به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، بهداشت و پیشگیری مقولهای است که غفلت از آن میتواند هزینههای زیادی برای مردم و حکومت ایجاد کند .
شاید نظام سلامت طی ٤٠ سال گذشته، کمتر وزیر بهداشتی را سراغ داشته باشد که جسورانه پس از دریافت نقطه نظرات دلسوزان نظام سلامت و بررسی عملکرد حوزه بهداشتی کشور به غفلت در عرصه بهداشت پی برده و اقدام به تعویض معاون بهداشت پس از گذشت یکسال از صدارتش کرده باشد.
این تغییر زودهنگام، بدین معنی است که رضایت مردم و ارائه دهندگان خدمات بهداشتی در حوزه بهداشت کشور طی این مدت، نه تنها رو به بهبود نبوده بلکه برعکس رو به افول هم گذاشته است.
اما نقش معاون بهداشت در این وزارتخانه حساس که با جان و سلامت شهروندان سر و کار دارد، چیست؟
بر اساس اصول مدیریت کلان در نظامهای بهداشتی مانند کشور ایران که بر پایه ساختارهای هرمی بنا شده، نقش راس هرم (معاون بهداشت) به عنوان یکی از رهبران اجرایی برنامههای کشور برکسی پوشیده نیست اما کمتر کسی به نقش رهبری فرآیندهای بهداشتی در ساختارهای هرمی وزارت بهداشت توجه کرده است.
در واقع آنچه را مردم و ارائه دهندگان خدمات لمس میکنند، فارغ از سلسله مراتب ساختارهای هرمی موجود است و پیش از اینکه بفهمند رئیس چه کسی است، کیفیت ارائه خدمات را در انتهای فرآیندهای خدمات درک میکنند و میزان رضایت ایشان بیشتر متاثر از تغییرصاحبان فرآیندهای موجود است تا تغییر رئیس هرم .
اگر فرآیندها بهینه بود، مردم پس از دریافت خدمت، با رضایت از همان ارائه دهنده (بهورز، پزشک، ماما، کارشناس بهداشتی و...) محل را ترک میکنند ولی اگر در سلسله مراتب نارضایتی بود، ابتدا شکایت به ارائه دهنده خدمت میبرند پس از آن به شبکه بهداشت و درمان شهرستان و در صورتیکه میزان نارضایتی از دریافت خدمت منجر به عارضه یا بحرانی در سلامتی برایشان شده باشد، موضوع را به استان میکشانند و حتی بعضا برای نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بازگو میکنند که ممکن است این مورد باب یک طرح سوال توسط نماینده آن شهرستان از وزیر بهداشت در مجلس را نیز باز کند. همه این اتفاقات ممکن است پیش بیاید بدون اینکه مردم بدانند صاحبان اصلی اختلال در فرآیند خدمات بهداشتی چه کسی بوده است و باید از چه کسانی شاکی شوند؟
در بعضی از کشورها مانند سوئد که ساختاری افقی دارند و صاحبان فرآیندهای بهداشتی محلی است، نقش راس هرم بهداشتی در وزارت بهداشت، رهبری صاحبان فرآیندهاست؛ لذا نارضایتی مردم و ارائه دهندگان خدمات به سادگی به صاحب فرآیندها منعکس میشود و مسئولیتپذیری و پاسخگویی روشن است.
اما درکشور ما که ساختار هرمی وجود دارد، صاحبان فرآیندها در سلسه مراتب اداری در ستاد مرکزی وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی قرار دارند و معمولا کم رنگ و بدون مسئولیت پذیری و پاسخگویی هستند؛ چراکه مسئولیتپذیری و پاسخگویی متوجه معاون بهداشت است اما فرایندها توسط مدیریت میانی و بدنه کارشناسی ستاد مربوطه تبیین، تعیین و تداوم پیدا میکند و در واقع اینها صاحبان فرآیندها در بدنه نظام سلامت کشور هستند که باید پاسخ گو باشند.
باز میبینید که در این سر طیف کسی به صاحبان فرآیندها شکایت نمیبرد و آنها همچنان در پیلهای امن باقی میمانند.
واقعیت این است که حجم زیاد امور روزمزه راس هرم (معاون بهداشت) توام با احاطه نداشتن کامل به امور فرآیندههای متعدد به لحاظ شکلی و ماهوی، هیچگاه فرصت اصلاح نظام فرآیندی را در بازه زمانی کوتاه مقدور نمیسازد؛ از این جهت سپردن فرآیندهای مربوطه به صاحبان قبلی فرآیندها (مدیران میانی) رسم دیرینه و اشتباهی است که بارها توسط معاونین بهداشت خصوصا در ستاد این وزارتخانه اتفاق افتاده است. این نقطه ضعف درست همان جایی است که موجبات موفق نشدن معاونین را رقم میزند.
بنابراین طبیعی است که مردم با تغییر معاون بهداشت، تغییر در کیفیت خدمات در انتهای فرآیندها را لمس نکنند.
با این دیدگاه اگر به منظور افزایش رضایت مردم و ارائه دهندگان خدمات، معاون محترم بهداشت جدید قصد اصلاح فرآیندها در قالب ساختار هرمی موجود را دارد، باید اولویت خاصی را برای موضوعات زیر قائل شود تا به سرنوشت معاونین قبلی دچار نشود.
١-توجه به چالشهای امروز نظام سلامت کشورکه شامل یکپارچگی و همبستگی نداشتن فرآیندهای خدمت نسبت به هم و همچنین مدیریت حاکم بر این فرآیندها در راستای حل هر یک از مسائل نظام سلامت است.
٢-تغییر صاحبان فرآیندی که سالهاست با تعویض معاونین ماندگار بودهاند و همچنان ناکارآمد هستند چراکه با تغییر معاون بهداشت، نارضایتی مردم و ارائه دهندگان خدمت همچنان ادامه داشته است. در واقع این افراد به طور مستقیم دخیل هستند اما هیچگاه به دلیل بیمسئولیتی، پاسخگو نبودهاند.
٣-نظارت بر فرآیندهای مربوطه از طریق پنج دکمه کنترل (تامین منابع مالی، نظام پرداخت، سازماندهی مناسب، تعیین مقررات مخصوص خود و کنترل سیستمی رفتار بازیگران فرآیندها)
٤-مستندسازی و بهبود فرایندها، یکپارچهسازی، هوشمندسازی، اجرا و پیادهسازی برنامههای راهبردی سلامت در کشور همگام با مدیریت ملی تنظیمگری مقررات و اپراتوری.
٥-شنیدن نقدهای سازنده از صاحبنظران، پیشکسوتان و دلسوزان نظام سلامت به جای دریافت تعریف و تمجیدهای مخرب توسط مدیران میانی که با تعویض معاون تمام تلاش خود را میکنند تا همچنان بر مسندشان پابرجا باشند.
گویند در عهد قدیم مَرکبی بود که همواره یک مسیر را از منزل تا مقصد طی میکرد هر سواره و حکمرانی که بر او مینشست همچنان در همان مسیر طی طریق میکرد و بیچاره سواره خیال میپروراند که آن مسیر بهترین مسیر است تا اینکه مَرکب سقط شد و مرکبرانی با مرکبی جدید به جستجوی مسیری دیگر از همان منزل تا همان مقصد پرداخت و مسیری یافت میان بر هم در زمان و هم درمسافت.
پزشک خانواده*
انتهای پیام /
نظر شما