هوش مصنوعی جنگ پردازنده‌ها را به راه می‌اندازد

محقق ایرانی ساکن در استرالیا می‌گوید: با ظهور سیستم‌های هوش مصنوعی اهمیت پردازشگرها بیشتر و بیشتر می‌شود و در نتیجه شرکت‌هایی مانند NVIDIA که در زمینه ساخت پردازنده فعالیت می‌کند، تبدیل به با ارزش‌ترین شرکت دنیا می‌شود.

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ امین صدری متولد سال 1363 در اصفهان است. تا چهار سالگی در اصفهان بزرگ شد، ولی به دلیل شغل پدرش به همراه خانواده به بوشهر نقل مکان کرد و بعد از 10 سال دوباره به اصفهان برگشت. او دانش‌آموز بازیگوشی بود، ولی از همان ابتدا علاقه خاصی به ریاضیات داشت.

بعد از دبیرستان و زمان کنکور، جو مدرسه و دوستان بزرگ‌تر به گونه‌ای بود که اکثر کسانی که رشته ریاضی و فیزیک را در دبیرستان گذرانده بودند، رشته مهندسی برق را انتخاب می‌کردند. با وجود علاقه شدیدش به ریاضیات، علوم کاربردی را بیشتر از علوم محض ترجیح می‌داد و دوست داشت رشته‌ای را انتخاب کند که علم ریاضی در آن کاربرد داشته باشد. از این رو، رشته مهندسی برق را انتخاب کرد و در دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. همین علاقه به ریاضی باعث شد که در مسابقات ریاضی دانشگاه در کشور 2 بار مدال نقره به دست آورد. در سال 2005 نیز در مسابقات ریاضی بلغارستان عضو تیم صنعتی اصفهان بود و مقام سوم را کسب کرد. به غیر از این، عضو تیم رباتیک دانشگاه بود و در مسابقات ربوکاپ ژاپن در بخش ربات‌های انسان‌نما مقام دوم را به خود اختصاص داد.

کارشناسی ارشد را نیز در رشته مهندسی برق در دانشگاه علم و صنعت ادامه داد، ولی از آنجا که از دوره کارشناسی به هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی علاقه پیدا کرده بود، در این دوره بیشتر روی «پردازش تصویر» متمرکز شد. بعد از پایان دوره کارشناسی ارشد، وارد بازار کار شد و در یک شرکت خصوصی روی پروژه‌های نفت و گاز ایران و در یک مرکز تحقیقات دولتی به فعالیت پرداخت. اما بعد از چهار سال در نتیجه پیشنهادی که برای مشارکت در یک پروژه خارجی در حوزه کدنویسی داشت، مسیر کاری خود را دچار تغییراتی کرد. او بعدا توانست برای دوره دکتری از دانشگاه سلطنتی ملبورن در استرالیا در رشته علوم کامپیوتر بورسیه بگیرد.

در دوره دکتری روی سیستم‌های پردازش حسگرهای موبایل تحقیق کرد و چند ماه آخر هم با یک تیم تحقیقاتی شرکت مایکروسافت در آمریکا روی پروژه «کورتانا»، دستیار صوتی مایکروسافت، کار کرد. از آنجا که خود را فرد آکادمیک نمی‌دید، بعد از گذراندن دوره دکتری وارد صنعت شد و ابتدا در یک شرکت مشاوره شروع به فعالیت کرد و بعد وارد بانک شد.

امین صدری هم‌اکنون دانشمند ارشد داده بانک «ای ان زد» (ANZ) است که یکی از چهار بانک بزرگ استرالیا به شمار می‌رود. او در چند سال اخیر در کنار کار در صنعت، به کارآفرینی علاقه‌مند شده و سامانه هوش مصنوعی AI4Trips.com را راه‌اندازی کرده است. این سامانه با استفاده از هوش مصنوعی به مسافران کمک می‌کند که تصمیمات هوشمندانه و مناسب برای مسافرت خود بگیرند.

در ادامه مصاحبه ما را با این محقق ایرانی می‌خوانید:

چه شد که بعد از گذراندن دوره پسادکتری وارد صنعت شدید؟

به نظر من علم و دانش و به طور کلی آکادمی همیشه جلوتر از صنعت است و من همیشه دوست داشتم که در فضایی بین این 2 باشم؛ یعنی جایی که از علمی که آموخته‌ام، استفاده کنم و این فاصله را به نوعی پر کنم. به طور کلی، با این ایده که هر روز باید یک چیز جدید یاد بگیریم، موافق نیستم و فکر می‌کنم که علاوه بر یادگیری باید هر روز علم‌مان را به کار ببریم و چیز جدیدی ابداع کنیم.

بانکداری این ویژگی را برای من داشت، چون در آن می‌توانستم از دانش روز استفاده کنم.

تاکنون چه کارهای تحقیقاتی در این بانک انجام داده‌اید؟

یکی از کارهایی که در این بانک با کمک تیمم انجام داده‌ام، طراحی اپلیکیشنی در زمینه گرفتن وام برای خانه بود. من در این پروژه مسئولیت طراحی بخش مرکزی یادگیری ماشینی را انجام دادم. این اپلیکیشن به گونه‌ای طراحی شده است که زمانی که فردی سندی را در وب‌سایت بانک آپلود می‌کند، به صورت خودکار تمام اطلاعاتش از جمله نام و نام خانوادگی و تراکنش‌های بانکی او استخراج می‌شود.

در حال حاضر نیز روی بهینه‌سازی شبکه شعبه‌های بانک کار می‌کنم تا اطلاعات و داده مورد نیاز بانک برای زمانی که می‌خواهد شعبه جدیدی از بانک افتتاح کند یا ببندد در اختیار آن قرار گیرد. بخش جمع‌آوری اطلاعات و داده‌کاوی آن را من انجام داده‌ام.

آینده دنیای علم و فناوری را چطور ترسیم می‌کنید؟ نقش هوش مصنوعی در آن چیست؟

من جزو افرادی هستم که نسبت به آینده هوش مصنوعی خوش‌بین نیستم و معتقدم مسیری که این فناوری در حال پیشروی است، ممکن است پیامدهای مثبتی نداشته باشد. البته این تحولات به تدریج رخ می‌دهد و یک شبه اتفاق نمی‌افتد، اما واضح است که هوش مصنوعی به سرعت و ماه به ماه در حال پیشرفت و هوشمندتر شدن است. در آینده‌ای نه‌چندان دور، احتمال دارد کنترل بسیاری از امور را از دست انسان خارج کند. همانطور که اگر در یک اتاق 2 نفر را قرار دهید، فرد باهوش‌تر به‌مرور زمان کنترل امور را به دست می‌گیرد، به نظر من هوش مصنوعی هم همچین نقشی را بازی می‌کند.

در واقع، هوش مصنوعی به جایی خواهد رسید که دیگر نمی‌توان جلوی آن را گرفت و کنترل را به دست خواهد گرفت. منظورم این نیست که با تفنگ و اسلحه کنترل را به دست می‌گیرد، بلکه به حدی باهوش می‌شود که می‌تواند حقایقی را از ما پنهان کند و امور را به سمتی ببرد که دوست دارد. این در حالی است که برای عموم مردم سخت است که قانع شوند این سیستم‌ها آن چیزی نیستند که می‌بینند.

به نظرم یکی از مهم‌ترین پیامدهای پیشرفت سریع هوش مصنوعی این است که پول و سرمایه یک جا جمع می‌شود و شرکت‌هایی که این فناوری را در دست دارند، تبدیل به سرمایه‌داران بزرگ می‌شوند و پول و قدرت بسیاری به دست می‌آورند. از این رو، بهتر است که دولت‌ها امور هوش مصنوعی را به دست بگیرند تا قدرت دست شرکت خاصی نیفتاد.

در دنیای کنونی، قدرت شرکت‌های هوش مصنوعی از قدرت دولت‌ها بیشتر است و این اصلا به نفع مردم جهان نیست. از سوی دیگر، هوش مصنوعی شبیه به یک جعبه سیاه عمل می‌کند و شما واقعا نمی‌دانید در پشت پرده چه اتفاقی رخ می‌دهد.

ظهور بیشتر هوش مصنوعی همچنین با از بین رفتن مشاغل یا تغییر شکل آنها همراه خواهد بود.

آیا سازمان یا نهادی در دنیا وجود دارد که روی هوش مصنوعی نظارت داشته باشد و در زمینه مسائل اخلاقی هوش مصنوعی کار کند؟

سازمانی که در عمل کاری بکند وجود ندارد و به وجود هم نخواهد آمد؛ به 2 دلیل. یکی اینکه متقاعد کردن دولت‌ها و عموم مردم برای اینکه این مساله جدی است و باید جلویش گرفته شود خیلی سخت است. دوما این مساله با پول و قدرت بسیاری همراه است. دولت‌ها و شرکت‌هایی که این قدرت را دارند حاضر نخواهند شد که این قدرت را از دست بدهند. در واقع قدرت نهادها در عمل کمتر از دولت‌ها و شرکت‌هایی خواهد بود که ابزارهای قوی هوش مصنوعی را در اختیار دارند.

بزرگ‌ترین شرکتی که در زمینه هوش مصنوعی فعالیت می‌کند، کدام است؟

مطمئنا OpenAI پیشگام‌ترین شرکت در این زمینه است. البته تغییرات در این حوزه بسیار سریع است و معلوم نیست که تا سال آینده کدام شرکت پیشگام خواهد بود.

جایگاه چین را در توسعه هوش مصنوعی چطور می‌بینید؟

چین نشان داده است که همواره می‌تواند در حوزه فناوری با غول‌های دنیا رقابت کند. ولی بحث رقابت در هوش مصنوعی بحث جنگ در پردازش و محاسبات است. به این معنا که هر کشور یا شرکتی که به فناوری پردازشگر دسترسی داشته باشد، جلو می‌افتد، زیرا هوش مصنوعی یا سیستم‌های عصبی مصنوعی برای آموزش به پردازش و محاسبات نیاز دارند. از این رو، تصور می‌کنم که در آینده جنگ بین پردازنده‌هاست، نه هوش مصنوعی. البته چین در زمینه تولید و توسعه پردازنده در جهان هم حرفی برای گفتن دارد.

از سوی دیگر، حریم خصوصی اطلاعات در چین کمرنگ‌تر از کشورهای دیگر است و همین امر باعث می‌شود که این کشور به اطلاعات و داده‌های بیشتری دسترسی داشته باشد. در نتیجه، هوش مصنوعی چین روز به روز در حال قوی‌تر شدن است. در مقابل آمریکا دسترسی بهتری به متخصصان و نوابغ دارد، ولی چین درصد زیادی از توسعه دهندگانش از خود شهروندان چینی هستند.

در کل باید بگویم که تعداد شرکت‌هایی که در جهان در این زمینه‌ها بتوانند رقابت کنند و پیشگام شوند، بسیار محدود خواهد بود.

پیش‌بینی‌هایی که در مورد هوش مصنوعی می‌شود این است که این فناوری مشاغل زیادی را از بین خواهد برد یا تغییر خواهد داد. به نظر شما این مشاغل کدام‌ها هستند؟ یکی از مسائل مورد بحث در مورد هوش مصنوعی این است که می‌تواند تمام قابلیت‌های انسان را کسب کند. به نظر شما آیا می‌تواند خلاقیت انسان را نیز کسب کند؟

اتفاقات 2 سال گذشته نشان داد که هوش مصنوعی حتی قابلیت داشتن خلاقیت را نیز کسب خواهد کرد و در آینده شاهد این خواهیم بود که خیلی از اکتشافات و اختراعات توسط هوش مصنوعی انجام می‌شود. مثال بارز آن کشف داروی سرطان و حل کردن مسائل مختلف ریاضی است.

شرکت OpenAI به غیر از ابزار ChatGPT هوش مصنوعی به نام «دال‌ای» (Dall-E) دارد که با توجه به دستوراتی که از کاربر می‌گیرد، نقاشی می‌کشد. این ابزار در چند مسابقه نقاشی جایزه برده و از انسان‌ها پیشی گرفته است. این امر نشان می‌دهد که هوش مصنوعی تا چه حد می‌تواند خلاقیت داشته باشد. به غیر از این هوش مصنوعی دیگری وجود دارد که می‌تواند به صورت فی‌البداهه کتاب بنویسد و به نظر می‌رسد که تا چند سال آینده شاهد برنده شدن یک هوش مصنوعی در جایزه نوبل ادبیات خواهیم بود. به نظر می‌رسد که تنها نقطه تمایز هوش مصنوعی و انسان همان خلاقیت است و اگر هوش مصنوعی به این امر هم دست یابد، انسان‌ها دیگر در مقابل آن برگ برنده‌ای ندارند.

شاید خنده‌دار به نظر برسد، ولی از نظر من، یکی از آخرین کارهایی که اتوماتیک خواهد شد، کار باربری است. به طور مثال، برای حمل یک وسیله سنگین چند کارگر با هم همکاری می‌کنند، ولی هنوز در دنیا وسیله‌ای آنقدر هوشمند نشده است که بتواند کارهای پیچیده فیزیکی را انجام دهد.

لطفا در مورد دستاوردهای مهم‌تان توضیح دهید.

در دوره دکتری روی 2 الگوریتم جدید کار کردم که ایده اولیه آنها زمانی که در ایران بودم به ذهنم خطور کرده بود. یکی از آنها الگوریتمی بود که گراف‌ها یا شبکه‌های عظیم را فشرده می‌کرد؛ در حالی که یک سری خواص آن را حفظ می‌کرد.

در توضیح فشرده‌سازی داده باید این موضوع را بگویم که زمانی که داده‌ها کوچک و فشرده می‌شوند، فاکتوری تحت عنوان «خلاصه‌سازی» باعث می‌شود که ویژگی‌های داده شبیه به برچسب روی آنها قرار بگیرد. زمانی که با یک گراف عظیم روبه‌رو هستیم، می‌توانیم تعداد داده‌های آن را از یک میلیارد به یک میلیون برسانیم تا هم ذخیره‌سازی و هم در بازیابی و پردازش آنها راحت‌تر و سریع‌تر شود.

در این روش، فاصله بین نودها در یک گراف نگه داشته می‌شود تا در الگوریتم‌هایی مثل الگوریتم مسیریابی مورد استفاده قرار گیرد.

دیگری الگوریتمی بود که حسگرها را بررسی می‌کرد تا هر تغییر وضعیت در آنها را تشخیص دهد و آن لحظه را ثبت کند. بعد از اینکه من از آن دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، 2 دانشجوی دیگر این پروژه را ادامه دادند.

حسگرها اطلاعات را در بازه‌های زمانی مختلف (مثلا با فاصله زمانی 30 ثانیه یا یک دقیقه) ارسال می‌کنند. ما مدلی را برنامه‌نویسی کردیم که این سیگنال‌ها را تحلیل می‌کند و تشخیص می‌دهد که در آن بازه شخص در حال چه کاری است؛ مثلا در حال راه رفتن است یا در حال کار کردن.

در واقع با این کار دیگر نیازی به سیگنال‌های پیوسته اطلاعات نداریم و مدل الگوریتم می‌تواند حتی با تکه‌ای از اطلاعات تخمین بزند که کاربر در حال انجام چه کاری است.

کاربرد این الگوریتم در مواردی مانند طراحی اپلیکیشنی است که شرایط آب و هوا را برای چند ساعت آینده به شما می‌گوید یا مانند اپلیکیشن‌های ناوبری کم ترافیک‌ترین و کوتاه‌ترین مسیر ممکن را برای رسیدن به مقصد به شما پیشنهاد می‌دهد. در این حالت، اپلیکیشن نه تنها می‌داند که شما چه زمانی از خانه خارج می‌شوید؛ بلکه زمان بد شدن هوا را هم می‌داند و به شما گوشزد می‌کند.

با توجه به اینکه در سیستم بانکداری کار می‌کنید، پیش‌بینی می‌کنید که در آینده هوش مصنوعی چه تاثیری روی بانکداری خواهد گذاشت؟

چند سالی است که سیستم‌های بانکداری به سمت آنلاین شدن پیش رفته است و این روند کماکان ادامه دارد. از این رو، در کل دنیا شعبه‌های بانکی در حال بسته شدن و حذف هستند و مردم تشویق می‌شوند که کارهای بانکی خود را به صورت غیرحضوری انجام دهند. در نتیجه از هوش مصنوعی در مراکزی چون مرکز تماس استفاده خواهد شد.

از سوی دیگر با دیجیتال شدن بانک‌ها، پول نقد کم کم منسوخ خواهد شد.

با توجه به اینکه هوش مصنوعی در سال‌های اخیر با سرعت بسیاری در حال توسعه است، به نظر می‌رسد که بخش سخت‌افزار از این روند عقب مانده است. به نظر شما سیستم‌های کنونی کامپیوتری جوابگوی هوش مصنوعی هستند؟

اولین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که در دنیای امروزی لازم نیست کامپیوتر قدرت لازم برای استفاده از هوش مصنوعی را داشته باشد. زیرا تمام پردازش‌ها روی بستر سرور انجام می‌شود و درخواست شما از طریق شبکه ارسال و جواب آن داده می‌شود. نکته بعدی این است که خوراک سیستم‌های هوش مصنوعی، پردازش است. وجود پردازشگرهای قوی امکان توسعه هوش مصنوعی را فراهم کرده است. با ظهور سیستم‌های هوش مصنوعی اهمیت پردازشگرها بیشتر و بیشتر شده و همین باعث شده که شرکتی مانند NVIDIA تبدیل به با ارزش‌ترین شرکت دنیا شود.

معمولا در اوقات فراغت چه کارهایی انجام می‌دهید؟

من عاشق سفرم و هر سال یکی 2 بار به مسافرت می‌روم. به غیر از این از پنج سالگی فوتبال بازی می‌کردم و هم‌اکنون نیز در استرالیا با افراد ایرانی فوتبال بازی می‌کنم. به تازگی هم علاقه زیادی به فلسفه پیدا کرده‌ام و در کلاس‌هایی شرکت می‌کنم که دیدم را نسبت به زندگی تغییر می‌دهد.

آیا کتاب می‌خوانید و فیلم می‌بینید؟ چه کتاب و فیلمی پیشنهاد می‌کنید؟

بیشتر سریال تماشا می‌کنم و یکی از بهترین سریال‌هایی که تاکنون دیده‌ام، «دراپ‌اوت» راجع به زندگی واقعی «الیزابت آن هولمز» یک تاجر آمریکایی و مؤسس استارتاپ «ترانوس» است. ترانوس شرکتی بود که در زمینه فناوری بهداشت و خدمات آزمایشگاهی پزشکی فعالیت می‌کرد. هولمز با این هدف شرکت را تاسیس کرد که بدون استفاده از سوزن، نتایج آزمایش افراد را ارائه کند. این شرکت پیشرفت خیلی خوبی داشت تا جایی که هولمز به عنوان یکی از جوان‌ترین میلیاردر زن خودساخته در فهرست فوربس ۴۰۰ انتخاب شد.

اما بعد از مدتی همه متوجه می‌شوند که هولمز در قالب این شرکت در حال کلاهبرداری از سرمایه‌گذاران است. مجله معتبر «وال استریت» این کلاهبرداری را افشا می‌کند و خبر آن مثل بمب می‌چرخد. هولمز به 20 سال زندان محکوم می‌شود و هم‌اکنون نیز در زندان به سر می‌برد.

بیشتر کتاب‌هایی مانند «1984» و «قلعه حیوانات» از «جورج اورول» را می‌خوانم و به طور کلی به کتاب‌هایی علاقه دارم که تاثیر مدیا روی جامعه را به تصویر می‌کشند.

تا جایی که شنیده‌ایم، فضای آکادمیک آمریکا به نحوی است که فشار بسیار زیادی روی محققان و اساتید دانشگاه است که آنها را مجبور می‌کند تا ساعات زیادی را کار کنند. اما استرالیا فضای آکادمی خانواده‌محوری دارد. چه تسهیلاتی برای محققان و اساتید در استرالیا وجود دارد که این کشور را خانواده‌محور کرده است؟

سیستم آمریکا کاپیتالیسم است که باعث می‌شود افراد جامعه به سمت کار کردن بیشتر بروند. اما در استرالیا قانون و مقرراتی برای تشویق به کار کردن زیاد وجود ندارد و حقوق افراد از یک حدی که بیشتر می‌شود، تقریبا نصف آن را دولت به عنوان مالیات می‌گیرد.

در محیط کاری هم این فرهنگ وجود دارد که خانواده اولویت اول است و کسی که به مشکل خانوادگی برخورده است، به راحتی می‌تواند مرخصی بگیرد تا مشکلاتش را حل کند.

به غیر از این، استرالیا بهشت بچه‌هاست، چون پر از پارک و وسایل بازی است.

در استرالیا برای اینکه ارتباط بین دانشگاه و صنعت تقویت شود، چه راهکارهایی دارند و راهکاری که برای ایجاد این ارتباط در ایران به ذهن‌تان می‌رسد چیست؟

به طور مثال در بانکی که کار می‌کنم، طرح اینترشیپ یا کارآموزی وجود دارد که سالانه 100 نفر از دانشجویان رشته‌های مختلف را به عنوان کارآموز می‌گیرد. در این صورت کسی که در دانشگاه درسی را یاد گرفته است، آن را در فضای کاری به کار می‌برد.

از لحاظ تحقیقات باید بگویم که بیشتر پروژه‌ها از سوی صنعت به دانشگاه معرفی می‌شود. به طور مثال پروژه دوره دکتری‌ام را شرکت «زیمنس» حمایت مالی کرده بود.

در ایران این 2 فضا از هم مجزا هستند و یکی شدن آنها مستلزم اقدامات گسترده‌ای مانند ایجاد یک اقتصاد آزاد و شایسته‌سالاری است.

به نظر شما دانشجویان ایرانی نسبت به دانشجویان کشورهای دیگر چه مهارت‌هایی را در سیستم آموزش عالی یاد نمی‌گیرند؟

آموزش زبان انگلیسی باید یکی از ارکان سیستم آموزشی باشد؛ در صورتی که در ایران اهمیت و جایگاه خاصی ندارد و به عهده دانش‌آموز و دانشجوست که خودش زبان انگلیسی را یاد بگیرد.

به غیر از این، فن بیان یکی از مهارت‌هایی است که هر دانشجویی باید آن را بلد باشد. در خارج از کشور روی این موضوع بسیار کار می‌کنند و دانش‌آموزان از دوران ابتدایی با آن آشنا می‌شوند و در سنین مختلف در کارگاه‌های مختص به آن شرکت می‌کنند. این مهارت برای یک دانشجو بسیار ضروری است، چون در دوره دکتری باید بتواند به راحتی از موضوع پایان‌نامه‌اش دفاع کنند. در دانشگاه استرالیا حتی مسابقه‌ای وجود دارد که در آن دانشجو باید در سه دقیقه در مورد تزش صحبت کند.

مهارت دیگر مهارت یادداشت‌برداری است. دانشجویان در خارج از کشور از همان دوران مدرسه یاد می‌گیرند که چطور نکات مهم یک کلاس یا یک ملاقات را یادداشت کنند. ولی دانشجویان ایرانی معمولا در دانشگاه است که به تدریج با این مهارت آشنا می‌شوند.

کار گروهی نیز یکی از نقاط ضعف دانشجویان ایرانی است. حتی دانشجویانی که از ایران به خارج از کشور می‌آیند، نمی‌توانند با هموطنان دیگر خود در یک تیم کار کنند. زیرا هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند که اولویت اول منفعت جمعی است نه منفعت فردی.

زمانی که در استرالیا هستید، برای چه چیزی بیشتر از همه در ایران دلتنگ می‌شوید؟

برای خانواده و دوستانم. خانه و کوچه و خیابان‌های اصفهان برای من یادآور دوران بچگی‌ام است و دلم برای آنها هم تنگ می‌شود.

برای جوانان ایرانی که دوست دارند در شرایط کنونی موفق شوند، چه توصیه‌ای دارید؟

جوانان باید همیشه چشم‌انداز 10 ساله برای خودشان داشته باشند. باید خودشان را در 10 سال آینده کجا می‌بینند و مسیر الان‌شان آنها را به آن آینده می‌رساند یا خیر؟ اگر لازم باشد حتی رشته و شغل‌شان را عوض کنند.

من در زندگی یاد گرفته‌ام که بیشتر از تلاش و کوشش، تصمیمات درست بوده که باعث موفقیتم شده است. در لحظاتی تصمیم گرفتم که کی کار کنم و کی درس بخوانم و چقدر درس بخوانم و چقدر در صنعت بمانم. در نتیجه تلاش هوشمندانه دارم و توصیه می‌کنم که جوانان نیز این مساله را مد نظر داشته باشند.

آیا ازدواج کرده‌اید و فرزندی هم دارید؟ چطور توانسته‌اید بین زندگی و کار تعادل ایجاد کنید؟

بله ازدواج کرده‌ام و 2 فرزند هشت و چهار ساله دارم که در استرالیا به دنیا آمده‌اند. برای ایجاد تعادل بین زندگی و کارم سعی می‌کنم که سرم را زیاد شلوغ نکنم و وقت کافی برای خودم و خانواده‌ام بگذارم.

یکی از بحث‌های مهم دنیای علم امروز بحث مرجعیت علمی است، زیرا به نظر می‌رسد که آمریکا در حال از دست دادن سلطه و جایگاه خود در دنیای دانش است و کشورهایی چون چین دارد این جایگاه را از آن خود می‌کند. به نظر شما چرا آمریکا در حیطه علمی در حال پسرفت است و به طور کلی مرجعیت علمی چقدر مهم است که به این حد برای کشورها حائز اهمیت است؟

فکر می‌کنم این جمله دقیق نیست. چین در سال‌های اخیر با سرمایه‌گذاری‌های گسترده و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک، توانسته است در برخی زمینه‌ها به‌ویژه فناوری‌های نوظهور، پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشته باشد. به نظر من دلیل اصلی اینکه آمریکا در بعضی زمینه‌ها جایگاه خودش را از دست داده این است که به جای تمرکز روی فناوری‌های تجاری روی پژوهش بنیادی متمرکز شده است.

در ادامه می‌توانید ویدئوی صحبت‌های امین صدری را در مورد وظیفه ما در قبال پیشرفت هوش مصنوعی را مشاهده کنید:

انتهای پیام/

کد خبر: 1253895

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =