بهمن ایزدی کویرشناس و فعال محیط زیست در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص منشا افزایش ریزگردها در کشور گفت: در بحث ریزگردها عموما نگاه همه به موضوعات برون مرزی منعطف میشود و ما هم منکر تاثیر کانونهای خارجی به ویژه از کشورهای همسایه نیستیم چراکه با در معرض خشکی قرارگرفتن تالاب هورالعظیم و بخشهای از عراق کشور ما هم تحت تاثیر قرار میگیرد اما اگر نگاه ژرفتری به موضوع داشته باشیم، متوجه میشویم که در حوزه داخلی به دلیل مدیریت اشتباهی که در نگهداری از ارزشهای طبیعی داشتیم، با پدیده ریزگردها مواجه شدهایم.
آلودگی هوا مهمان تابستان و زمستان تهران / از طوفانهای گرد و خاک تا مالیاتی که به جیب شهرداریها میرود
وی افزود: دلیل اصلی این پدیده که سلامت مردم را در خطر قرارداده و ما را با بحران محیط زیست مواجه کرده، تهی شدن عرصههای رویشگاهی و تبدیل آنها به مراکز صنعتی، صنایع تبدیلی، کشاورزی و دامداری است. گسترش شهرها و جادههایی که ضرورتی برای ساخت بسیاری از آنها وجود نداشته، نیز مزید بر علت شده است.
ذخیرهگاه ۴۰ درصد آب شیرین کشور در معرض خطر
ایزدی درخصوص بهرهبرداریهای غیراصولی از منابع طبیعی توضیح داد: یکی از مهمترین ضعفهای مدیریتی منابع پایه کشور در نگهداری از جنگلها به چشم میخورد. در ناحیه زاگرس با از بین رفتن جنگلها تحت عنوان تغییر کاربری قاچاق چوب، ذغال گیری و ایجاد مزارع مواجه هستیم. از جهتی آتشسوزی جنگلها هم باعث تبدیل شدن آنها به چشمه ریزگرد شده است. جنگلهای بلوط کهنزی زاگرس در سیطره هزار و ۶۰۰ کیلومتری است که ۱۱ استان را در بر دارد اما در چنین منطقهای به دلیل مدیریت غیراصولی با خشکاندن رودها و تالاب ها و تخریب رویشگاه ها با روش های گوناگون، چشمههای ریزگرد ایجاد شده است. زاگرس ذخیرهگاه ۴۰ درصد آب شیرین کشور است و معیشت ۱۱ استان به سلامت این جنگلها وابسته است اما برنامههایی جدی برای برون رفت زاگرس از بحران نداریم. البته مشکلات محیط زیستی زاگرس استثناء نیست و در واقع به دلیل فقدان مدیریت حفاظت و نبود مدیریت اصولی بهرهبرداری پایدار از منابع آب و خاک، حوزههای مرکزی ایران و همه استانها درگیر این شرایط خطرناک هستند و در برخی مناطق این موضوع بحرانیتر است.
وی ادامه داد: در اصفهان، یزد، کرمان و فارس به چشم دیدهام که مراتع توسط سودجویان و یا تحت جانماییهای غلط بخشهایی ازدولت مستمرا به عنوان تملکهای شخصی تخریب و به عرصههای فاقد پوشش مبدل میشوند که با وزش کوچکترین باد، گرد و خاک بلند و حمل میشود. پوشش گیاهی مرتعی محافظ خاک است و با از بین رفتن آنها خاک سست و ریز دانهها در هوا معلق و سایر مناطق حمل میشود. گاهی شدت گرد و خاک به قدری است که دید رانندگان در جاده مختل شده و تصادفات متعدد رخ میدهد.
کاهش رویش گیاهان با افزایش ریزگردها
کویرشناس با اشاره به تبعات افزایش ریزگردها در کشور، گفت: ریزگردها حتی میتوانند در رویش گیاهان هم تاثیر بگذارند و با بارگذاری و نشستن روی برگ درختها، عمل فتوسنتز را با اختلال مواجه کنند. کند شدن فتوسنتز و نبود تعادل، درخت را بیمار و در معرض آفتها قرار میدهد. کمبود آب و ریزگردها در بسیاری از مناطق مانند بوانات در شمال فارس باعث از بین رفتن درختهای گردو ۲۰۰ ساله شده است.
وی با بیان اینکه ریزگردها سلامت انسان را تحت تاثیر سو قرار میدهند، گفت: برای مقابله با ریزگردها باید دست از عملیات انتقال آب دست برداریم. در چنین شرایط هولناکی شایسته است که در امورات کشاورزی گیاهان کم آببر و سازگار با اقلیم کشت کنیم و در مجموع مدیریت رویشگاهها را در غالب طرح و هدف ملی ببینیم و برای آن برنامه اجرایی مبتنی بر اصول توسعه پایدار ایجاد کنیم.
فرونشست یعنی تیر خلاص به حیات یک منطقه
ایزدی معتقد است که برداشتهای بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی باعث آسیب به رویشگاهها و تبدیل کردن آنها به کانون ریزگرد شده است. وی در این باره توضیح داد: امروز باید ۸۰ درصد ذخیره آب در سفرههای زیرزمینی و آبخوانها داشته باشیم وبرنامههای اصولی بهرهبرداری از منابع و سفرههای آب زیرزمینی در ۲۰ درصد از آبهایمان انجام پذیرد اما به دلیل حفاظت غیراصولی و مدیریت نابخردانه بهرهبرداری از منابع آب، سالهاست که ۸۰ درصد از ذخیرهگاه آبی کشور را برداشت کرده و از خط قرمز بحران گذشتهایم. از جمله پیامدهای برداشت بیرویه از منابع آبی پدیده فرونشست است. ایجاد فرونشست یعنی تیر خلاص به حیات یک منطقه، اما مدیران کلان کشور فکری برای حل مشکل حیاتی فرونشست و قرار گرفتن در آستانه کاهش بحران محیط زیست انجام ندادهاند.
مدیر کانون سبز فارس با اشاره به اینکه حفظ آبخوانها باید در دستور کار مدیران طی اجرای طرحی ملی قرار گیرد، گفت: به دلیل توزیع نامتناسب منابع در اقالیم مختلف کشور، تراکم جمعیت در برخی مناطق افزایش پیدا کرده و در مقابل برخی مناطق خالی از سکنه شدهاند چراکه ساکنان آنها به مهاجرت اجباری تن دادهاند. ما باید براساس وضعیت موجود، میزان بارش در کشور و ذخیره آبی که داریم برنامهریزی کنیم و انتظاری بیش از این نداشته باشیم.
وجود یک میلیون حلقه چاه در کشور
ایزدی با بیان اینکه شاهد افزایش پدیده باغ شهرها در کشور هستیم، عنوان کرد: وجود یک میلیون حلقه چاه در کشور یعنی ما از ایران یک آبکش ساختهایم که البته آمارهای غیررسمی بیش از این مقدار است. منابع پایه و حیاتی کشور در بحران است اما برنامهای نداریم. بخش کشاورزی بیش از ۹۲ درصد آب کشور را مصرف میکند و به دلیل کشتهای غیراصولی بیش از ۶۰ درصد این آب هدر میرود.
وی ادامه داد: ما شناسنامهای برای استفاده درست از اقلیمهای کشاورزی و آب و خاک نداریم. اگر وزارت کشاورزی و نیرو به فکر نجات این سرزمین باشند، شایسته است کمی درنگ کرده و در مصرف آب حوزه کشاورزی تجدید نظر کنند و بر اساس سوابق زیانبار موجود باید به طورجدی توجه کنند که ایجاد سدهای متعدد راهکار کنترل این شرایط و برون رفت از بحران نیست.
کویرشناس با اشاره به اینکه تقریبا ۸۵ درصد از تالابها خشک شدهاند، بیان کرد: بزرگترین دریاچه آب شیرین کشور که دریاچه پریشان بود را از دست دادیم و این دریاچه امروز خود به کانون ریزگرد تبدیل شده است. دریاچه طشک و بختگان هم با ۱۲۰ هزار هکتار مساحت به کویر نمک تبدیل شدهاند و ریزگردهای شیمیایی و نمکی سلامت مردم در حوزه کربال و خرامه به خطر انداخته است. براساس آماری که مسئولان اعلام کردهاند، در شهرستان خرامه که در جوار دریاچه خشکیده بختگان است، ۴۰۰ بیمار سرطان ریه داریم. بسیاری از مردم هم دچار بیماری پوستی میشوند.
ایزدی درخصوص تبعات خشک شدن یک دریاچه عنوان کرد: با خشک شدن یک دریاچه رویشگاههایی که تا کیلومترها دورتر از این منبع رطوبت بهره می بردند، محروم شدهاند. با خشک شدن بختگان ۹۰ میلیون مترمکعب رطوبت سالانه از دست رفته. این رطوبت بخشی از آب باغهای انجیر ۲۵ هزار هکتاری استهبان که در دنیا منحصر به فرد است را از طریق جذب رطوبت به وسیله برگها تامین میکرد که هم اکنون به دلیل فقدان این رطوبت بسیاری از باغهای دیم استهبانان و نیریز در شرایط بحرانی قرار دارند و به وسیله تانکرها آبیاری میشوند.
افزایش مهاجرت اجباری
وی افزود: خشک شدن تالابها به دلیل دخالت ما در تعدیل آب و قوانین طبیعی توزیع آب وحشتناک است. در منطقه کربال بیش از ۶۰ روستا و آبادی وجود دارد که به دلیل انتقال آب رودخانه کر در حوزههای بالادست و انتقال به اراضی برنج کامفیروز، مزارع بخش کربال خشک شده و بومیان کربال سکونتگاههای دیرینهشان را رها و به حاشیه شهرهای اقماری از جمله شیراز مهاجرت کردهاند .
کویرشناس درخصوص اهمیت حفظ رودخانهها توضیح داد: رودخانهها شاهرگهای حیاتی کشور هستند و اگر ارومیه آخرین نفسهایش را میکشد، به دلیل خشک شدن رودخانهها است و نقش اصلی در خشک شدن رودخانهها را احداث سدهای متعدد بازی میکنند.
وی ادامه داد: در سرشاخههای کارون با فقر مردم مواجه هستیم درحالی که آب کارون به استانهای خشک منتقل میشود. کارون ۹۰۰ کیلومتر طول دارد و در آخر به جلگه خوزستان میریزد اما با احداث سدهای متعدد باعث کاهش آب ورودی به پایاب شدهایم. پیامد این برهم زدن تعادل، فقر مردم و مهاجرت اجباری است.
ایزدی معتقد است که تبعات برهم زدن تعادلات هیرولوژیک، برداشت بیرویه از سفره آبهای زیرزمینی و سایر منابع آبی کشور و مصرف بیرویه آب، افزایش مهاجرتهای اجباری و خشکی سرزمین است. وی در این باره توضیح داد: بخشی از مردم خوزستان و سیستان به استانهای شمالی مهاجرت کردهاند و حتی شاهد افزایش مهاجرت به استانهایی هستیم که خود با مشکلات آبی مواجه هستند. با انتقال آب، جمعیت در مقصد مهاجران افزایش پیدا میکند و دوباره مشکل کمبود آب به وجود میآید که مسئولان مجدد به فکر انتقال آب از سرشاخهای دیگر میافتند. این شیوه مدیریت به افزایش فقر دامن میزند.
انتهای پیام/
نظر شما