به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، در سالهای اخیر بحران آب و چالشهای ناشی از آن مثل فرونشست، از داغترین موضوعات روز بوده و هر ماه دستکم چند تیتر مهم را در رسانهها به دلیل وقوع حوادث و عوارض ناشی از کمآبی، به خود اختصاص داده است. در این رابطه، ابَرچالش کمآبی از مناظر فنی بسیار مورد بحث قرار گرفته و کارشناسان مهندسی آب و محیط زیست، تحلیلهای جامعی را در این رابطه ارائه دادهاند. لکن بحران آب و فرونشست زمین از منظر جامعهشناختی و فرهنگی کمتر مورد بحث قرار گرفته است. در این راستا، رضا اسماعیلی جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اصفهان معتقد است آثار روانی ناشی از بحرانهای طبیعی، میتواند حتی شدیدتر از آثار عینی این بحرانها باشد. وی بر حضور خود مردم در فرآیند تصمیمگیریهای آبی تأکید داشته و جسارت و اراده جمعی را برای مواجهه با چالشهای ناشی از کمآبی ضروری میداند. گفتگوی تفصیلی گروه اجتماعی ایسکانیوز با این استاد دانشگاه را در ادامه میخوانید.
احداث شهرک صنعتی جدید، خیانت به مردم اصفهان است
به عنوان سؤال نخست، بهنظر شما مهمترین آثار اجتماعی تشدید دغدغه مردم نسبت به پدیده فرونشست زمین چیست؟
وقوع هر حادثهای، همزمان برخی آثار عینی و نیز برخی آثار ذهنی بر جای میگذارد که در مواردی، آثار ذهنی آن میتواند شدیدتر باشد؛ خصوصاً در مواقعی که آن خبر یا واقعه، موجب برانگیخته شدن نگرانی جمعی میشود. مسأله فرونشست زمین هم از همین جنس است.
فرونشست زمین و تهدید آینده زندگی جمعی در اصفهان به عنوان منطقهای با پیشینه تاریخی، فرهنگی و جایگاه ملی، موجب شکلگیری نگرانیهای وسیعی شده که آثار آن بهمراتب شدیدتر از آثاری است که در عالم واقع رخ میدهد. به همین دلیل مسأله اصلی، شکلگیری نگرانی و التهاب اجتماعی در افکار عمومی است که باعث تزلزل و بیثباتی در زندگی مردم شهر میشود. این بیثباتی، تبعات مختلفی دارد؛ برای مثال رونق کسبوکارها و امید به آینده را کاهش میدهد. به طوری که احساس نشاط و پویایی در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی سیر نزولی پیدا میکند.
فرونشست زمین چه آثاری بر میراث تاریخی و فرهنگی اصفهان خواهد داشت؟ تصاویر منتشر شده از فرونشست در فرودگاه شهید بهشتی اصفهان و ترکهای ایجاد شده بر بناهای تاریخی مثل سی و سه پل نگران کننده به نظر میرسد.
اصفهان پیش از شهرت داشتن به شهری صنعتی یا حتی سیاسی، به عنوان شهری فرهنگی-تمدنی شناخته میشود. به دلیل وجود آثار تاریخی فراوان در اصفهان و همچنین ثبت جهانی بسیاری از این آثار، فرونشست زمین ثروتهای فرهنگی ایران را مورد تهدید قرار میدهد. میراث به جای مانده از دورههای تمدنی متفاوت مانند پل شهرستان و آثار تاریخی دوره صفویه، متعلق به تمام مردم ایران -به خصوص شهر اصفهان- است. این آثار، سرمایههای تمدنی و ثروتی مشترک برای همه ایرانیان هستند و پدیده فرونشست موجب میشود که مردم حس کنند این سرمایههای تمدنی و فرهنگی بزرگ، با فروریزی در حال از دست رفتن است. سوای تهدیدات جانی و آثار روانی، فروریزی احتمالی این بناها باعث خدشه بر اعتبار بینالمللی شهر اصفهان و تأثیرگذاری منفی بر گردشگری خواهد شد.
همچنین بازسازی و مرمت این آثار و ابنیه تاریخی روندی بسیار حساس، گرانقیمت و حتی در مواردی غیرممکن است. البته از اصالت خارج شدن این بناها امری است که در نهایت موجب کاهش جایگاه فرهنگی و تمدنی اصفهان خواهد شد.
نیازمند حکمرانی بر آب با مشارکت خود مردم هستیم
صاحبنظران همیشه راهحلهای متفاوتی را برای حل بحران آب از سوی دولت و سایر دستگاههای حاکمیتی ارائه کردهاند. شما به عنوان یک جامعهشناس، جایگاه مردم و کنشگران اجتماعی را در مواجهه با این چالش ملی چه میدانید؟
راهکار قابل ارائه در حال حاضر، گذر از مدیریت دولتی و حکومتی بر منابع آبی و جایگزینی آن با حکمرانی و حکمروایی بر آب با مشارکت «مردم، سازمانهای مردمنهاد، انجمنها و ذینفعان آب» است. باز-سازماندهی مدیریت منابع آبی از طریق راهبرد حکمروایی بر آب میتواند گرهگشای این مشکل باشد.
البته منظور ما این نیست که حل تمام مشکلات آبی در گروی ایجاد حکمروایی بر آب است؛ بلکه استفاده از دانش فنی و ظرفیتهای موجود در مدیریت منابع آبی و صد البته جلوگیری از فعالیتهای زیانبار نیز ضروری هستند. برآیند مطالعات انجام شده در زمینه بحران آب نشان میدهد که باید یک دوره توقف بهرهبرداری و کشت در اصفهان رقم بخورد تا تبعات شدیدی که در عرصه آب ایجاد شده، کمی جبران شوند. عملی شدن این امر نیازمند مدارا و همکاری همه جانبه چه از سوی دولت و چه از سوی مردم به خصوص کشاورزان میباشد.
توسعه حول محور آب شکل میگیرد
آیا با وجود بحرانهای موجود در زمینه دسترسی به منابع آبی، نیل به اهداف برنامههای پنج ساله توسعه را امکانپذیر میبینید؟ به نظر میرسد بحران آب توسعه پایدار را تحتالشعاع قرار دهد.
از سال ۱۳۲۷ تا قبل از پیروزی انقلاباسلامی، پنج برنامه توسعه در کشور اجرا شد و ما اکنون در ابتدای برنامه هفتم توسعه پسا-انقلاب هستیم. با توجه به شرایط جدید، نقش آب در توسعه و لزوم داشتن برنامهای هدفمند برای حفظ و مدیریت منابع آبی، یکی از مسائل مورد غفلت بوده است.
توسعه حول محور آب شکل میگیرد؛ زیرا در هر زمینهای، آب به عنوان یکی از محرکههای اصلی، جایگاهی محوری را در توسعه و اجرای موفقیتآمیز برنامهها دارد. علیرغم این اهمیت، ما شاهدیم که مسائل حوزه آب بهعنوان یکی از موضوعات فرعی انگاشته شده و مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
از انباشت دانش فنی و علمی دانشگاهها استفاده شود
به عنوان سوال آخر، چه راهحلی -هم از نقطه نظر مدیریتی و هم از نقطه نظر جامعه شناختی- برای خروج از وضعیت کنونی آب متصور هستید؟
مسأله مهم از نظر مدیریتی، روش و رویکرد تصمیمگیری در مورد بحران آب است. اگر مدیران در نظام تصمیمگیری از بین گزینههای متعددِ موجود، تصمیمگیری در مورد آب را از طریق مشارکت مردم و دخیل کردن اقشار مختلف جامعه در پیش بگیرند، راه خروج از این وضعیت آشکار خواهد شد؛ هرچند که ممکن است مردم مناطق مختلف، منافع متفاوتی داشته باشند. در این رابطه، نیاز به اجماع میان مدیران و جامعه احساس میشود.
با توجه به تجارب ارزشمند موجود از دورههای گذشته مانند «طومار شیخبهایی» بهتر است از ظرفیتهای انسانی و علمی -خصوصاً در دانشگاههای استان اصفهان و دیگر استانهای ذینفع در موضوع آب- استفاده شود تا دانش فنی و علمی انباشت شده مورد استفاده قرار بگیرد. نکتهای دیگر آنکه مدیران دولتی باید از افقهای کوتاهمدت ۳ و ۴ ساله گذر کنند. مهم، ایجاد یک جرأت و اراده جمعی برای حل مسأله آب است.
دیپلماسی آبی، راهبرد مواجهه با اختلافات استانها
به نظر میرسد در مسیر تحقق این اراده جمعی، اختلاف میان مردم و مسئولان استانهای بحرانزده آبی، مشکلاتی را به وجود آورده است.
ما باید با استفاده از دیپلماسی آبی، مشکلات بهوجود آمده ناشی از بحران آب که در قالب اختلاف میان مردم استانها خود را نشان داده، به سرعت حل کنیم. بخشی از این دیپلماسی میتواند از طریق رسانه صورت بگیرد و بخشی دیگر باید با فراهم شدن زمینه برای گفتوگوی چندجانبه میان مردم و مدیران از استانهای مختلف تحقق یابد. همچنین گذر از وزارت نیرو و تشکیل «وزارت آب» برای مدیریت یکپارچه منابع آبی، میتواند یکی از راهحلهای دیگر در این زمینه باشد.
از نظر جامعهشناختی، مسأله آب در اقلیم ما موضوع جدیدی نیست و تاریخ نشان میدهد که نوع نظامهای سیاسی در ایران، تا حد زیادی تابع چگونگی توزیع آب بوده است! در فرهنگ ایرانیان، «میرآبها» یا اشخاصی که مسئول توزیع آب بودهاند، نقش مهمی در جامعه ایفا میکردهاند. بنابراین، به نظر میرسد که باید با تدبیر از تنازعات و درگیرهای محلی و بین-استانی بر سر آب اجتناب کرد و بسیجی همگانی در نظام سیاسی برای تسکین این بحران شکل گیرد.
در پایان باید اضافه کنم که در کنار مؤلفههای محسوس فرهنگی که مورد اشاره قرار گرفت، فرهنگسازی برای اقدامات فنی مثل تغییر در نوع کشت یا فرهنگ استفاده از روشهای بهینهسازی نیز ضرورت دارد و باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد.
خبرنگار: امید ابراهیمی
انتهای پیام./
نظر شما