به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)، بسیج دانشجویی مراکز علوم پزشکی کشور درباره نظام سلامت در دولت آینده بیانیهای تبیینی منتشر کردند.
در بخش ابتدایی این بیانیه آمده است: نظام سلامت از جمله مهمترین امور موثر بر رفاه و پیشرفت کشورها محسوب میشود. به طوریکه یکی از اجزای اصلی محاسبه شاخص توسعه یافتگی کشورها، سطح سلامت است. برای داشتن سطحی متعالی از سلامت در جامعه بایستی متولیان شایستهای انتخاب شوند و برنامههایی اولویتبندی شده برای این امر وجود داشته باشد. از این روی انتخابات مجالی برای انتخاب مردم و اداره آینده کشور در حیطه سلامت در کنار سایر امور است که باید مورد توجه آحاد ملت ایران قرار گیرد. بسیج دانشجویی مراکز علوم پزشکی بر اساس رسالت خود مبنی بر نقش آفرینی تخصصی و آگاهی بخشی به جامعه بر خود لازم میداند تا به نمایندگی از مردم و دانشجویان با نگاهی نخبگانی در مسائل نظام سلامت در دولت آینده مواردی را مطرح میکنیم.
در این بیانیه مطرح شده است: ابتدا نکاتی چند در خصوص یکی از مهمترین ارکان تصمیم گیری نظام سلامت یعنی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و ویژگیهای وزیر بهداشت مطلوب و معاونان وی پرداخته خواهد شد.
1. نداشتن تعارض منافع: در شرایطی که وزیر بهداشت یا معاونان ایشان خود ذینفع بخش خصوصی باشند (اعم از مطب داری، سهامداری، واردات دارو و تجهیزات پزشکی) امکان اتخاذ تصمیمات ناصواب و یا کوتاهی در اجرای امور ایجاد خواهدشد. اهمیت این موضوع به گونهای است که بدون توجه به آن، ایجاد تحول مثبت در نظام سلامت بسیار سخت و تقریباً دست نایافتی خواهدشد.
2. نداشتن رویه صنفگرایی: از جمله شئون ایجاد تعارض منافع میتوان به مدیریت بخشهای کلیدی نظام سلامت توسط پزشکان فعال در سازمان نظام پزشکی و انجمنهای پزشکی اشاره کرد که بایستی به طور جد از آن حذر کرد.
3. برخورداری از دانش و تجربهی کافی مدیریتی: امر مدیریت و اجرا در نظام سلامت نیازمند دانش و تجربه کافی است. افراد به صرف شهرت در درمانگری و رشته تخصصی، لزوماً مدیران توانمندی نیستند. لذا وزیر مطلوب بهداشت و معاونان وی باید بیشتر از آنکه به نوع تخصص پزشکی شناخته شوند، به سابقه مدیریتی و توان مطلوب اجرایی شان شهره باشند.
4. تحولخواهی و جوانگرایی: تغییر و تحول و روزآمدی لازمه حیات یک دستگاه پویاست. خصوصاً آنجا که آن دستگاه دارای ضعفهای بنیادینی باشد. این تحول نیازمند صرف نیرو، انگیزه و ایدههای نو بوده که همگی از خصوصیات جوانی است.
5. داشتن برنامهای کارا برای اجرای اسناد بالادستی: در نظام سلامت اسناد بالادستی کارشناسی شده و قوانین بسیاری وجود دارد که مغفول مانده یا به درستی اجرا نشده است. در صورت اجرای این اسناد بسیاری از مشکلات نظام سلامت مرتفع شده و منافع زیادی برای مردم حاصل میشود. از جمله این اسناد بالادستی میتوان به اجرای پرونده و نسخه الکترونیک سلامت، ساماندهی و توسعه طب سنتی ایرانی، تفکیک وظایف تجمیع شده در وزارت بهداشت، تکمیل برنامههای پزشک خانواده و نظام ارجاع و غیره اشاره کرد. لذا وزیر مطلوب بهداشت و معاونان وی باید برنامه منسجم و عملیاتی برای اجرای اسناد بالادستی نظام سلامت داشته باشند. اجرای این اسناد علاوه بر تقویت حرکت وزارت بهداشت بر محور راهبردهای کلان کشور، از خلق ایدههای غیرکارشناسی و غیرعملیاتی که هزینههای زیادی را نیز به کشور تحمیل کردند، جلوگیری میکند.
در این نامه مطر شده است: با عنایت به لزوم اولویتبندی برنامهها و رعایت تقدم بهداشت و حفظ سلامتی بر درمان، در ادامه به اهم برنامههای ضروری نظام سلامت کشورمان اجمالاً اشاره خواهند شد.
6. تکمیل نظام سلامت الکترونیک: نظام سلامت الکترونیک در راستای ارتقای شفافیت، تصمیمگیری حرفهای و بالینی و افزایش بهرهوری در نظام سلامت مورد تأکید است. از جمله زیربرنامههای اصلی آن میتوان به پرونده الکترونیک سلامت، نسخه الکترونیک و سامانه رهگیری و کنترل اصالت دارو (تیتک) اشاره کرد.
7. اصلاح نظام ارجاع و پزشک خانواده: همواره گفته میشود که پیشگیری بر درمان مقدم است. در نظام سلامت نیز برای اجرای این مهم بایستی سازوکار مناسبی پیشبینی شود. کشورهای توسعه یافته در حال حاضر بخش قابل توجهی از بار خدمات بهداشتی درمانی خود را از طریق پزشک خانواده دنبال میکنند. به طوریکه انگیزهی پزشکان در این سیستم ارتقای پیشگیری و کاهش درمان خواهدبود چراکه درآمد پزشک، فارغ از حجم بیماریهای یک بیمار خواهد بود؛ اما جهت تکمیل آن بایستی از طریق نظام ارجاع، ارتباط بین این سطح با سطوح تخصصی ایجاد شود تا امور درمانی نیز در یک مسیر مناسب پیگیری شوند.
8. تأمین و توزیع نیروی انسانی در نظام سلامت: توزیع نامتناسب نیروی انسانی در سطح کشور یکی از مشکلات اصلی نظام سلامت است. به طوریکه در برخی از شهرستانهای کشور موضوع دسترسی به پزشک به عنوان محور ارائه خدمات درمانی جزء معضلات اصلی مردم است. به طور مثال براساس مطالعات موجود، سرانه پزشک در ایران در بین 25 کشور منطقه رتبه 20 را به خود اختصاص داده است که بیانگر سرانه پایین پزشک به ازای جمعیت است. جهت اصلاح این مسئله ضمن برنامه ریزی عملیاتی جهت توزیع مناسب نیروی انسانی نظام سلامت در کشور بایستی با ایجاد زیرساختهای لازم، ظرفیت تأمین و تربیت نیروی انسانی در نظام سلامت افزایش یابد.
9. افزایش جمعیت: یکی از بحرانیترین و حیاتیترین معضلات حال حاضر کشور مسئله کمبود شدید رشد جمعیت است. در دهه پیشرو پنجره جمعیتی ایران بسته خواهد شد. با توجه به نقش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در پایش و برخی زیرمسائل مهم جمعیّت همچون ناباروری، غربالگری، پیشگیری، سقط جنین یکی از مهمترین رسالتهای نظام سلامت در دولت سیزدهم بایستی برنامهریزی جامع جهت حل بحران جمعیت کشور باشد.
10. ساماندهی و ارتقا طب سنتی ایرانی: یکی از گنجینههای تمدنی کشورمان، طب سنتی ایرانی است که با فرهنگ مردم نیز آمیخته است. با شکلگیری رشته تحصیلی طب سنتی ایرانی در دانشگاههای علوم پزشکی از 14 سال پیش ثمرات علمی و عملی فراوانی حاصل شده است؛ اما کم توجهها به این مکتب طبی و وجود مدعیان کاذب فراوان در این عرصه مانع بالفعل شدن بخشهای قابل توجهی از ظرفیتهای این عرصه شدهاست. با عنایت به سیاستهای کلی سلامت، متولیان نظام سلامت در دولت جدید باید برنامهای جامع و عملی برای ساماندهی و ارتقا این علم بومی داشته باشند.
در بخش پایانی این بیانیه آمده است: پرواضح است که مسائل نظام سلامت و شاخصهای مدیران نظام سلامت بیش از این موارد است؛ اما به جهت رعایت اختصار اهم موارد ارائه شود.
انتهای پیام/
نظر شما