به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، برای گرفتن فال حافظ و تعبیر و تفسیر آن باید علم و سواد کافی داشت. به همین دلیل تصمیم گرفتهایم تا هر روز تفسیری یکی از غزل های حافظ شیرازی را برایتان بگذاریم. امروز ۳ آبان غزل شماره ۷۵ میپردازیم:
بیشتر بخوانید:
فال حافظ / ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می
خوابِ آن نرگسِ فتانِ تو بی چیزی نیست / تابِ آن زلفِ پریشانِ تو بی چیزی نیست
از لبت شیر روان بود که من می گفتم / این شِکر گِردِ نمکدان تو بی چیزی نیست
جان درازیّ تو بادا که یقین می دانم / در کمانِ ناوکِ مژگانِ تو بی چیزی نیست
مُبتلایی به غمِ مِحنت و اندوهِ فراق / ای دل این ناله و افغانِ تو بی چیزی نیست
دوش باد از سرِ کویش به گلستان بگذشت / ای دل این چاکِ گریبانِ تو بی چیزی نیست
دردِ عشق ار چه دل از خلق نهان می دارد / حافظ این دیدۀ گریانِ تو بی چیزی نیست
شرح و تفسیر غزل شماره ۷۵ دیوان حافظ شیرازی
شرح و تفسیر بیت یکم
خوابِ آن نرگسِ فتانِ تو بی چیزی نیست / تابِ آن زلفِ پریشانِ تو بی چیزی نیست
ای جانان، خواب آن چشمانِ فتان تو بی غرض نیست و حتماََ سببی دارد ، یعنی بر اینکه به عشاق التفات نکنی و به روی شان نگاه ننمایی تغافل می کنی . همچنین پیچ و خم آن زلف پریشان ات نیز بی غرض نیست بلکه قلابی است برای صید دل های عشاق . [ خواب = رویا / فتان = فته گر / تاب = پیچش ]
شرح و تفسیر بیت دوم
از لبت شیر روان بود که من می گفتم / این شِکر گِردِ نمکدان تو بی چیزی نیست
از لبت هنوز شیر می چکید یعنی طفل بودی که من می گفتم . این شِکر در دورِ نمکدان تو بی علت نیست . یعنی بدین وسیله عشاق را به خود جلب نموده و توجه شان را به خود معطوف می داری. [ روان = جاری / می گفتم = بیان می کردم / در این بیت مراد از شِکر ، لب و مراد از نمکدان ، دهان است ]
شرح و تفسیر بیت سوم
جان درازیّ تو بادا که یقین می دانم / در کمانِ ناوکِ مژگانِ تو بی چیزی نیست
جان و عمرت دراز باد ، یقیناََ می دانم که در کمان بودن ناوکِ مژگانت بی غرض نیست یعنی خدای تعالی حیات و عمرِ طولانی برایت میسر گرداند اگر چه یقین دارم نهادنِ ناوکِ مژگانت در کمانِ ابرو به صلاح نیست بلکه برای هلاک نمودن منِ ناتوان است . [ درازی = این کلمه را معمولاََ با «عمر» استعمال می کنند و مصرفش با «جان» مشهور نیست . یعنی «عمرت دراز باد» ]
شرح و تفسیر بیت چهارم
مُبتلایی به غمِ مِحنت و اندوهِ فراق / ای دل این ناله و افغانِ تو بی چیزی نیست
ای دل، به غم و محنت و غصۀ فراق مبتلایی و این ناله و فغان تو بی علت نیست . یعنی عاشق شده ای و مقتضای عشق فریاد فریاد و فغان و انین می باشد . [ اندوه = غصه ]
شرح و تفسیر بیت پنجم
دوش باد از سرِ کویش به گلستان بگذشت / ای دل این چاکِ گریبانِ تو بی چیزی نیست
دیشب باد از سرِ کویش به گلشن گذشت . ای دل این چاکِ گریبانِ تو بدون سبب نیست بلکه خبرِ او را از باد گرفته ای و از شوق گریبانت را چاک زده ای . [ دوش = دیشب / چاک = پاره ]
شرح و تفسیر بیت ششم
دردِ عشق ار چه دل از خلق نهان می دارد / حافظ این دیدۀ گریانِ تو بی چیزی نیست
دل اگر چه دردِ عشق را از مردم نهان می دارد امّا ای حافظ ، این دیدۀ گریان تو بیهوده نیست . یعنی اگر چه دل ، دردِ عشق را مخفی می دارد امّا اشکِ چشم ، آن را اظهار و ابراز می دارد پس عاشقی تو از آن معلوم است.
نظر شما