به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، روزگاری نه چندان دور پشت نیمکتهای کلاس اول ابتدایی با هم میخواندیم، «خوشا به حالت ای روستایی/ چه شاد و خرم چه باصفایی / در شهر ما نیست جز دود و ماشین / دلم گرفته از آن و از این» اما امروز سایه سنگین خشکسالی و تغییرات اقلیمی دیگر رمقی برای روستایی نگذاشته که شاد و خرم باشد. روستایی امروز وقتی زمینهای سرسبز و پرمحصولش را از دست میدهد و دیگر آبی نمیماند که با آن کشاورزی کند راهی شهرهای بزرگ میشود و به دنبال زندگی ارزانتر در حاشیه شهرها ساکن میشود.
بیشتر بخوانید
حریم شهر تهران از کنترل شهرداری خارج شده است / ساخت و ساز غیراصولی در سکونتهای غیررسمی اطراف پایتخت
کشور ما بالاترین نرخ فرسایش در دنیا را دارد
کارشناسان معتقدند که بخشی از مشکلاتی که امروز در حوزه آب در کشور داریم ناشی از مدیریت غلط در حوزه کشاورزی است. محمد الموتی؛ فعال محیط زیست و کارشناس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز با اشاره به کجفهمیهای صورت گرفته از موضوع توسعه کشاورزی میگوید: از ۲۰ سد سال ۵۷ به ۶۰۰ سد سال ۹۹ رسیدیم یعنی ۳۰ برابر سدسازی و آبهای سطحی را تبخیر کردیم. به بهانه ایجاد رونق کشاورزی بالادست و پایین دست سدها را نابود کردیم اما به رونق کشاورزی هم نرسیدیم.
او افزود: خودکفایی در تولید محصولات پرآب باعث شد تا سیاستگذاران بر روی آبهای زیرزمینی قمار کردند، بر این اساس ما ذخایر ۴۰ ساله خود را در طول این سالها از دست دادیم. در بسیاری از نقاط کشور دیگر امکان استفاده از آبهای زیرزمینی را نداریم. به جرئت میگویم بیش از ۹۵ درصد مشکلات خشکسالی ما ناشی از تصمیمات اشتباه دولتها در توسعه کشاورزی، نگاه سازهمحور در مدیریت منابع آبی و کنترل تخریب است. این تصمیمات کشور ما را در میان بالاترین نرخهای بیابانزایی در دنیا قرار داد. کشور ما بالاترین نرخ فرسایش در دنیا را دارد.
نیازمند کشت فراسرزمینی هستیم
الموتی ادامه داد: ۴۰ درصد آبی که باید بر روی آن برنامهریزی کرد در کشاورزی غلط هدر میرود. ۶۰ درصد باقی مانده هم تا لحظه ورود محصول به بازارها از دست میرود. الگوهای کشت نامناسبی داریم. هر سال در یک نقطه کشور باغداران و مزرعهداران محصولات خود را در خیابان میریزند زیرا مشتری ندارد. در حقیقت برنامهریزی برای کشاورزی وجود ندارد. در مقابل برنامهای با عنوان امنیت غذایی داریم که اگر بخواهیم عاقلانه در این کشور مدیریت کنیم، نیازمند کشت فراسرزمینی هستیم. چرا باید در این شرایط بحران آبی که شوخی بردار نیست و سرزمین در حال تبدیل شدن به سرزمینی سوخته است، این چنین مدیریت کنیم.
این کارشناس محیط زیست توضیح داد: الگوی معیشتی مرکز سرزمین ما که مبتنی بر کشاورزی بوده، امروزه تغییر کرده است؛ فرزند کشاورز ما معیشت تولیدمحور را کنار گذاشته و وارد حوزه خدمات شده و به حاشیه شهرها رفته و به طبع بحران حاشیه نشینی به وجود امده است. زنجیروار بودن این مسائل از عدم فهم قابلیتهای این سرزمین ناشی میشود. کسانی فکر میکنند که خداوند تمام ابرهای جهان را میخواهد بر سر ایران بباراند و اینجا دچار کمبود آب نمیشود. اینها فریاد بر میآورند که ما شروع به کشاورزی کنیم و غذای ۲۰۰ میلیون نفر را هم میتوانیم تامین کنیم. این بزرگترین خطایی است که اتفاق میافتد. کشاورزی امروز به سامان نرسیده والگوی کشت اصلا وجود ندارد. صنایع طبیعت و سرزمین را میبلعند برای اینکه زنده بمانند. اگر در جای دیگر دنیا این اتفاق میافتاد این صنایع را میبستند.
تغییر اقلیم هم ناشی از دخالتهای نابه جای انسان در طبیعت
بهمن ایزدی؛ فعال محیط زیست و کویرشناس هم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص دلایل محیط زیستی مهاجرت از روستا به شهر حاشیهنشینی گفت: یکسری از عوامل دست به دست هم داده تا شاهد مهاجرت از روستاها به سمت حاشیه شهرها باشیم که تغییر اقلیم هم یکی از آنهاست. تغییر اقلیم هم ناشی از دخالتهای نابه جای انسان در طبیعت مانند انتقال آب و استفاده نادرست از خاک است. خشکسالی ناشی از تغییر اقلیم، آب و محیط زیست است.
او افزود: ما درخصوص تثبیت مردم در اقلیمهای خودشان کاری انجام ندادیم چراکه شناخت کافی از مزایای سرزمینی خودمان نداریم. همین موضوع باعث شده که شاهد تجمع افراد در یک شهر شویم درحالی که منابع کافی به اندازه همه آنها در آن منطقه وجود ندارد؛ این موضوع به برداشت لجام گسیخته از منابع میانجامد و تعادل منطقه را به هم میزند. به هم خوردن تعادل اکولوژیکی منطقه هم اقتصاد را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
دست درازی به رویشگاههای جنگلی
این کویرشناس توضیح داد: مدیریت آب و خاک بسیار اهمیت دارد و برای مثال اگر روستایی دو هزار سکنه دارد و هزار هکتار هم زمین دراختیار این افراد است که کشاورزی و باغداری کنند، مابقی مراتع باید همانطور حفظ شوند، درحالی که شاهد توسعه زمینهای کشاورزی بیش از حد مجاز هستیم. دست درازی به رویشگاههای جنگلی و مرتعی و تبدیل کردن آن به مزارع به ویژه مزارع برنج مدیریت آب و خاک را مختل میکند.
ایزدی عنوان کرد: تغییر اقلیم خود به خود به وجود نیامده است، براساس تحقیقی که به تازگی در دانشگاه شیراز انجام شد ما در صد سال گذشته از منظر ریزش نزولات جوی تغییر خاصی نداشتیم پس چه اتفاقی افتاده که دچار خشکسالی شدهایم؟ ما خشکسالی مدیریتی در حوزه آب داریم و برداشتهای بیرویه از منابع آب، کشتهای مکرر با استفاده از کودها و سموم شیمیایی که آلیاژ غنی خاک را به هم میریزد و حفر حلقه چاههای متعدد در کشور این شرایط را به وجود آورده است. آمارها نشان میدهند که ۸۰۰ هزار چاه در کشور حفر شده که البته آمار واقعی بیش از این مقدار است و این میزان برداشت باعث میشود که دیگر آبی نماند.
او اضافه کرد: انتقال آب از حوزهای به حوزه دیگر تعادلات منطقه را به هم میریزد و ما بارها این کار را در کشور انجام دادیم. دستدرازی در حوزه محیط زیست منجر به این شده که مردم مجبور به مهاجرات از اقلیم خود به سمت حاشیه شهرها شوند و این مهاجرتها تعادلات شهر مقصد را هم به هم میریزد.
ما مشکلی برای تامین آب شرب نداریم!
محمد درویش فعال محیط زیست در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز به نقش طرحهای انتقال آب در بروز شرایط کنونی اشاره کرد و گفت: کل آب شرب مورد نیاز ۸۵ میلیون ایرانی هشت و نیم درصد از آب قابل استحصال کشور است یعنی ما به راحتی میتوانیم برای تامین آب شرب بدون ایجاد هیچ تنشی در نظام آب شناختی کشور در هر سکونتگاهی بدون نیاز به طرحهای انتقال آب، نیاز مردم را تامین کنیم یعنی حتی در بدترین خشکسالی که در کشور ما اتفاق افتاد میانگین ریزشهای آسمانی ۳۶.۷ دهم درصد کاهش پیدا کرد پس ما مشکلی برای تامین آب شرب نداریم.
او افزود: علاوه براین سازمان ملل استفاده از طرحهای انتقال آب را در شرایطی مجاز میداند که نرسیدن آب به سکونتگاهی منجر به متروکه شدن و مهاجرت ساکنین آن شود پس قاعدتا در کشور ما در صورت وجود مدیریت صحیح مشکلی در حوزه تامین آب شرب وجود نخواهد داشت پس طرحهای انتقال آب برای توسعه کشاورزی و صنایع آب بر اجرا میشوند.
درویش درباره جانمایی اشتباه صنایع آببر عنوان کرد: صنایع آببر میتوانند بالانس اکولوژیکی مناطق را به هم بریزند؛ اصفهان هم قربانی این ماجرا شده است. یزد، اردکان، میبد، بخشهایی از استان کرمان، سمنان و فارس هم این مشکل را دارند و تداوم این موضوع میتواند بحرانهای جدیتری را به وجود آورد. بهتر است که صنایع آببر و انرژیبر به مناطقی منتقل شوند که با آب مازاد مواجه هستند.
افزایش تنشهای قومیتی ناشی از مشکلات آب
او عنوان کرد: این مسئله باعث افزایش تنشهای قومیتی میشود، در مبدا کمبود آب ایجاد شده و معیشت مردم به خطر میافتد زیرا ما در کشوری هستیم که در کمربند خشک جهان قرار گرفته است و میانگین ریزشهای آسمانی متغیری هم دارد و در سال خشک حتی مبدا هم با کمبود آب مواجه میشود مثلا امسال چشمه کوهرنگ را از دست دادیم پس برای اینکه ۴۰۰ یا ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب از کوهرنگ به سمت زاینده رود انتقال یابد با چالشهای جدی مواجه شدیم.
درویش بیان کرد: در چندین روستا در چهارمحال و بختیاری با تانکر آبرسانی انجام میشود. در دماوند استان تهران با افت بیش از ۱۵۰ متر سطح آب زیرزمینی روبهرو هستیم و همه اینها نشان دهنده این است که مناطق کوهستانی که به ظاهر سرچشمه رودخانههای اصلی ما هستند اگر با یک سال خشک مواجه شوند آسیب پذیری بیشتری دارند.
به گزارش ایسکانیوز، خشکسالی و تغییرات اقلیمی ناشی از سو مدیریت و برداشت بیرویه از منابع آبی امروز به جایی رسیده که شاهد مهاجرت از روستا به شهر هستیم و این مشکلات با معضلات اقتصای در هم آمیخته تا مردم برای زندگی ارزانتر راهی حاشیه شهرها شوند و این بستری برای بروز آسیبهای اجتماعی میشود، چراکه حاشیهنشینی یعنی زندگی خارج از چهارچوب مدیریت شهری و نبود نظارت اجتماعی که زنجیرهوار منجر به ایجاد آسیبهای اجتماعی متعدد میشود و اگر امروز کاری برای مدیریریت کشاورزی و آب انجام نشود در آینده شاهد از دست رفتن منابع طبیعی و افزایش حاشیهنشینی خواهیم بود.
انتهای پیام /
نظر شما