شهرزاد هودینشاد روانشناس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز در رابطه با علت مراجعه نکردن مردم به روانشناسها گفت: یکی از دلایل مقاومت مردم در برابر رفتن پیش تراپیست، نداشتن آگاهی است. علاوه بر این روانشناسی علم تازهای است و شخصی که احساس میکند به کمک روانشناس احتیاج دارد، با خود فکر میکند که مشاور از وضعیت من خبر ندارد و چیزهایی که بر من گذشته را نمیداند.
بیشتر بیماریهای جسمی ناشی از مشکلات روانی است / سهم ۵ درصدی بیمه از پوشش هزینههای روانشناسی
روانشناس عنوان کرد: برخی از رفتارها در بعضی خانوادهها به قدری تکرار شدهاند که در نظر عادی شده و افراد از قرار گرفتن در آن موقعیت تعجب نمیکنند مثلا دختری توسط پدرش تحقیر میشود، وقتی به مدرسه میرود میبیند که همکلاسیهایش هم همین مشکل را دارند و فراوانی تعداد این دست از مشکلات به آدمها این تصور را میدهد که همه در شرایط من هستند و همین مشکل را دارند پس همه چطور توانستند با این مشکل کنار بیایند، من با همه این افراد صحبت میکنم و دیگر هم لازم نیست که به تراپیست پولی پرداخت کنم.
وی افزود: نکته بعدی این است که عامه مردم این تصور را دارند که روانشناس جز صحبت کردن کار دیگری انجام نمیدهد و چیزهایی که روانشناس به ما میگوید را خودمان میدانیم. اما بعضا در موقعیتهای مختلف ممکن است که بخش بالغمان فعال نباشد و بخش کودکمان فعال باشد؛ یعنی زمانی که کسی چیزی میگویید و من به سرعت واکنش نشان میدهم، بخش کودک من خود را نشان میدهد. زمانی که افراد تحت تاثیر بخش کودک خود، کاری انجام میدهد بعد با خود فکر میکنند هرکس دیگری هم در موقعیت من بود، همین رفتار را نشان میداد اما اگر ما مدیریت هیجانی و تنظیم هیجانی داشته باشیم، یعنی مهارت تنظیم هیجان را کسب کنیم و برخی مسائل را به شیوه درست با خودمان حل کرده باشیم، هیچوقت دچار خشم نمیشویم. یعنی در برابر خشم و هیجان آسیبپذیری پیدا میکنیم.
هودینشاد گفت: مورد دیگر اینکه معمولا افراد احساس میکنند که مشاوره با پیشنهادهایی که میدهد، قصد دارد درست و غلط را به آنها بیاموزد. هنوز اینکه روانشناس قصد دارد با پیشنهادهای خود به بهبود شرایط بیمار کمک کند، جا نیفتاده است و این به این دلیل است که مردم از روانشناس تصاویر فانتزی در ذهن دارند حتی در مشاوره پیش از ازدواج افراد معمولا به این خاطر میآیند که برای تصمیمی که از قبل گرفتهاند تایید بگیرند.
وی ادامه داد: از طرفی سالها است که بیمههای پایه مثل تامین اجتماعی خدمات روانشناسی را تحت پوشش قرار نمیدهند. تنها بیمهای که برخی هزینههای روانشناسی را تحت پوشش قرار میدهد، بیمه نیروهای مسلح است اما چرا نباید تمام افراد جامعه این امکان را داشته باشند؟
روانشناس تصریح کرد: در قشر ضعیف و تهی دست جامعه مشکلات و مسائلی هست که نیاز به خدمات اورژانسی روانشناس دارند اما امروزه روانشناسی جزو خدمات لاکچری است و به کسی که به مشاوره مراجعه میکند به عنوان کسی نگاه میکنند که بضاعت مالی بالایی دارد چرا که مراجعه به روانشناس را جزو نیازهای اولیه خود نمیدانند. در حالی که یکی از اساسی ترین شاخصهای سلامت جامعه مراجعه به روانشناس است.
وی در خصوص به علت گرانی خدمات روانشناسی گفت: خدمات روانشناسی اگر تحت بیمهی تامین اجتماعی و سایر بیمهها قرار بگیرد، همانند خدمات بیمارستانها، فشار مالی کم تری به مردم وارد میشود.
هودینشاد عنوان کرد: زمانی که شما به یک پزشک عمومی برای معاینه خود مراجعه میکنید، در ازای ۱۰ دقیقهای که زمان میگذارد به اندازه یک ساعت یک روانشناس هزینه دریافت میکند اما چون تحت پوشش بیمه است، شما مقدار کمی از این هزینه را پرداخت میکنید. از نظر زمانی روانشناس بیشتر وقت میگذارد. هزینهها بالا است و ارگانها هنوز در این باره چارهای نمیاندیشند
وی افزود: دورههایی که یک روانشناس باید بگذراند معمولا بیش از ۱۰ میلیون هستند و یک روانشناس معمولا سه روز میتواند مشاوره بدهد چرا که اتاق درمان به اندازه کافی هیجانات منفی دارد و تراپیست اگر خودش سوپروایزر یا روانشناس نداشته باشد، در بلند مدت آسیب روانی میبیند.
انتهای پیام/
نظر شما