علیرضا واحدی روانشناس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص نحوه محاسبه خدمات روانشناسی گفت: هنوز تعرفه جدید برای هزینه خدمات روانشناسی ابلاغ نشده است اما در سال ۱۴۰۱ هزینه خدمات روانشناسی طبق تعرفه سازمان نظام روانشناس و مشاوره کشور به مدت جلسات ۴۵ دقیقهای برای درمانگرهای مدرک کارشناسی ارشد ۱۷۶ هزار تومان و برای مدرک دکتری تخصصی ۲۰۷ هزار تومان است و اگر جلسه بیشتر از ۴۵ دقیقه طول بکشد به نسبت هزینه بیشتر میشود اما بعضی همکاران با عرض تاسف مبالغی بسیار فراتر از تعرفه مشخص سازمان دریافت میکنند.
رنجنامه پدر و مادرهای کودکان اوتیسم/ ناآگاهی جامعه و تحمل فشارهای روانی بسیار
وی افزود: هزینههای جلسات درمان روانشناسی تحت پوشش بیمهای نیست اما در پایان سال ۱۴۰۱ صحبتهایی برای پوشش خدمات تحت بیمه عمومی کشور در رسانهها مطرح شد اما هنوز اجرایی نشده است. اگر این اتفاق مهم بیفتد، میتوان به درمان گستردهتری از اقشار جامعه امیدوار بود.
واحدی با بیان اینکه قشر ضعیف جامعه به درمان دسترسی کاملی ندارند، عنوان کرد: در حال حاضر به دلیل نبود پوشش بیمهای خدمات روانشناسی، قشر ضعیف جامعه به درمان دسترسی کاملی ندارند و ترجیح میدهند هزینه جلسات متعدد را صرف هزینههای جاری زندگی کنند و این باعث آسیبها و مشکلات عدیدهای در این قشر میشود. شهروندانی که وضعیت مالی متوسطی هم دارند، گاها نمیتوانند جلسات درمان را به پایان برسانند چون ممکن است یک درمان به صورت طولانی ادامه پیدا کند و بعضی از مراجعین به دلیل سنگین شدن هزینههای درمان از جلسات بعد چشم پوشی میکنند.
وی ادامه داد: قشر مرفه جامعه و البته نیمی از قشر متوسط اقتصادی و بخشی از قشر ضعیف، به خدمات دسترسی دارند که امیدوار هستیم با پوشش بیمهای تمام عزیزانی که نیاز به جلسات روانشناسی دارند، بدون دغدغه مالی و با اشتیاق کامل به سمت مراکز تخصصی مراجعه کنند.
روانشناس اجتماعی درخصوص دلایل استقبال نکردن مردم از خدمات روانشناسی توضیح داد: متاسفانه یکی از عمدهترین دلایل مراجعه نکردن مردم به روانشناس، آگاه نبودن جامعه از زمینه و ریشه مشکلات روانشناختی است. مردم تا وقتی موضوع بحرانی نشود، نیاز به درمان را جدی نمیگیرند. بخشی دیگر به دلیل ضعف فرهنگی است، در سالهای پیشین هرکس به روانشناس مراجعه میکرد، برچسب شدیدا بدی به او میزدند و شخص مراجعه کننده خجالتزده و شرمنده میشد.
وی افزود: فشار عجیب مردم به کسانی که تحت درمان هستند، باعث دوری از درمان میشود. متاسفانه بسیاری از مردم خودشان را روانشناس یا مشاور میدادند؛ حتی تفاوت مشاوره و روانشناسی را هم نمیدانند و با نظرات اشتباه و غیرعلمی و عملی زندگی خود و اطرافیان را دچار چالش و مشکلات شدید میکنند.
واحدی با اشاره به اینکه راه حل استقبال مردم آگاهسازی و فرهنگسازی درباره خدمات رایج روانشناسی در بین مردم است، گفت: رسانهها و جراید از مهمترین عوامل فرهنگسازی و تاثیرگذاری هستند که باید از آنها برای سلامت روان عمومی جامعه استفاده کرد. اینکه مردم نشانههای افسردگی را بدانند و در بدو احساس علائم به روانشناس رجوع کنند، بسیار سریعتر درمان میشوند تا اینکه مشکل شدید و ریشهای شود.
وی ادامه داد: متاسفانه اکثر مردم یا آگاهی از علائم روانشناختی ندارند یا آنها را نصف و نیمه و اشتباه مطلع شدهاند. اینکه جامعه آگاهی حداقلی درمورد خط قرمزهای روانشناسی داشته باشد هم میتواند رجوع و دسترسی به خدمات روانشناسیرا بیشتر کند.
روانشناس اجتماعی بیان کرد: این امر که افراد بسیاری با اختلالات روانی در جامعه هستند که حتی خود یا خانوادهاشان از این موضوع آگاهی ندارند، واقعیت است. متاسفانه مدارس، رسانهها، دانشگاه و حتیخانوادهها هیچ آموزشی تحت عنوان سلامت روان به جامعه ارائه نمیکنند. فردی که دسترسی به روانشناس ندارد تا با مشکلات روانشناختی و اختلالهای حاد آشنایی پیدا کند، اگر به شدیدترین اختلال هم دچار شود نه خود میداند که مبتلا شده و نه خانواده میتواند به او کمک کند.
وی ادامه داد: درطبقهبندی اختلالهای روانی، عنوانی وجود دارد به نام اختلالهای سایکوتیک که ویژگی اصلی آن جدا شدن شخص از واقعیت موجود است؛ یعنی صداها و تصاویری میبیند که بقیه نمیبینند و با کسی صحبت میکند که وجود خارجی ندارد(توهم و هذیان)
واحدی ادامه داد: در گذشته مبتلایان به این اختلال را جادوگر یا جنزده معرفی میکردند اما واقعیت این بود که دچار اختلالهای شدید روانی شده بودند. البته اکنون هم این اتفاقها مشاهده میشود که فرد به جای رجوع به روانشناس به فالگیر و رمال رجوع میکند تا زندگیاش را نجات دهد.
پژوهشگر خانواده عنوان کرد: پس اگر در جامعه آموزش نباشد و آشنایی عمومی درباره سلامت روان به مردم داده نشود، اگر کسی هم مبتلا به اختلالهای روانی باشد، نمیداند که چه اتفاقی برای او افتاده است.
وی درخصوص پیامدهای حضور افراد با اختلال روانی در جامعه گفت: بستگی به اختلالی که دچار شده است، پیامدها و مشکلات متفاوتی گریبانگیر فرد و جامعه میشود. به عنوان مثال فردی که اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارد، باعث اسیب به اموال عمومی و شخصی، به خطرانداختن جان دیگران و سواستفادههای شدید از اطرافیان میشود.
واحدی بیان کرد: حضور افراد مبتلابه اختلال روانی میتواند باعث اختلال عملکرد طبیعی جامعه مثل ناامنی و ترس و ایجاد تشویش در اذهان عمومی شود. این آسیبها گاها جبرانناپذیر هستند. مثلا اختلالات اعتیادی که سلامت جسمی و روانی جامعه را مختل میکند. متاسفانه اختلالهای روانی از روی چهره مشخص نمیشوند و ممکن است فردی شیک و متشخص با کت شلوار اتو کرده، دچار اختلالهای جنسی باشد و بارها باعث تعرض و تجاوز شده و امنیت دختران و پسران را به خطر بیندازد.
انتهای پیام /
نظر شما