره خانه و نبود امکانات کافی برای نگهداری از کودک، از جمله عواملی است که مانع فرزندآوری زوجین میشود. اگر زوجین در دهکهای پایین، در شرایط اقتصادی نا مطلوب اقدام به فرزندآوری کنند، این کودکان برای مخارج زندگی وادار میشوند که در سن کم کار کرده و به راه خلاف کشیده شوند. یک سوم کودکان کار، در مغازهها تولیدیها و جاهای مختلف کار میکنند.
چرا فرزندآوری دهکهای پایین در گذشته بیشتر بود؟
در گذشته در دهکهای متوسط، والدین به همراه فرزندان خود کشاورزی میکردند و اینگونه مخارج زندگی خود را تامین میکردند اما امروزه، به دلایل مختلف امکان کشاورزی هم از این قشر گرفته شده که کمبود وگران بودن آب از جمله این دلایل است. البته برخی هم بدون وجود امکانات کافی، اقدام به فرزندآوری میکنند، بعد دچار چالش ها و مشکلات زندگی میشوند که این علاوه بر اینکه پدر و مادر را دچار مشکلات فراوان میکند، برای آینده کودک نیز مشکلزا است.
انتهای پیام /
نظر شما