به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، ایران به عنوان یکی از قدرتها و بازیگران اصلی منطقه خاورمیانه همواره مورد توجه محافل سیاستگذاری و تصمیم سازی غربیها قرار دارد. اما آنطور که بسیاری از ناظران بین المللی معتقدند شناخت درستی از تحولات ایران و واقعیتهای میدانی در داخل کشور در غرب و به ویژه آمریکا وجود ندارد. همین امر موجب سردرگمی غربیها در خصوص تصمیم گیری در قبال مسائل ایران شده است. اما آنچه که در سالهای اخیر مشهود بوده، تلاش جدی برای به انزوا کشاندن ایران و هراس افکنی بین کشورهای همسایه با هدف دور کردن آنها از جمهوری اسلامی ایران بوده است. هر چند که جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده با احیای روابط با برخی از این همسایهها از جمله عربستان سعودی، این راهبرد را با شکست مواجه کند. تحولات ایران و برخی مسائل مرتبط با این موضوع در گفتگو با دکتر «نزار فرسخ» -استاد خاورمیانه دانشگاه جرج واشینگتن- مورد بررسی قرار گرفت. لازم به ذکر است که مطالب بیان شده دیدگاه شخصی مصاحبه شونده بوده و انتشار آن به معنای تایید آنها توسط ایسکانیوز نیست.
ریاض برای حل معضلات منطقهای خود نیازمند روابط با تهران است
بخش دوم و پایانی این مصاحبه بدین شرح است:
- مدتهاست که مذاکرات عادی سازی روابط بین ایران و عربستان سعودی در جریان است. پیش بینی شما در خصوص احتمال به نتیجه رسیدن آن چیست و مهمترین مانع احیای روابط را چه میدانید؟
به نظر من احتمال موفقیت مذاکرات در کوتاه مدت کم است. مانع اصلی این است که کشورهای حاشیه خلیج فارس احساس کنند ایران قصدی برای کاهش بیشتر تنشهای منطقهای یا توقف فعالانه اقدامات خصمانه علیه آنها ندارد. اگر تفاهم قابل قبولی در مورد یمن حاصل شود، شاید از طریق دیپلماسی «رفت و برگشتی» عمان، احتمالا مسیر زیادی از فرایند کاهش تنشها طی شود. مشکل دیگر این است که اگر هزینهها برای عربستان سعودی خیلی زیاد شود، آنها ممکن است تصمیم بگیرند که دیگر انرژی لازم برای ادامه فشار بر ایران را ندارند و در صندلی عقب خواهند نشست. اما فکر میکنم که آنها به دنبال آشتی مجدد با ایران نخواهند بود.
- به نظر میرسد دولت جدید عراق به دنبال تقویت روابط با کشورهای عربی است و به اعتقاد برخی تحلیلگران حوزه خاورمیانه، السودانی قصد دارد جایگاه عراق در جهان عرب را احیا کند. تحلیل شما در این خصوص چیست و چقدر شانس موفقیت برای عراق قائل هستید؟
در حالی که من در نیت او تردیدی ندارم، اما درست نمیتوانم متوجه شوم که او چه چیزی میتواند به جهان عرب ارائه دهد که بتواند عراق را در موقعیتی عالی قرار دهد. برای اکثر طرفهای عربی، دولتهای عراق تحت نفوذ دیکتههای ایران هستند و نمیتوانند چیزی را که ایران اجازه نمیدهد ارائه دهند. پتانسیل او در بهبود روابط با چند کشور عربی برای بهبود وضعیت اقتصادی و امنیتی در خود عراق خواهد بود. اکنون برای قضاوت زود است، اما اگر او جسارت لازم را داشته باشد، به آرامی و بی سر و صدا اتحادهای خارجی خود (بخوانید ارزش بازیگران خارجی) و همچنین حمایت داخلی خود را افزایش میدهد تا به آرامی تسلط ایران بر دولت عراق را کاهش دهد.
- به عنوان آخرین سوال، شناخت و درک سیاستگذاران آمریکایی در قبال ایران را چقدر مبتنی بر واقعیت میدانید و چقدر این مسئله در ایجاد تنش در روابط دو کشور تاثیرگذار بوده است؟
متاسفانه سیاستگذاران آمریکایی که شناخت عمیق و درستی از روابط ایران و آمریکا دارند، بسیار کم هستند و آن عده کم هم آنقدر تأثیرگذار نیستند که سیاست آمریکا را در قبال ایران هدایت کنند. این گفتمان عمدتا توسط صداهای پر هیجانی اداره می شود که به جای بیان منافع استراتژیک ملی، به حوزههای داخلی میپردازد. این واقعیت که روابط ایران و ایالات متحده تأثیر بسیار کمی بر یک آمریکایی معمولی دارد، علاقه به یافتن تحلیل سیاسی زیرکانه در مورد این موضوع را بیشتر کاهش میدهد.
انتهای پیام/
نظر شما