گروه علم و فناوری ایسکانیوز- هوش مصنوعی مجموعهای از کدهای برنامهنویسی شده است که کامپیوتر را قادر میسازد تا همانند یک انسان بیاندیشند، احساس کند و رفتار کند. هوش مصنوعی به (Artificial intelligence) که به طور مخفف آن را AI نیز مینامند، در واقع تکنولوژی است که به نحوی قابلیت تفکر دارد. البته این قابلیت تفکر با چیزی که ما به عنوان تفکر انسانی میشناسیم تا حد زیادی تفاوت دارد، اما در حقیقت سعی دارد تا از آن تقلید کند.
بسیاری از کارشناسان در مورد هوش مصنوعی و رشد تصاعدی آن، اتفاق نظر دارند که اگر در دستانی خطاکار قرار بگیرد میتواند به تهدید تبدیل شود.
در همین رابطه ژنرال فلین که مدتی پست مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا را برعهده داشته است نیز به عدم توجه به پیامد های توسعه بی ظابطه هوش مصنوعی تاخته است و معتقد است که تهدید جنگ ادراکی (Perception War) با کمک هوش مصنوعی کمتر از سلاحهای هستهای نیست.
توسعه هوش مصنوعی که مورد انتقاد بسیاری از فناوران دنیا هم واقع شده می تواند در عرصه های مختلف مورد بهره برداری قرار بگیرد که البته دامنه ای وسیع از نظامی تا ادارکی را شامل می شود؛ از آنجایی که شبکههای اجتماعی مورد استفاده در ایران هم عمدتاً خارجی هستند لذا امکان اعمال قانون بهطور مستقیم در مورد اینها وجود ندارد اما کماکان در کنار تلاش برای قانونمند کردن این فضا و اطلاعرسانی، باید تلاش برای بهره برداری بهینه از این تکنولوژی قبل از آنکه تبدیل به تهدید امنیتی گردد مورد توجه واقع شود.
در این رابطه لازم به ذکر است که چشم انداز جنگ در طول قرن گذشته به طور قابل توجهی تکامل یافته است.
با تغییر درگیریها از ارتشها و سربازان در میدانهای نبرد فیزیکی به قلمرو دیجیتال، تمرکز بر جمعیت غیرنظامی در یک کشور هدف، با برنامهریزی روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی به عنوان سلاحی قدرتمند با پتانسیل وارد کردن آسیبهای پایدار به یک ملت، شبیه به آسیبهای ویرانگر، ظهور کرده است. اثرات یک بمب هسته ای در چارچوب جنگ نسل پنجم، جایی که تمرکز بر روی دستکاری افکار عمومی، بهرهبرداری از آسیبپذیریهای اجتماعی، ایجاد اختلافات داخلی در یک کشور هدف، شکلدهی به ادراک عمومی و تأثیرگذاری بر سیستمهای اعتقادی کودکان و ادراکات افراد در نهادها و سازمانها است. برنامه ریزی روانشناختی به یک جزء حیاتی در این دوره جدید جنگ روانی مبتنی بر دیجیتال تبدیل شده است.
همانطور که هوش مصنوعی همچنان صنایع را متحول می کند و نحوه برقراری ارتباط، کار و زندگی ما را متحول می کند، تهدیدات امنیت ملی و نگرانی های اخلاقی مرتبط با سوء استفاده از آن نیز روبه افزایش است.
برنامهریزی روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی خارجی به استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی توسط دشمن، برای دستکاری، تأثیرگذاری یا کنترل افکار، احساسات و رفتار افراد اشاره دارد.
زمان ما کم است، زیرا این بمب قبلاً منفجر شده است و تهدیدهای بزرگتر در حال نزدیک تر شدن هستند. این نوع برنامهنویسی برای تضعیف شیوه زندگی ما، دستکاری افکار عمومی، برانگیختن ترس یا نفرت از یکدیگر و حتی کنترل نتایج سیاسی استفاده میشود. این ابزار خاموش و نادیدهای است که قطبیسازی و تفرقه را در جامعه ما تقویت میکند.
با توجه به پیچیدگی روزافزون فناوریهای هوش مصنوعی، بسیار مهم است که قوانین جامعی را برای محافظت از شهروندان خود در برابر آسیبهای ناشی از برنامههای روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی خارجی ایجاد کنیم.
بمب هستهای باعث تخریب فیزیکی گسترده میشود، در حالی که برنامهریزی روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی اعتماد را از بین میبرد، خانوادهها را نابود میکند، به تفرقه دامن میزند و افکار و اعمال عمومی را برای پذیرش یک عادی ناخواسته جدید دستکاری میکند. ماهیت موذیانه برنامه ریزی روانشناختی ممکن است تشخیص آن را دشوارتر کند، اما اثرات انباشته آن می تواند به همان اندازه به انسجام و ثبات اجتماعی یک کشور آسیب برساند.
در مورد حمله اتمی، این پیامدها شامل آلودگی تشعشعات، پیامدهای دراز مدت سلامتی و آسیب های زیست محیطی می شود. با برنامهریزی روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی، پیامدها ظریفتر، برای بسیاری از حواس نامرئی هستند، اما به همان اندازه با آسیبهای طولانیمدت ادامه مییابند: از بین رفتن اعتماد به نهادها، تقویت شکافهای اجتماعی، و دستکاری افکار عمومی برای منافع استراتژیک.
این موثرترین سلاح عصر دیجیتال است. جنگ نسل پنجم بر ابعاد غیر فیزیکی مانند جنگ سایبری و اطلاعاتی برای دستیابی به اهداف استراتژیک تاکید دارد.
با دستکاری رسانههای اجتماعی، انتشار اطلاعات نادرست و به کارگیری تکنیکهای هدفگیری خرد، دشمنان میتوانند به طرز ماهرانهای به گفتمان و افکار عمومی شکل دهند بدون اینکه هرگز پا در میدان نبرد بگذارند. مدتی است که سیستمهای هوش مصنوعی را مامور سانسور اخبار منتشر شده مخالف نظم جهانی کردهاند. روش کار آنها این است که کسانی که به بازپخش روایتهای متفاوت از روایت رسمی اقدام کنند، هدف سانسور قرار گرفته، و دستیابی آنها به اطلاعات و ارتباطات آنها با دیگران محدود میشود.
شکل دیگری از برنامهریزی روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی، استفاده از الگوریتمهای هدفمند خرد برای شخصیسازی تبلیغات است.
رسانههای اجتماعی و سایر پلتفرمها از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای تعیین اینکه کدام محتوا برای یک فرد بر اساس فعالیت آنلاین، رفتار، آسیبپذیریها و ارتباطهای او نمایش داده میشود، استفاده میکنند. این میتواند برای تأثیرگذاری بر باورها و نگرشهای افراد با قرار دادن آنها در معرض انواع خاصی از محتوا و سرکوب دیگران استفاده شود.
نهادهای خارجی از این روش برای انتشار اطلاعات یا تبلیغات نادرست، ایجاد اضطراب و رادیکالسازی یا دستکاری افکار عمومی استفاده میکنند. همه اینها با ردیابی جغرافیایی از طریق تلفن های همراه و جمع آوری داده ها تقویت می شود.
نسبت دادن مسئولیت یک حمله روانی مبتنی بر هوش مصنوعی بسیار چالش برانگیزتر از شناسایی منبع بمب هسته ای است. استفاده از تکنیکهای فریبنده مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند منشأ حمله را پنهان کند و مسئولیتپذیری طرفهای مسئول را دشوار کند. این ناشناس بودن متجاوزان را قادر می سازد تا کمپین های خود را با مصونیت نسبی ادامه دهند.
با توجه به پیچیدگی روزافزون فناوریهای هوش مصنوعی و آسیبهای احتمالی ناشی از برنامههای روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی خارجی، برای ما بسیار مهم است که قوانین جامعی را برای محافظت از شهروندان خود در برابر این تهدیدات با مقرراتی که مخالفان ما را متوقف میکند اما به ما امکان توسعه را میدهد، وضع کند.
برنامهریزی روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی خارجی به عنوان یک سلاح قدرتمند در زرادخانه جنگهای نسل پنجم ظاهر شده است. ویرانی بر بافت اجتماعی، سیاسی و روانی ملت ما وارد می کند. اگرچه روشهای حمله متفاوت است، اما ویرانیهای ناشی از برنامهریزی روانشناختی مبتنی بر هوش مصنوعی خارجی باعث آسیب دائمی به هسته یک ملت میشود.
همانطور که ما در این دوره جدید از جنگ روانی مبتنی بر دیجیتال می گذریم، تشخیص شدت تهدید و ابداع استراتژی هایی برای مقابله و کاهش تأثیر برنامه ریزی روانی مبتنی بر هوش مصنوعی خارجی بسیار مهم است. اولین قدم ها آگاهی از وضعیت و قوانین جامع برای محافظت از شهروندان در برابر این تهدیدات در سطح هسته ای است.
در همین راستا لازم است قبل از فراگیر شدن این موضوع در جغرافیای کشور، نسبت به تهدیدات و فرصت های این موضوع و قانونمند کردن این عرصه، بحث، تبادل نظر و به تبع قانون گذاری شود.
*کارشناس مطالعات رسانه
انتهای پیام/
نظر شما