به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، در تقویم ایرانی روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است. حکیم ابوالقاسم حسن پور علی توسی (طوسی) نامور به فردوسی (نزدیک به سال ۳۱۹ تا ۳۹۷ هجری خورشیدی) در دامنه توس خراسان دیده به جهان گشود و همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد. او چکامه سرا و رزم نامه سرایی ایرانی بود که شاهنامه را از نوشتار به سروده در آورد. فردوسی در طول زندگیاش اثری بیمانند را از خود بر جای گذاشت؛ شاهنامه اثری حماسی و منظوم مشتمل بر ۶۰۰۰۰ بیت است که امروز برای ما ارزش بسیاری دارد. این اثر، داستانهایی را از آغاز تا حمله اعراب به ایران در بردارد و روزگار را در زمان چهار دودمان پادشاهی شامل پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان به تصویر میکشد.
علیرضا قیامتی شاهنامهپژوه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز درباره نقش فردوسی در زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: نقش فردوسی در ماندگاری زبان و ادبیات فارسی بر همگان آشکار است چرا که او توانست یک تنه به اندازه صدها شاعر و دانشمند و به اندازه صدها شهریار و فرمانروا در زبان فارسی و هویت ایرانی نقش بیبدیلی داشته باشد و به طور کلی میتوان گفت گه هیچ اثر حماسی در جهان به اندازه شاهنامه نتوانسته هویت ملی یک کشور و زبان آنها را این گونه نجات دهد و پایدار نگه دارد.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم شاهنامه را با ایلیاد که بنیان تمدن و اندیشه غرب است بسنجیم مشاهده میکنیم به اندازه ای که فردوسی و شاهنامه توانسته اند موجب ماندگاری هویت و زبان ایرانی بشوند ایلیاد نتوانسته است چنین کاری انجام دهد.
علیرضا قیامتی گفت: شاهنامه زندهترین اثر حماسی دنیاست چرا که یک فارسی زبان همچنان بعد از هزار سال میتواند مستقیم به متن شاهنامه رجوع کند، آن را بخواند و داستانها و مطالبش را کاملا درک کند. اما این موضوع برای ایلیاد میسر نیست و یک فرد یونانی اگر قرار باشد امروز ایلیاد را بخواند باید آن را به زبان یونانی امروز یا فرانسه و غیره ترجمه کند، زبان هیچ اثر حماسی در دنیا امروزه دیگر رایج نیست اما زبان شاهنامه همچنان رایج است، یعنی بعد از هزار سال ما به زبان فردوسی سخن می گوییم و کاخ استواری که بنا کرد باعث شد زبان فارسی ماندگار شود، البته نباید در این زمینه اغراق کنیم چرا که فردوسی تنها نبوده و در تثبیت زبان فارسی تکتک نیاکان ما نقش داشتهاند آن هم در زمانی که زبان فارسی از هر سو مورد هجمه قرار میگرفت و فرمانروایان بد ذات در تلاش بودند تا آنچه را که رنگ ایرانی و زبان فارسی داشت را از میان ببرند تا جایی که مکاتبات ما به زبان عربی شد و زبان فارسی را محو کردند حتی در تلاش بودند تا زبان علم و زبان دانشمندان نیز فارسی نباشد و در چنین زمانهای فردوسی برای نجات زبان فارسی بر میخیزد و به با شاهنامه به نوعی مُهر تثبیت زبان فارسی را میزند.
شاهنامهپژوه در مورد ابیات الحاقی فردوسی نیز عنوان کرد: بحث ابیات الحاقی در آثار همه شعرا دیده میشود و کتابی که در قدیم در نسخه خطی و با دست خط شعرا نوشته میشده به دست ما نرسیده است و این مسئله در مورد شاهنامه هم صدق میکند و قدیمیترین نسخهای که از شاهنامه موجود است برای سال 614 همجری قمری است که در کتابخانه فلورانس ایتالیا نگهداری میشود که تنها نیمی از شاهنامه را در بر میگیرد و برای زمان پس از درگذشت فردوسی است و ما نمیدانیم که در این سالها چه ابیاتی به شاهنامه اضافه و یا از آن کم شده است و گاها مشاهده میکنیم که یک بیت در برخی نسخهها وجود دارد و در برخی از نسخهها نه. اینجاست که سبکشناسی، واژهشناسی و تبحر اساتید بسیار اهمیت پیدا میکند و ممکن است حتی در این بین اشتباهاتی هم صورت بگیرد.
وی ادامه داد: بعضی بیتها در شاهنامه کاملا جعلی و الحاقی هستند و در نسخ اصلی شاهنامه دیده نمیشود که نمونه آن ابیات سخیف «زنان را ستایی سگان را ستای/ که یک سگ به از صد زن پارسای/ زن و اژدها هر دو در خاک به/ جهان پاک ازین هر دو ناپاک به» که در نسخ اصلی شاهنامه وجود ندارد. اما بعضی ابیات مانند «بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی» در بعضی نسخ وجود دارد و در برخی وجود ندارد که به لحاظ سبک شناسی و محتوا نیز ممکن است گفته شود که آیا واژه عجم یک واژه شاهنامه ای است و این بیت میتواند با با فحوای کلام و اندیشه فردوسی همراه باشد یا نه. در مورد این گونه ابیات شک و تردید وجود دارد و هرکسی نظر خود را در این باره ارائه میکند.
انتهای پیام/
نظر شما