به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، دشوار کردن روند طلاق و طولانی شدن آن یکی از راههایی بود که قوه قضاییه در پیش گرفت و در همین راستا جلسات اجباری مشاوره اضافه شدند تا دلایل طلاق زوجین بررسی شود و اگر راهی برای بازگشت وجود دارد به آنها کمک کنند اما آیا جلسات مشاوره آن طور که باید عمل میکنند و از کیفیت مطلوبی برخوردار هستند؟
بیشتر بخوانید
طرح مشاوره رایگان تا یک سال بعد از ازدواج در دستور کار دولت
بهزاد وحیدنیا مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور اعلام کرده بود که در سال ۱۳۹۹، ۸۵.۳ درصد خدمتگیرندگان از خدمات سامانه تصمیم و ۷۹.۷ درصد خدمتگیرندگان از خدمات کارشناسان سامانه تصمیم اعلام رضایت کردهاند. همچنین در سال ۱۳۹۸، ۱۴.۶۶ درصد سازش، در سال ۹۹، ۱۴.۳۵ درصد و در سال ۱۴۰۰، ۱۶.۶۵ درصد سازش در سامانه اتفاق افتاده است اما آیا نظر مردم نسبت به این مشاورهها در واقعیت هم به همین اندازه مطلوب است؟
اجبار یکی از زوجین برای حضور در جلسات
برای اینکه بیشتر با واقعیت جلسات مشاوره اجباری آشنا شوم پای صحبت چند نفر از مراجعان به دادگاههای خانواده و وکلا نشستم. خانم ط. ر که به دلیل پرخاشگری شوهرش دادخواست طلاق داده بود از تجربه خود در این جلسات گفت: من به دلیل پرخاشگری شوهرم دادخواست طلاق داده و از همه حقوقم هم گذشتم و به همین دلیل همسرم راضی شد که برای طلاق بیاید؛ به من گفتند که چون دادخواست از سوی من بوده باید به کلاسهای مشاوره بروم و نکته اینجاست که همسرم اجباری برای مراجعه به کلاس نداشت و جلسات مشاوره تنها برای من اجباری بود.
کلاسهای گروهی و نسخهپیچی یکسان برای همه
او ادامه داد: سه جلسه و در مجموع هفت ساعت کلاس برای ما برگزار شد و برای این کلاسها ۵۰ هزار تومان هزینه دریافت کردند. کلاسها گروهی بودند و در هر کلاس حداقل ۲۰ نفر حضور داشت و همه هم خانم بودیم. نکاتی که به ما در کلاسها میگفتند بیشتر با این مضمون بود که جای زن در خانه است و مرد نیاز به اقتدار دارد. در حقیقت مطالبی که در کلاس مطرح میشد به قدری سطحی و کلی بود که تاثیری نداشت حتی در مواردی هم راهنماییهای اشتباهی انجام میشد. من پیش از اینکه اقدام به طلاق کنم با روانشناسم در مورد تاثیر طلاق بر فرزندم صحبت کرده بودم اما در جلسات مشاوره اجباری میدیدم که مشاورههای اشتباه در مورد کودکان و تاثیر طلاق داده میشود.
او عنوان کرد: در واقع کسی که به ما مشاوره میداد در سطح علمی نبود که ما بگوییم که حداقل وقتمان را به هدر ندادهایم و میتوانیم از صحبتهای او استفاده کنیم. مشاوران بیشتر به جای اینکه دلیل طلاق را واکاوی و راهنمایی کنند مفاهیمی کلی را مطرح میکردند. ما از خودمان میپرسیدیم که واقعا این کلاسها چه تاثیری دارد؟ ما با خشم وارد کلاس میشدیم و با خشم بیشتر بیرون میرفتیم. از طرفی برای همه این ۲۰ نفر که هر کدام دلیل متفاوتی برای طلاق و شرایط متفاوتی داشتند، مطالبی یکسان عنوان میشد. حتی یکی از وکلا پیش از دادخواست طلاق به من گفته بود که میتواند بدون حضور در کلاس نامه شرکت در جلسات را به من بدهد.
جلسات صوری مشاوره
آقای ع . ظ هم که برای طلاق توافقی اقدام کرده بود، تجربه خود را اینطور شرح داد: ما برای طلاق توافقی اقدام کردیم و به جلسات مشاوره ارجاع داده شدیم. من به مشاوری که در جلسه حضور داشت گفتم که به دلیل برخی مشکلات به روانشناس مراجعه میکنم و تحت درمان هستم و مشاور هم گفت اگر نامهای از روانشناسم بیاورم دیگر نیازی به حضور در جلسات مشاوره ندارم. همسرم هم راضی به این کار بود و من نامهای از روانشناس به مشاور دادگاه دادم و او صبر کرد تا زمان قانونی ۴۵ روزه بگذرد و بعد نامهای به ما داد که نشان میداد ما در جلسات مشاوره شرکت کردهایم.
فاطمه اسدپور؛ وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز با اشاره به اینکه کسانی که آشنایی دارند جلسات را شرکت نمیکنند و فقط گواهی مورد نظر را میگیرند، گفت: دو مدل مشاوره پیش از طلاق وجود دارد یکی برای کسانی است که میخواهند درخواست طلاق بدهند و این شامل همه انواع طلاق میشود و کسی که متقاضی طلاق است باید در کلاسهای مشاوره شرکت کند، در طلاق توافقی هم هر دو باید در جلسات مشاوره شرکت کنند. مورد دوم خاص طلاق توافقی است که باید علاوه بر این کلاسها باید پنج یا شش جلسه مشاوره در مراکز روانشناسی داشته باشند و در مواردی هم کسانی که آشنایی دارند جلسات را شرکت نمیکنند و فقط گواهی مورد نظر را میگیرند. به نظر من که این مشاورهها فایدهای ندارند.
مشاورهها بیشتر فرمایشی هستند
مهدیه علیاکبری؛ وکیل پایه یک دادگستری هم معتقد است که روند این مشاورهها بیشتر فرمایشی هستند، او در این باره به ایسکانیوز گفت: در طلاق توافقی مراجعه به مشاوره اجباری است، در مورد روند این مشاورهها باید بگویم که بیشتر فرمایشی هستند و تاثیر خاصی هم ندارند. اصولا خانم و آقایی که به این مرحله رسیدهاند معمولا مشاوره رفته و از فیلتر خانوادهها هم عبور کردهاند اما سیاستی در دادگاهها اجرا شده که طلاق توافقی سهل الوصول نباشد و پنج جلسه با فاصله زمانی مشخص برای مشاوره در نظر گرفته شود. این مشاورهها به یک سری ارگانهای خاص ارجاع میشود و باید در سامانهای ثبت نام کنند و پروسه ۴۵ روزه طی شود.
مریم لامعی؛ وکیل پایه یک دادگستری هم میگوید که مشاوره بیشتر پروسهای اداری است، او در این باره توضیح داد: این مشاورهها اجباری هستند و اصولا مشاور هم نامه برای طلاق میدهد و حداقل من کسی را ندیدهام که مشاوره توصیه به ادامه زندگی کرده باشد. گویا مشاوره پروسهای اداری است که باید طی شود. شاید بتوان گفت که این پروسه مشاوره بیشتر به اشتغالزایی کمک کرده است. من تا به حال ندیدم که کسی تاثیر مثبتی از مشاورههای اجباری گرفته باشد.
به گزارش ایسکانیوز، جلسات مشاوره با هدف پیشگیری از طلاق راهاندازی شدند اما امروز کارکردشان بیشتر شبیه به پروسهای اداری و دست و پاگیر است. برگزار شدن گروهی کلاسها یا برگزاری کلاس فقط برای یکی از زوجین به خطا رفتن است و ماهیت مشاوره و روانشناسی را زیر سوال میبرد چراکه هر کدام از این افراد شرایط متفاوت و دلیلهای مختلفی برای طلاق دارند و مشاوره باید این دلایل را ریشهیابی کند تا بتواند راهکار ارائه کند. از طرفی در از هم پاشیدن یک زندگی هر دو طرف مقصر هستند و در یک کلاس گروهی با ساعت محدود آن هم فقط برای یکی از زوجین چگونه میتوان مطلب مفیدی ارائه داد؟ به نظر میرسد که اگر قوه قضاییه عزمی برای کمک به کاهش طلاق دارد باید در این مشاورهها بازنگری کند.
انتهای پیام /
نظر شما