به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، جشن ۴۲ سالگی دانشگاه آزاد بود. دانشگاهی که امروز به پختگی رسیده و ثمره سالها تلاش استادان و محققانش به بار نشسته است. قرار بود اعضای خانواده بزرگترین دانشگاه حضوری جهان ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ و مصادف با میلاد امام رضا (علیهالسلام) و دهه کرامت، سه روز گرد هم آیند. دانشجویان و استادان دانشگاه با دستاوردهایشان به این دورهمی آمده بودند.
۸ صبح ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ رسانه ملی، رسما اعلام کرد که سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به شهادت رسیده است. خبر سقوط هلی کوپتر از عصر روز قبل منتشر شده بود؛ اما مردم تمام شب را در اماکن مذهبی و زیارتگاهها به دعا برای سلامتی وی گذرانده بودند. همه امید داشتند رئیسی دوباره به آغوش ملت ایران برگردد.
دانشگاهها و سازمانهای مختلف دولتی و غیردولتی برنامههای خود را لغو کردند؛ اما خانواده دانشگاه آزاد بر سر قرارشان حاضر شدند. این بار نه برای جشن، بلکه برای عرض تسلیت.
جشن ۴۲ سالگی دانشگاه آزاد به مراسم عزاداری رئیس جمهور شهید ایران تبدیل شد. جلسه با تاخیر آغاز شد. زمان لازم بود تا سخنرانان و مدعوین غم درونشان را مدیریت کرده و بر خود مسلط شوند. گویی گرد غم بر سالن مطهری سازمان مرکزی دانشگاه آزاد پاشیده شده بود.
دکتر طهرانچی در مدت مراسم، سرش را در گریبان فرو برده و ریز ریز اشک میریخت. وقتی پشت تریبون آمد هم قطرات اشک روی صورتش دیده میشد. بغضش را فرو داد و گفت؛ کسانی که آیتالله رئیسی را تنها از قاب دوربینها میدیدند، شاید صفا، معنویت، سادگی و وفای ایشان را درک نکرده باشند؛ اما اگر یک بار چشم در چشم ایشان میشدند، مهر او بر اعماق دلشان مینشست.
گریه امانش را برید، نتوانست حرفش را ادامه دهد. چند ثانیه بعد ادامه داد؛ من مسئولان زیادی را دیده و در محضر بسیاری از آنها بودهام اما آیت الله رئیسی در مراقبت از نفس خیلی جدی بود. یاد رفاقت دیرینهاش با رئیس جمهور شهید در آستان قدس افتاد. وقتی که معاون علمی آستان قدس بود و رئیسی همیشه بر پیوند دانشگاه و آستان قدس تاکید داشت. طهرانچی ادامه داد؛ روزی که قرار شد به دانشگاه آزاد اسلامی بیایم، با ایشان تماس گرفتم و گفتم از فیض خدمت در آستان قدس رضوی محروم میشوم و خواستم ایشان واسطه شود که در آستان بمانم و دانشگاه نیایم اما ایشان فرمود به دانشگاه بروید.
دکتر طهرانچی در میان اندوه فراوانش، میدانست با وجود غمی که ملت ایران را گرفته است، آنچه مهم است پشتیابی از رهبری و اتحاد مردم است. پس بغضش رو فرو داد و گفت؛ حتماً دو ماه جدی در پیش داریم. نگاهها، گوشها و عقلها تنها باید به یک نفر باشد و نه پیشی بگیریم و نه پس بیفتیم. فقط و فقط نگاهمان باید به مقام معظم رهبری باشد، نه سخنی بیش و نه سخنی کمتری، نه تقدمطلبی و نه عقب افتادن، نه سکون کردن و نه فعال اضافی بودن. حدی که ایشان مقدر میکنند، حد حضور ماست. با همه توان باید در صحنه و پشت ولایت باشیم.
انتهای پیام/
نظر شما